انوش معظمی، بازیگر سینما و تلویزیون: هنر سیاست و مدیریت در آن است که انسان بتواند از حصارهای تنگ‌نظرانه و دیدگاه‌های رادیکال فراتر رود و به افقی بلند و فراگیر بنگرد. این ویژگی، همان شاخصه‌ای است که حاج قاسم سلیمانی را به‌عنوان یک سیاستمدار عادل و آینده‌نگر از دیگران متمایز می‌کند.

انوش معظمی 4

همشهری آنلاین- مهناز عباسیان: هنر سیاست و مدیریت در آن است که انسان بتواند از حصارهای تنگ‌نظرانه و دیدگاه‌های رادیکال فراتر رود و به افقی بلند و فراگیر بنگرد. این ویژگی، همان شاخصه‌ای است که حاج قاسم سلیمانی را به‌عنوان یک سیاستمدار عادل و آینده‌نگر از دیگران متمایز می‌کند. این مهم، نکته است که در گفت و گو خبرنگار همشهری با انوش معظمی، بازیگر سینما و تلویزیون، مطرح شده است. در ادامه بخش هایی بیشتر از صحبت های این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که با نقش حرمله در مختارنامه و شمر در رستاخیز هنرنمایی ماندگاری داشته می خوانیم.

** یکی از تمایزات سردار قاسم سلیمانی با بخشی از مسئولین در این بود که ایشان نگاه اجتماعی‌تری به مسائل داشت و انسجام اجتماعی برای حاج قاسم سلیمانی موضوعیت داشت؛ اینکه جامعه وحدت و پیوستگی داشته باشد؛ این نگاه حاج قاسم چه کمکی به جامعه ایران می کند!؟ حاج قاسم سلیمانی اگر امروز بود و در این مناسبات اجتماعی و تنش‌هایی که جریان رادیکال از هر دو سمت ایجاد می کند قرار می گرفت چگونه رفتار می کرد!؟ تا کلیت جامعه ایران را حفظ کند!؟

این مساله دقیقا همان هنر و شاخصه ای هست که یک سیاستمدار و رجل مملکتی عادل و آینده نگر را از همتایان رادیکال مسلک و واپسمانده از زمان خویش را جدا و متمایز می‌کند. حاج قاسم سلیمانی، شخصیتی سیاسی و نظامی بود که به حقیقت در مکتب اسلام ناب و ائمه اطهار(ع) رشد و نو یافته و به بلوغ و بالندگی فکری وعملی رسیده بود؛ که نظیرش را در تاریخ معاصر، کمتر سراغ داریم. ایشان به حقیقت و تجربه دریافته بود که اراده و باورهای قلبی و اندیشه سیاسی - اجتماعی خودش را خط کش و ملاک قضاوت و تصمیم گیری قرار ندهد. اوج هنر ایشان در این مساله خلاصه می‌شود که قالبا و قویا معتقد به این اصل بود که عقیده و افکار مختلف را به رسمیت شناخته و آنها را محترم بشمارد و تک تک افراد و آحاد ملت را دارای حقوق اجتماعی برابر و یکسان می‌دانست و هرگز اندیشه و افکار خود را افضل و اقدم بر خواست ملت نمی‌دید و همین‌طور مردم را با نگاه ابزاری و کاسبکارانه برای نیل به اهداف خود، نمی سنجید. به همین خاطر حاج قاسم بر قلبها تاثیر می‌گذاشت و مخرج مشترک مطمئن و امنی بود برای طیف های گوناگون و متنوع فکری در جامعه که متفقا به عدالت در رفتار و گفتار و کردار او، ایمان داشتند. و این مساله را با عملکرد صادقانه و بی پیرایه و بی منت گزاری خود، به اثبات رسانده بود. ایشان به تجربه و قلبا دریافته بود که رمز کامیابی و پیروزی در تمامی امور و مسائل مملکتی، اعم از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی، در همدلی، رفاقت، اتحاد و اعتماد متقابل اقشار و افکار گوناگون‌ جامعه با حکومت و تعامل عادلانه ومساوات در رعایت حقوق اقشار مختلف ملت از طرف دولت و حکومت است.

ایشان جزو معدود رجل مملکتی بود که به وصیت امام خمینی (ره) مبنی بر حفظ وحدت کلمه در تمامی زمان‌ها، ایمان واعتقاد داشت و به آن معنا بخشید. شک ندارم که اگر حاج قاسم امروز در قید حیات فیزیکی و در بین ما بود، با تمام توان و جان خود، به زیر میز قطب بندی اجتماعی-سیاسی می کوبید و آن را واژگون می‌کرد؛ و باز هم با فرمول معجزه گر صداقت در گفتار و کردار، ملت را همدل و قلب‌ها را به یکدیگر نزدیک می‌کرد. حاج قاسم معتقد بود، ممکن است مردم و مسئولان در برخی مسائل، هم رأی و هم نظر نباشند و در این بین اختلافاتی وجود داشته باشد؛ ولی قدر مسلم آنها دشمن یکدیگر نیستند؛ و با درک متقابل از تفکر و خواسته های یکدیگر و با اشراف بر ضروریات زمان، می توانند به یک نقطه مشترک فکری و اراده جمعی برسند که خیر و صلاح دنیا و اخرتشان در آن باشد.

