پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۰
۱ نفر

بیستم دی ماه ۱۴۰۳ یکصد و هفتاد و سومین سالگشتِ شهادت مردی است که نادره دوران بود. به‌راستی راز مانایی نامِ نیک امیرکبیر در سپهر سیاسی ایران  بعد از گذشتِ این همه سال چیست؟

اميركبير

همشهری آنلاین- نصرالله حدادی / تهران‌پژوه: به‌راستی راز مانایی نامِ نیک امیرکبیر در سپهر سیاسی ایران بعداز گذشتِ این همه سال چیست؟ وطن دوستی و ایران خواهی او؟ تقابلش با دولتهای زیاده‌خواه و زورگوی بریتانیا و روسیه تزاری آن روزگار؟ ابتکار و نوآوری‌های او؟ راه اندازی مدرسه دارالفنون؟ نظم و نَسَق دادن به امور کشور؟ حق‌شناسی و بلندهمتی؟ اعتباربخشی به پولِ ملی؟ توجه به صنایع داخلی و بی اعتبار کردنِ کالاهای خارجی در چشم مردم؟ رفتارِ سرشار از عدالت و دادخواهی او؟ بهادادنِ واقعی به ملت ایران؟ پایبندی به اصول دینی و اخلاقی؟ و شاید تمامی آنها، در کنار شهادتِ مظلومانه‌اش، که به دست مُشتی خائن و وطن‌فروش و توطئه سفرای انگلیس و روس، از قوه به فعل آمد و ملتی را یتیم، و داغدارِ ابدی وی کرد.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

این روزها به دلایل عدیده داخلی و خارجی شاهد کاهشِ بیش از پیشِ ارزش پولِ ملی هستیم و باشد که در سایه درایت مسئولین و کمک و همراهی مردم، از این گذرگاهِ سخت همانند تمامی موانعی که برسرِ راه ما گذاردند و کَندند بگذریم و بشنویم و بخوانیم مرحوم امیرکبیر در آن روزگار با چنین معضلی چگونه برخورد می کرد: "قرار و مدارِ امیرکبیر چنان بود که صد دینار [معادل امروزی یک ریال] پول از ممالک محروسه [ایران] به دول خارجه نرود.

چنانچه در مجلس خان باباخانِ سردار، مِن بابِ شکوهِ امیری قلیانی در مجلس آوردند در وقتی که بعضی از اهلِ سفارت حضور داشتند. امیر اول تصدیقِ تحسینِ قلیان فرمودند، بعد استفسار قیمت نمودند. سردار عرض کردند: دوازده تومان!

امیر قلیان را بیرون آورده، حکم فرمودند: از قلیانِ کارِ تهران استعمال نمایید. همین فقره در عموم اولیای دولت انتشار یافت کلا قلیان بَدَل به کاربردند"!

و کارِ امیر در همین محدوده باقی نماند و"...قلیانی که در دست داشت، شیشه آن را که انگلیسی بود بیرون آورد و شیشه قمی را به جای آن گذاشت و شیشه انگلیسی را بر زمین بزد و بشکست و شیشه‌های قمی که کمتر از یک قِران قیمت داشت [جایگزین نمود] و عصر همان روز قیمتِ یکی دو تومان می‌خریدند و پیدا نمی‌شد ..."!

حمایت تمام قد امیرکبیر از کالاهای وطنی

مدت صدارتِ امیر فقط سه سال و چند روز بود از ۲۸ مهر ماه ۱۲۲۷ تا ۲۴ آبان ۱۲۳۰ شمسی- اما تو گویی، بیش از صد سال فرصت خدمت یافته بود که این چنین تاثیرگذار خدماتش باقی مانده است.

اشعار زیر سروده شاعر دلسوخته‌ای به نام "سرور" است که در نیم بیت آخر- گفت بی زیاد و کم، آه امیر اعظما- امروز بیستم دی ماده تاریخ شهادت امیرکبیر و خود گویای بزرگی این خادم واقعی ملت ایران است.

روانش شاد!

آه که در این جهان دون، از صدمات این غما
عالم روز واپسین، گشت عیان به عالما
خاک ملال از جهان، رفت به هفتم‌آسمان
رفت به گلشنِ جنان، وارثِ آصفِ جما
کارگشای متقی، حارسِ ملک دین، تقی
آنکه زسهم او شقی، شد بسوی جهنما
رادامیرِ دادخواه، میرِ جهانیان‌پناه
آنکه بسوخت نظم او، خَرگهِ تُرک و دیلما
دولتِ خسروِ عجم، کرد چنان بری زغم
کز کف دیو، دست جم، بازگرفت خاتما
تیغِ یلانِ تیزرو، ماند به‌کف چو ماهِ نو
رفت به قلعه‌ای گرو، نیزه و گُرزِ رُستما
آه زچرخِ واژگون، کز حرکات بی‌سکون
کرد به خاک سرنگون، سروِ سهی، دمادما
خاصه‌ اتابکِ زَمَن، بندۀ خاص ذوالمنن
کرد سیاه، تن به تن، رستم و سام و نِیرما
دادگری بنای او، ابرِ کرم، عطای او
شعر من و ثنای او، هست چو قطره و یما
بست چو بار زین سفر، روحِ امیرِ نامور
شد مدار تا مدر، ماه صفر، محرما
هاتفِ رحمت خدا، خواند به گوش، این ندا
کز در بندگی درا، تا که شوی مکرما
سال وفات او ز غم، کِلکِ سرور، زد رقم
گفت که بی زیاد و کم، آهِ امیر اعظما!

کد خبر 915581

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha