به گزارش همشهری آنلاین، خلاقیت یعنی دیدن چیزی که دیگران نمیبینند؛ پیدا کردن راهی برای ایجاد معنا در جایی که به ظاهر معنایی وجود ندارد.
دیوید هامونز، هنرمندی که در میان سرمای زمستان، گلولههای برفی فروخت، با کاری به ظاهر ساده و شاید حتی عجیب، جهان را به فکر فرو برد.
او نه فقط گلولههای برف، بلکه ایدهای تازه میفروخت: اینکه در دل عادیترین چیزها هم میتوان ارزشی پیدا کرد.
هامونز با این کار نشان داد که هنر و بازاریابی از یک اصل مشترک سرچشمه میگیرند: قدرت ارتباط با مخاطب. گلولههای برفی او فقط برف نبودند؛ آنها پیامآور ایدهای بزرگتر بودند.
اتفاقی که شاید خریدارانش را به این فکر میانداخت که چگونه چیزی به این سادهگی، در دستان یک انسان خلاق، به کالایی قابل خرید تبدیل شده است.
این اقدام نشان میدهد که موفقیت در هنر یا تجارت، فقط درباره محصول نیست. بلکه درباره این است که چگونه آن محصول را میبینی و به دیگران نشان میدهد.
بازاریاب موفق کسی است که در وسط کویر بتواند خاک بفروشد، نه کسی که درجایی پراز انسان های تشنه، آب عرضه کند.
هامونز این مفهوم را در عمل به تصویر کشید و نشان داد که گاهی داستانی که به یک محصول میبخشیم، از خود محصول مهمتر است.
منبع: چندثانیه
نظر شما