** مشی حاج قاسم به این گزاره نزدیک است که «ایران برای همه ایرانیان» باید باشد و در بزنگاه های مختلف طرف کلیت ایران ایستاد؛ این موضع ایشان چه تفاوتی با عموم مسئولینی دارد که درک شرایط پیچیده امروز و ایجاد همبستگی در دل بحران های اجتماعی فرهنگی اقتصادی و سیاسی ایران را ندارند!؟ تعریف دین را در سه کلمه مذهب؛ ملت و کشور خلاصه می کنند؛ نگاه موسع به دین که حفظ ملت و کشور را در بر می گیرد؛ چگونه و در چه منظومه فکری شکل می گیرد!؟

واقع امر این است که امروز هم گزاره "ایران برای تمامی ایرانیان" شعار دهان پر کن و خاکریز تبلیغاتی و سپر بلای بسیاری از مسئولان مملکت است؛ با این تفاوت که امروز این گزاره در همین سطح شعار باقی مانده و خبری از عمل و تحقق آن در سیره و عملکرد کمتر مسئولی قابل مشاهده است. واضح و مبرهن است که شعار تنها، هرگز کاری از پیش نبرده و در دنیای رسانه ای و ارتباطی امروز، خیلی زود دست شعار پیشگان بی عمل، برای ملت رو شده و مردم در کمترین زمان، به کنه ذات عالمان و عاملان بی عمل و بد عمل پی برده و دل از ایشان بریده و عطایشان را به لقایشان وامی‌گذارند. به نظر بنده نگاه حاج قاسم به مقوله دین، در کل نامحدود و بسیار گسترده‌تر از مجموعه مذهب و ملت و کشور بود. ایشان در نگاه خود به دین، به خصایلی همانند اخلاق، عدالت، مساوات، احترام به حقوق حقه ملت و انسان‌ها، ضم دیدگاه قشری نگری توسط حکومت‌ها، دفاع از مظلوم در هر شرایطی و بسیاری از مسائل دیگر را، مد نظر داشته و در سیره عملی خود، به این دیدگاه‌ها، عینیت بخشیده و آنها را به اثبات رسانده بود. به نظر بنده، خطر واقعی که در جامعه امروز با آن مواجهیم، نگاه محدود بسته به دین و خلاصه نمودن آن در سه مقوله مذهب، ملت و کشور است. نتیجه ای که از این نظرگاه محدود به دین حاصل می‌شود، چیزی جز فاصله گرفتن و دوری نسل امروز از مقوله دین و گزاره هایی که ذیل این واژه و ناظر برآن تعریف می شوند، نیست.

فراموش نکنیم که در جهان امروز و دنیای رسانه، استیلای جنگ نرم و طرح شبهات دینی و اخلاقی و بمباران فرهنگی افکار جوانان، توسط دکترین استکبار و استثمار، بستر فکری و فرهنگی جوانان و نسل امروز را هرچه بیشتر برای دین گریزی و هنجارشکنی‌های اخلاقی واجتماعی، آماده کرده و برای آن برنامه ریزی دقیق و بلند مدت دارد. حاج قاسم به صرافت و تیزهوشی، این مساله را دریافته بود و در جهت بهبود کیفی وضعیت و نسبت جوانان با دین و فرهنگ و سیاست، تلاش علمی و عملی فوق‌العاده و ثمربخش را مدنظر و مبذول می داشت.

** حاج قاسم سلیمانی که می گفت ترجیحش این است که در هواپیما کنار آن فرد جوانی بنشیند که طاهرا حزب اللهی نیست و با او در ظاهر متفاوت است؛ با این تقسیم بندی ها چکونه برخورد می کند!؟ ولی مثلا می بینیم که امروز ما با یک مدل ادبیاتی در مسائل طرف هستیم که جامعه را به دوگانه جامعه ایتایی-تلگرامی؛ و جامعه عمومی ایران تقسیم می کند.

به عقیده بنده، از منظری دیگر، سیره عملی و رفتاری حاج قاسم به این حقیقت مصداق این شاه بیت است؛ که «ما برای وصل کردن آمدیم/ نی برای فصل کردن آمدیم» به راستی هنر جلب اعتماد، آن هم با چاشنی محبت و صداقت، خاص حاج قاسم بود؛ که البته ایشان دانش آموخته مکتب پیامبر اعظم (ص) و امیرالمؤمنین(ع) بودند؛ چرا که در ادبیات دینی ما کم نیستند روایات و داستان‌های آموزنده و کاربردی از نوع برخود انسانی و توام با عطوفت و گذشت و مهربانی پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) و بزرگان دین با بدخواهان و یا هنجارشکنانی که در نهایت باعث تنبه ایشان و تشویقشان به ترک فعل مضموم و گام نهادنشان در مسیر درست شده است.

حاج قاسم با درک عمیق و درستی که از شرایط روحی و روانی جوان قرن بیست و یکمی و خواسته ها و انتظارات آنها پیدا نموده بود، به خوبی واقف بر این واقعیت شده بود که امروز، برخورد سلبی و قهری و تقسیم بندی جامعه به دو قطب خودی و ناخودی و یا به تعبیر شما ایتایی و تلگرامی، نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد و کارساز نخواهد بود که بلعکس باعث ایجاد شکافهای عمیق و اختلافات گسترده اجتماعی/فرهنگی، مابین جوانان و حکومت خواهد شد. از همین رو ایشان با سیره اخلاقی و عملی خاص خودش، در مواجهه با جوانان، عطوفت و محبت و گذشت پیشه کرده و به آنها نزدیک شده و آنها را مجذوب اخلاق نیکوی خودش کرده و با راهیابی به قلب جوانان و جلب اعتمادشان آنها را به مسیر و کانال درست زندگی رهنمون می‌شد. شیر خدا و رستم دستانم آرزوست. یادش گرامی و نامش جاوید...

کد خبر 914364

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha