ایلات در مواجهه با حاکمیت مرکزی گاهی همراه و گاهی متمرد بوده‌اند. به همین جهت از دوره شاه عباس پراکندگی ایلات در ایران شکل میگیرد تا آن هسته گریز از مرکز را تضعیف کند. وجود گروهی از کردهای کرمانج در خراسان حاصل همان پراکنده سازی هاست .

ایران

همشهری آنلاین؛ تاریخ ایران مبتنی بر پذیرندگی و پذیرش گروهی و قومی و زبانی بوده است. بر همین اساس، طی قرن‌های متمادی هر گروهی که به ایران وارد می‌‎شد در نهایت کسوت ایرانیت را برتن می‌کرد و ایرانی بودن را امری برای بقای خود می‌دانست و مساله ایرانیت هیچ تقابلی با هویت فردی که برگرفته از عوامل مختلف دیگری است، نداشت. پایگاه ایلی جمعیت های کوچ‌رو و عشایر، در کنار پایگاه روستایی و شهری یکی از مسایلی بود که همواره حاکمیت مرکزی را با مشکلات و مسایلی مواجه می‌ساخت.

نادرشاه هم گروهی از ایلات ترک زبان خراسان را به نواحی از اصفهان و شهرهای مجاور می کوچاند تا هم به عنوان اهرم مقابله با سایر گروههای ایلاتی عمل کنند و هم مانع از تجمع قدرت ایلی شود .

در دوره قاجار نیز این سیاست پراکنده سازی ایلات دنبال می شود و گروههای ایلی ترک زبان از مناطق مختلف ایران به شهرهای مرکزی ایران منتقل می شوند و در دوره پهلوی این سیاست شتاب بیشتری میگیرد تا هم ایلات یکجا نشین شوند و هم تمرکز قدرت ایلی کاهش پیدا کند و مفهوم شهروندی جایگزین شود.

در مفهوم شهروندی هر فرد بدون وابستگی به پایگاه قومی و ایلی خود به صورت مستقل و به صورت ذاتی به علت شهروند بودن دارای حقوق است و تمام شهروندان در کنار یکدیگر معنا می‌گیرند.

هویت قشقایی

هویت قشقایی را نه بر اساس هویت قومی که بیشتر باید براساس هویت ایلی تعریف کرد. هویت سازی قومی به جای تعریف هویت ایلی یکی از مسایل حایز اهمیت است . قشقاییان متشکل از یک اتحادیه ایلی بوده اند. اتحادیه ایلی به معنای حضور ایلات متنوع در کنار یکدیگر بوده که عمدتا ممکن است همزبان نبوده باشند، اما بر اساس توافقات و منافعی با یکدیگر ادغام و همراه می‌شوند که در این اتحادیه، ایلات لر، عربف ترک، فارس و سایر گروههای ایلی به صورت عمده حضور داشتند. اگر چه گروهی پس از عبور از زندگی ایلی و یکجانشین شدن همچنان نام قشقایی را با خود دارند و خود را منتسب به پایگاه ایلی میدانند، اما مفهوم قشقایی را از حالت عام به خاص تبدیل کرده و آن را در حوزه ای متعلق به زبان ترکی تعریف می کنند. لازم به ذکر است که قشقاییان هرگز در طول تاریخ با هویت قومی تعریف نشده‌اند، زیرا همانطور که اشاره شد اجزای تشکیل دهنده این گروه ایلی در طول حیات، مدام تغییرات داشته و از تنوع برخوردار بوده اند. جوامع عشایری و ایلی چه آنانکه شیوه زندگی پیشین را حفظ کرده و چه آنهایی که بر اثر شرایط به اجبار یا به اختیار یکجانشین شده اند، در صورت وجود سازمان سیاسی یا در صورت تمایل به حفظ هویت تاریخی خود را tribe و یا ایل خطاب می‌کنند. تعریف و کارکرد ایل متفاوت از کارکرد قومی است . اما متاسفانه تعداد اندکی از فعالین ایل یکجا نشین شده قشقایی تلاش دارند تا خود را تحت عنوان هویت قومی معنا ببخشند و تاریخچه تشکیلات ایلی خود را به گوشه ای بیندازند.

به عنوان مثال، آنها نمی‌گویند که هویت ایلی ایشان، متشکل از اتحاد ایلات لر و عرب و غیره بوده، بلکه تاکید می‌کنند که هویت ایلی ایشان هویت زبانی و مبتنی بر ترک بودن است. لذا بر اساس تعریف جدید، هویت زبانی خود را به هویت قومی منتقل می‌کنند و در جهت بسط آن اقداماتی را دنبال میکنند. از این جهت، این معدود افراد به گروههای همزبان ایلی خود القا می‌کنند که سرزمین های قشقایی توسط دیگران! اشغال شده است ( طرح اشغال سرزمین قشقاییان از سوی رهبر حزب قشقایی آزاد مطرح شد) و هر عنصری در سرزمین قشقایی یا مهمان است یا متجاوز! این در حالی است که اکثریت قاطع قشقاییان به طور تاریخی همواره بر اصل ایرانی بودن و ایرانیت تاکید داشتند و حفظ ایران و تابعیت از حاکمیت مرکزی امری مهم و حیاتی برایشان محسوب میشد. خوب است در اینجا به چند نمونه از میهن دوستی و ایران ستایی قشقاییان به اختصار و تیتر وار اشاره داشته باشیم. در دوران قاجار انگلیس حاکمیت مرکزی را با دو چالش عمده مواجه می کند یکی تلاش برای جداکردن هرات و دیگری مساله جنوب ایران و اشغال بندر بوشهر و این قشقاییان بودند که در بوشهر با انگلیسی ها در کنار سایر گروههای ایرانی نبرد می‌کنند و این امر منجر به بازپس‌گیری مناطق از دست نیروهای اشغالگر انگلیسی میشوند.

افراد فرهیخته و ایران دوست قشقایی کم نبوده و نیستند. کسانی که نسبت به هویت ایرانی آگاهی داشته و برای حفظ آن تلاش کرده اند. همچون صولت الدوله قشقایی و محمد بهمن بیگی که تلاش وی تحولی عظیم در جهت آموزش ایلات و عشایر ایران بود. همچنین خسرو خان قشقایی نیز در جریان ملی شدن صنعت نفت نقش مهمی ایفا کرد.

براساس روایت های شفاهی در یک مورد در زمان جنگ جهانی اول سرکنسول عثمانی (ترکیه) به رهبران قشقایی پیشنهاد می‌دهد که حالا که ما با یکدیگر هم زبان و برادریم، به سمت وان ترکیه کوچ کنید. احتمالا قصد وی از طرح چنین پیشنهادی ایجاد سپر و حایلی میان مردمان کرد و ساکنان ترک بوده است. یکی از خانهای قشقایی اشاره می‌کند درست است همزبانیم اما نمیتوانیم این خاک و این خانه را به دوش بکشیم و مهاجرت کنیم !

در مساله فرقه دموکرات آذربایجان نیز رهبران قشقایی در مجلس نمایندگانی داشتند که شدیدا از قوام و سیاست قوام در جهت بازپس گیری آذربایجان حمایت کرده و همکاری زیادی داشتند. علاقمندان برای اطلاعات بیشتر می توانند به تاریخ شفاهی هاروارد مراجعه کنند و یا گفتگوهای ناصرخان و ملک منصور خان قشقایی را نیز بررسی کنند.

قشقاییان چنین پیشینه ای برای خود داشته اند. اما باید بررسی کرد چه عاملی منجر شده است که طی سالهای اخیر معدود افرادی با تشکیل گروهها و اجتماعات در خارج و داخل ایران اقدام به تحریک قشقاییان کنند؟

بیگانه سازی قشقایی ها آن هم در مرکز فیزیکی استقرار جهان ایرانی، اگر چه امری تدریجی اما به شدت مخرب است. برخی قشقایی‌ها که تا دیروز شاهنامه‌خوانان قهاری بودند، افتخارشان به ایرانیت بود و تمام اشعار و گفتارشان در جهت اعتلای مفهوم ایران بوده، اکنون ترویج آثاری که هیچ الفتی با تاریخ و هویت ایشان ندارد را دنبال می‌کنند و به جای شاهنامه، اثری همچون دده قورقود را تبلیغ میکنند.

هویت ملی و قومی از موضوعات حساس و پیچیده‌ای است که در دوره‌های مختلف تاریخی مورد تمام‌نگری قدرت‌های خارجی و داخلی قرار گرفته است. در سال‌های اخیر تلاش‌های مضاعفی برای تقویت هویت‌های قومی و برجسته‌سازی استقلال هویتی در مناطق مختلف ایران صورت گرفته است. یکی از موردهای بارز این اقدامات هویت‌سازی قومی برای قشقایی‌ها با هدف تضعیف هویت ملی و بومی ایرانی است.

جای افسوس است بدانیم در حالیکه امروزه اکثر کشورهای قدرتمند جهان که مردمانشان گذشته تاریخی و سابقه همزیستی تاریخی ندارند، تلاش میکنند برای سرزمین و مردمشان وحدت ملی را تعریف کنند، متاسفانه در ایران اهمیت این مساله به درستی درک نمی شود.

توجه به این مساله و امر ملی نه تنها مورد توجه نیست؛ بلکه با اهمال و حتی گاهی پیگیری های عامدانه سیاسی سعی میشود هر کدام از مناطق قومی به دنبال تعریف هویتی مستقل و ایجاد نمادهای جعلی از قبیل پرچم و تاریخ و زبان جداگانه ای از بقیه مردم ایران باشند و ایران تبدیل به ایران قوم یا شبه فدرال یا همان ملوک الطوایفی پیشین شود. گویا برخی از متفکران حقیقتا بدون توجه به گزاره های تاریخی آنچه که مرکز فرماندهی قومی سازی ایران در بیرون این مرزها دستور داده را پذیرفته اند و ایران را کثیرالمله میدانند و قلمداد میکنند.

جای حیرت است در شهر رم بنای ویکتور امانویل دوم که به محراب وطن نیز شهره است و نمادی از وحدت ملی ایتالیا در قرن نوزدهم است مورد توجه و عنایت بوده و هرساله روز وحدت ملی ایتالیا گرامی داشته میشود. اما متاسفانه در سرزمین تاریخی ایران که بی نیاز از تلاش برای مفهوم سازی در حوزه وحدت ملی بوده، به فیلسوفان ایران دوست و ایران شناس که شکل گیری ملت ایران را محصول حوادث یکی دو قرن گذشته نمیدانند، بلکه این ملت را محصول یک زیست تاریخی و در هم تنیدگی تاریخی میدانند هجمه وارد کرده و قصد دارند تا سکه ایرانخواهی را از ضرب بیاندازند و امر قومی را مقدم بر امر ملی تلقی کنند؛ گویا این تازش نه تنها بدون مانع است بلکه توسط عده ای معلوم الحال در حال تبدیل شدن به یک رویه است.

تئوری‌ها و نظریه‌های هویتی

برندا شیفر (افسر و تئوریسین اسرائیلی در حوزه اقوام) در آثار پژوهشی خود مانند «Borders and Brethren: Iran and the Challenge of Azerbaijani Identity» (انتشار سال 2002) و «Iran is More Than Persia: Ethnic Politics in Iran» مسائل هویتی و قومی را به عنوان عامل تأثیرگذار در مسائل سیاسی ایران معرفی می‌کند. این آثار بر نقش مفاهیم قومی و تفکیک مفاهیم هویتی به عنوان ابزاری برای تضعیف حاکمیت مرکزی تأکید دارند. براندا شیفر که میتوان او را یکی از نظریه پردازان مطرح در حوزه فعال سازی گسل های قومی نامید، چند سالی است که شدیدا مساله اقوام را در ایران دنبال می‌کند.

از این رو در سالهای اخیر تلاش‌های مضاعفی در حوزه هویت‌سازی قومی در ایران را مشاهده میکنیم و برای این هدف حمایت های همه جانبه از گروههای قومی از خارج از کشور در جریان است. تلاش‌های خارجی برای هویت‌سازی قومی در ایران و تحریک مهره‌های داخلی تاثیر مستقیمی با برخی از وقایع داخلی دارد.

در این میان نیز ترکیه و دیگر کشورهای همسایه که ایران از هم گسیخته برایشان طعمه دندان‌گیرتری است، برای هویت‌سازی‌های قومی تلاشهای مضاعفی دارند. با فراهم آوردن امکانات و تحریک اقوام، چنین القا می‌شود که هویت ایشان در ایران نادیده گرفته شده و برای بقا می بایست به اصل خویش بازگردند و سرزمین تاریخی و فرهنگشان توسط ایران اشغال شده است! این در حالی است که آنها مردم یک سرزمین واحد را به اجزای از هم جدا تبدیل کرده و با تزریق تفاوت‌های قومی، القای یکی نبودن دارند و در نهایت ایشان را نه محصول همزیستی در یک سرزمین بلکه ملتی جدا از هم نام می‌گذارند که دارای نماد و تاریخ و زبان و فرهنگ جداگانه خود هستند.

از آنجا که در این مقاله تاکید بر روی قشقاییان است باید بر روی این مساله بیشتر تمرکز داشت که عوامل بیگانه سازی قشقاییان با ایرانیت چیست و چگونه ایجاد میشود ؟

هویت‌سازی قومی در چند مرحله اجرایی می شود و این گام‌ها به وضوح نشان‌دهنده روندی است که قصد دارد قشقایی‌ها را از ایرانیت جدا کند:

  1. جعل تاریخ : تاریخ سازی و وارونگی تاریخی قشقایی‌ها آن‌ها را مستقل از تاریخ ایران نشان می دهد. به گونه ای که اعتبارشان از ایران نیست؛ بلکه اعتبار تاریخی ایشان از مفهوم زبانی و ترک بودن است .
  2. تغییر نمادهای فرهنگی: انجمن ها و گروههای فرهنگی و برخی از افراد وابسته به جریانات ایران ستیز تلاش دارند تا جایگزینی برای نمادهای ایرانی مانند شاهنامه به قشقاییان تحویل بدهند و بیشتر بر روی اشاعه مفاهیم هم عرض با جهان ترک متمرکز باشند. بر همین اساس، با تاکید بر تعریف ادبیات مستقل آیینی و مراسم مستقل به دنبال برجسته سازی هویتی هستند.
  3. تحریف زبان مادری: تبلیغ زبان ترکی با کلمات و لهجه باکو و ترکیه به عنوان هویت اصلی زبانی قشقایی‌ها در نظر گرفته میشود و این دقیقا مرتبط است با آنچه که ترکیه در مواجه با جهان ترک به آن احتیاج دارد؛ یعنی ایجاد زبانی استاندارد و معیار به منظور ارتباط گیری سهلتر در سرزمین هایی که ساکنانش ترک خطاب میشوند.
  4. تغییر هویت بصری: استفاده از پرچم‌ها و نمادهای قومی که بر هویت قومی تأکید دارند. برای همین امر مهم، برای قشقایی ها نقشه سرزمینی و برای پیوند ایشان پرچم قشقایی طراحی شده است. همین طور برای تحکیم پیوند قومی هر امری قومی میشود؛ همانند ایجاد تیم های ورزشی قومی ( قشقایی ) و همچنین درخواست برای تشکیل استانی به نام قشقایی که مناطق وسیعی از استان‌های فارس، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان را در بر می‌گیرد. این ادعاها با تاریخچه پراکندگی عشایری قشقایی‌ها در تضاد است و بیشتر به عنوان ابزاری سیاسی برای تضعیف حاکمیت ملی استفاده می‌شود. در این تعریف به منظور گسترش ایده قشقایی، تمام ترک زبانان مرکز و جنوب ایران در تعریف قشقایی بودن می گنجند و هیچ توجهی نمیشود که عمده آن ترک زبانان از ایلات آذربایجان، خراسان و ترکمن و غیره در طول حکومت افشار و قاجار به این نواحی کوچانیده شده اند. اما فعالین هویت طلب تمام ایشان را چه متحد ایلات قشقایی بوده و چه نبوده اند، قشقایی معرفی می‌کنند.

آنچه واضح است نقش کشورهای همسایه را در این مسایل نمیتوان نادیده انگاشت. برخی از کشورهای همسایه با حمایت از برجسته سازی قومی ترکان در ایران، از جمله قشقایی‌ها، تلاش می‌کنند این گروه‌ها را به سمت پیوند با جهان ترک سوق دهند.

از همین رو همه ساله فستیوال ها و همایشهای آیینی تحت عنوان همایش ملت های ترک و یا اقوام ترک برگزار میشود که از ایران نیز شرکت کنندگانی با هویت سرزمینی و قومی در آنها شرکت دارند. به عنوان نمونه قشقاییان هر ساله در مراسم موسیقی و آیینی ترکیه به گونه ای فعالیت دارند که خود را از سرزمین قشقایی ( قشقایی یورد ) به ملت ترک می شناسانند. و در جریان این هویت سازی ها شایعاتی مبنی بر درخواست برخی کشورها در جهت ایجاد کنسولگری در استان فارس و پیوند این کشورها با قشقاییانی که خواستار ایجاد استان قشقایی هستند، نیز بیراه تلقی نشده و مطرح می شود.

اما مساله اصلی در حوزه اختلافات قومیتی است که با تحریک هویتی، برجسته کردن اختلافات میان گروه‌های قومی برجسته میشود. به عنوان نمونه پس از برگزاری همایش ملت و اقوام ترک در یکی از کشورهای همسایه برخی از فعالین پس از بازگشت به ایران شعله نفاق را برافروختند و با نواختن طبل قومیتی در پی اختلاف افکنی میان اقوام استان فارس وایلات جنوبی ایران بوده اند.

اختلاف بر سر موضوعاتی مانند پوشاک سنتی ایلات فارس و جنوب ایران نمونه بارزی است که می‌شود به آن اشاره کرد. در ماههای اخیر با تحریک برخی از عوامل قوم گرا و دعوت برخی قشقاییان اعتراضاتی از سوی قشقایی ها به عمل آمد که چالش هایی را برای میراث فرهنگی استان فارس و استانداری این استان ایجاد کرده است و عمده اعتراضات قشقایی نسبت به ثبت پوشاک سنتی لرها می باشد. ایشان مدعی هستند که انحصارا این پوشاک برای قشقاییان است و نه ایلات لر! سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا در یک منطقه و جغرافیا و در یک شرایط مبتنی بر همزیستی چیزی به نام انحصار مراسم آیینی و پوشاک وجود دارد ؟ وقتی که نوروز - که هر کسی که در حوزه نوروز است آن را جشن میگیرد و متعلق به جغرافیای ایران است – امری همگانی در ایران است، آیا حوزه پوشاک را میتوان فقط برای یک گروه خاص دانست؟ مگر آن گروه در جایی دور و محصور و بدون ارتباطات بوده که مدعی است انحصار آن لباس سنتی برای ایشان است ؟ وگویی توجه ندارند که پوشاک محصول همزیستی تاریخی و جغرافیایی مردمانی است که در یک منطقه با یکدیگر زیسته اند و عدم توجه به این مفاهیم در آینده مشکلات هویتی و قومی بیشتری را به دنبال خواهد داشت .

نتیجه‌گیری

تمرکز بر هویت‌سازی قومی به قیمت تضعیف هویت ملی و وحدت سرزمینی ایران، خطری جدی برای یکپارچگی کشور محسوب می‌شود. در این میان، آگاهی‌بخشی به جامعه و تأکید بر هویت ملی می‌تواند به عنوان ابزاری برای مقابله با این تهدیدها مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی مناطق مختلف و تعامل با اقوام گوناگون می‌تواند از شدت این تقابل‌ها بکاهد.

اما باید دقت کرد که توجه به برجسته سازی قشقاییان در دل ایران و تاریخ و شهرهای ایرانی، ایرانیت را به طور جدی تهدید می‌کند. قشقاییان همواره خود را در حوزه ایرانیت تعریف کرده بودند و وجود بسیاری از مفاهیم ایرانی از جمله نوروز و سایر مناسبتهای ملی و فرهنگی در بین ایشان نشان از این همگرایی تاریخی دارد و با توجه به اینکه هرگز جایگاه افراد مبتنی بر موقعیت ایلی و قومی نبوده است، قوم گرایی و ایل گرایی در حوزه ایران، آسیبی جدی هم به جایگاه مردمان آن گروه و هم به ایران است.

مگر میشود در منطقه خاورمیانه که کشورها با کاهش اقتدار قدرت مرکزی مواجه شده اند و تعریف هویت ملی شان مخدوش و از هم تکه پاره است بیاییم و ایران متحد و یکپارچه خودمان را تکه تکه و قومی بخواهیم ؟ چگونه ممکن است در ایرانی که همیشه اصل بر شهروندی بوده و این یک موهبت تاریخی است که ما ایرانیان صاحبان آن هستیم، تلاش برای تضعیف هویت ملی رخ داده و قومی سازی در دستور کار قرار بگیرد و ایران را در مسیر ایرانستان شن قرار بدهند.

امروزه در سرزمین عزیزمان ایران هر فردی متناسب با توانمندی های فردی میتواند جایگاه اجتماعی و سیاسی کسب کند و هرگز کسب موقعیت افراد متناسب با پایگاه قومی و قبیله ای و ایلی نبوده است. اما چگونه سیاسیون برای کسب منافع قدرت خود به دنبال آن هستند که کسب موقعیت فردی را به کسب موقعیت توسط پایگاه قومی و ایلی تقلیل بدهند و بگویند معاون استاندار فلان منطقه از ایل قشقایی است؟

گویا یا ناآگاهانه و به دور از درک تبعات چنین نگاهی اقدام می کنند. ولی اگر آگاهانه چنین کنند باید برای ایران گریست. خطرات جامعه قومی و عشیره ای و حداقل ضرر آن، تفکیک مردم از حوزه شهروندی به حوزه قومی و از بین رفتن حس وفاق و همدلی ملی است. در جامعه قومی و قبیله ای افراد بیشتر دلبسته قوم و قبیله خود هستند تا کلان روایتی به نام ایران! تنها کسی که همزبان و هم قوم ایشان باشد تعریف مشخص دارد و مفهوم هموطن به امر قومی تقلیل می یابد. همچنین قدرت مرکزی و مرکز گرایی سیاسی نیز به محاق می رود و نیروهای گریز از مرکز قدرت بیشتری خواهند داشت .

قومی شدن شهرهای ایران منجر به نزاع های قومی می شود که در غیاب حاکمیتی ملی میتواند وحدت ملی را مخدوش نماید و در صورت نیاز به واسطه نبود حس وحدت و مسولیت ملی هیچ قومی به یاری قومی دیگر نخواهد آمد. در طی هشت سال جنگ تحمیلی تمام مردم ایران از تمام مناطق ایران داوطلبانه برای دفاع از این خاک شرکت کردند و تمام ایران در جایی به نام خرمشهر برای دفاع جمع شدند و هشت سال زن و مرد ایرانی به دفاع از خاک پرداختند. اما مشخص چرا اکنون برخی از تصمیمات به سمتی می رود که با چالش هایی مواجه شده ایم که قاجاریه با آن مواجه بودند.

در دوره قاجار تکیه حاکمیت بر پایگاههای قومی و ایلی بود که آنگونه که باید و شاید موفقیتی حاصل نمی شد. از دیگر لطمات قوم گرایی را می توان در کشورهای همسایه ای نظیر افغانستان و عراق و یا سوریه مشاهده کرد. هیچ قومی به یاری قوم دیگر نیامد و هیچ شهری برای شهر دیگر دل نگران نشد؛ زیرا که وحدت ملی به وحدت قومی تقلیل یافته بود.

در اصل ۱۹ قانون اساسی که جزو اصول مترقی محسوب میشود، هر ایرانی یک شهروند است و بدون انتساب به پایگاه قومی و قبیله‌ای و نژادی دارای حقوقی است. حالا چرا میخواهند این اصل را مورد بیت وجهی قرار دهند و مفوم قومی را مقدم بر مفهوم شهروندی و امر قومی را بر امر ملی برتری دهند؟

در سالهای اخیر متاسفانه بخشی از بدنه سیاست گذاری در کشور، بی توجه به پیامدهایی که ممکن است ایجاد شود، به سمت نگاه قومیتی و تحکیم امر قومی پیش می روند و نام آن را همدلی میگذارند . همدلی یعنی آنکه شهروندان ایران زیر سایه شهروندی معنای امنیت و عدالت را تجربه کنند نه آنکه با بازی قومیتی مردم را به سمت بازی های قومی سوق دهند تا در نهایت نه در پایگاه قومی تعریف شوند و نه در پایگاه شهروندی.

این وظیفه خطیر ملی بر عهده تمام دلسوزان ایران است که خطرات قوم گرایی و شیطنت های همسایگان را آشکار و بدون لکنت زبان بازگو کنند.

شیدا بهاری

کد خبر 914772

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 16
  • نظرات در صف انتشار: 25
  • نظرات غیرقابل انتشار: 28
  • IR ۰۳:۰۵ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    13 13
    لعنت بر اردوغان آدمکش
  • محسن IR ۰۶:۵۶ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    13 6
    ... ما بختیاری ها خود را ایرانی می‌دانیم و افتخار میکنیم
  • محمد علی کریمی IR ۰۸:۳۸ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    25 11
    قشقایی به دین وطن خود افتخار می‌کند و همواره با جان ودل از آنها محافظت خواهد کرد سردار بزرگ عشایر جنوب(صولت الدوله قشقایی) شیعه بودن ومبارزه با استکبار سرلوحه کارش بود برای همین چرچیل سیاست مدار بزرگ دنیای غرب و فاتح جنگ جهانی دوم می‌گوید (این قشقایی های لعنتی پدر ما را درجنگ جهانی اول ودوم دراوردن) ولی ما با هویت دزدی مخالفیم و جلو آنرا با حفظ آرامش وبدون از تنش زدایی با مبارزه فرهنگی خواهیم گرفت لطفا از انتشار چنیین مقالاتی که می‌خواهند ثبت لباس لوری عادی سازی کنند خودداری گردد
    • لرزاده IR ۰۹:۲۶ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
      10 19
      سلام بر هموطن مهاجر،،کلمه لر را درست بنویس و اصالت ولباس دزدی لرها روکنار بزارید که تاوان سختی دارد،،جانم فدای ایران
    • محمد DE ۱۲:۳۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
      18 5
      افرین فقط یه عده مخالف قشقایی هستند که میخان ثبت لباس قشقایی زیرسوال ببرن و به نفع لرها مطلب مینویسن//اگر قشقایی ها برای ثبت ملی و ایرانی لباسشون اقدام کنند بهشون انگ زده میشه اونوقت ما را به تجزیه طلبی متهم میکنن//اگه راست میگی بیا مقایسه کن شهدای قشقایی با شهدای دیگر مناطق را تا معلوم بشه کی وطن پرسته
  • کوروش IR ۰۸:۵۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    16 19
    این لباسها که متعلق به قوم خاصی نیست منطقه جنوب غرب و مخصوصا استان فارس و یاسوج از قدیم این لباسها رو میپوشیدن ،من یادم هست که مادر بزرگ های خیلی قدیم که اکثرا تو روستا زندگی میکردند لباسهای محلی میپوشیدن مخصوص قوم خاص هم نبود.
  • IR ۰۸:۵۹ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    4 3
    مطلب شما بسیار عالی بود ولی یک مبحث کم داشت اینکه علت ترویج قوم گرایی درایران چیست؟ چرا مردم ایران از اصل خود فرار می کنند؟؟!!!
  • کاظم IR ۰۹:۰۷ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    13 3
    قشقایی ها همواره به ایرانی بودن خود افتخار نموده اند و همواره در سخت ترین شرایط سیاسی، مقابله با اشغالگران جنوب ( گمبرون یا بندر عباس)، نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، نهضت جنوب و مقابله با اشغالگران، دوران دفاع مقدس و حتی در کشور گشایی ها(نادرشاه افشار) پیشرو و پیش قدم بوده اند. اما اینکه چرا در اینهمه در حق ایشان از طرف حکومت های مرکزی اجحاف شده نیز جای بحث دارد. جا داشت در گوشه ای از مطلب منتشره به ابن موضوع هم اشاره می‌فرمودید که چرا حتی یه شهرستان نیز در پهنه ی جغرافیای ایران به نام قشقایی وجود ندارد. در مورد ثبت پوشاک و البسه نیز موضوع از طریق مراجع قانونی پیگیری شده و شبهات ایجاد شده برطرف خواهد گردید. من الله توفیق
  • بهنام IR ۰۹:۳۱ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    17 6
    قشقایی ها فقط ترک زبان هستند...
  • مهران IR ۰۹:۵۵ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    15 8
    سلام و عرض ادب شما اگه درست میفرمایید پس چرا قشقایی با لباس کوردی با لباس ترکمن با لباس عرب یا با لباس لر لرستان یا لر بختیاری مشکل نداره .. شما مثل این رفتار میکنین ک مثلا یکی از کشورهای همسایه بیاد آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی را تقلید کنه و ب اسم خودش بدونه و ب ایرانی ها خطاب کنه ک شما اصلا هویت و ریشه ندارین معلوم نیست از کجا امدین...
  • IR ۱۰:۰۷ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    22 6
    این لباس و پوشاک و‌ رسوم رقص چوب بازی و دستمال بازی از جنوب استان لرستان نیمه شرقی خوزستان و استانهای چهارمحال بختیاری کهکیلویه بویراحمد شمال بوشهر فارس و حتی قسمت‌هایی از استان اصفهان از قدیم الایام همیشه وجود داشته چند میلیون جمعیت بومی این مناطق هستند بعد چه جوری میشه یه ایل کوچک که از زمان ورودشان به این مناطق جمعیت آنچنانی نداشته اند بعد از یکی دو قرن پوشیدن این لباس و رسومات ادعای آن کنند که بخوان به نام خودشون ثبت کنند از زیاد مهربون بودن ماست اصلا نام طوایف این ایل ایرانی هست و شده بعد چه جوری میشه که لباس باستانی شون رو‌حفظ کرده اند ؟؟؟ و آن را به چند میلیون آدم در چند استان یاد داده اند ؟؟عجب رسوم چوب بازی و دستمال بازی و شیر سنگ گذاشتن بر قبور مگر کسی گفت انجام ندید مثل ما خب چه انگیزه ای دارید برید به نام خود ثبت کنید اصلا جمعیتی که حتی به شهر مستقل هم از خودشون ندارند و پراکنده هستند چه جوری ممکنه بومیان از آنها یاد گرفته باشند دلیلش اینه که پانها به این مسئله دامن میزنند و خواستار هویت سازی هستند
    • IR ۱۳:۳۰ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
      5 6
      احسنت حرف حق
  • عباس IR ۱۰:۴۲ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    6 8
    درود به همه اقوام ایرانی ترس دشمنان ایران زمین ازاتحاد بین اقوام ایرانی است فرقی بین لباس وآداب رسوم بختیاری وقشقایی نیست بین دیگر اقوام هم همینطور انشالله که همیشه متحدباشیم برای آبادانی ایران عزیز ونابود کردن دشمنانش
  • behnamvandmohamad@gmail.com IR ۱۳:۱۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    18 3
    ما قشقایی هاترک هستیم ایران سرزمین مادری ماست وعاشق این مرز وبوم هستیم ایران با اقوام هایش زیباتراست بیشتر پادشاهان و حاکمان ایران از گذشته ترکهابوده انداق قویونلوها غزنوی ها.....
  • behnamvandmohamad@gmail.com IR ۱۳:۱۷ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    24 3
    ما قشقایی هاترک زبان هستیم وعاشق ایرانیم ایران بااقوامش زیباست
  • فرهام IR ۱۴:۰۷ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
    12 1
    لطفا مجمع التواریخ رشیدی وحسنی. وابن خلدون را مطالعه کنید،، متوجه مسشی جناب مقاله نویس دیر امدی زود دور گرفتی