بلا میتواند ناشی از عدم آمادی مدیریت یک واحد صنعتی برای مواجهه با رقبا و شرایط بازار باشد و میتواند ناشی از واردات بیرویه. کارخانه چوب و کاغذ مازندران، از جمله واحدهای صنعتی است که واردات روسی و چینی بلای جانش شدهاند و هر روز آن را بیرمقتر میکند.
این کارخانه بزرگترین واحد چوب و کاغذ کشور است که با نگاه ملی و اشتغالزایی نیروهای فنی استان و منطقه ایجاد شده و بیش از 50 هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده است؛ اما اکنون نگاه غیرکارشناسی، نفس کشیدن را برای این واحد صنعتی مشکل کرده است.
به گفته نصرالله دریابیگی، دبیر اجرایی تشکیلات خانه کارگر مازندران، بزرگترین مشکل مدرنترین کارخانه چوب و کاغذ کشور، نه فرسودگی ماشینآلات است نه مدیریت؛ بلکه واردات کاغذهای روسی و چینی است.
وی میگوید: اصلیترین مقصر در ایجاد شرایط نامناسب در این واحد صنعتی، سیاستهای دولتی هستند که مانع واردات بیضابطه کاغذ نمیشوند و باعث شدهاند تولیدات این شرکت راهی بازار نشود.
به رغم این اظهارنظر، نباید همه تقصیر را به گردن واردات انداخت. چنانچه کیفیت تولید کالا بالا باشد و هزینههای اضافی را مدیریت تولید کاهش دهد، حتماً مصرفکننده داخلی ترجیح خواهد داد کالای خود را از تولیدکننده داخلی تهیه کند.
جواد فرقانی، نایبرئیس شورای اسلامی کار چوب و کاغذ مازندران نیز وضعیت کنونی کارخانه را مناسب نمیداند، اما میگوید که همچنان فعالیت در آن با تمام سختیها ادامه دارد.
وی میگوید: در حال حاضر کارخانه با 2 خط تولید کاغذ روزنامه و فلوتینگ فعالیت میکند که این 2 خط تولید پاسخگوی هزینههای آن نیست و نیاز به توسعه داریم؛ اما شرایط آن
مهیا نمیشود. اکنون نیز خط تولید کاغذ روزنامه به کارتن تغییر یافته تا فعالیت کارخانه متوقف نشود.
فرقانی، عامل اصلی توسعه نیافتگی کارخانه را عدم همکاری دولت و بانکها برای موافقت با پرداخت تسهیلات بانکی اعلام میکند و میگوید: این در شرایطی است که بانکها پرداختهای کلانی برای امور غیر تولیدی و صنعتی دارند.
علیاصغر یوسفنژاد، نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی نیز نسبت به وضعیت کارخانه چوب و کاغذ مازندران معترض است و اظهار میدارد: صنعت چوب و کاغذ به عنوان یک صنعت تبدیلی برای استفاده بهینه از جنگل ایجاد شده و باید مضاف بر آن با تولید، علاوه بر ممانعت از خروج ارز از کشور، درآمدزایی نیز داشته باشد.
گلهمندی نمایندگان مجلس نسبت به سیاستهای وارداتی وزارت بازرگانی مربوط به یک بخش نیست و اکثریت آنان معتقد هستند که واردات بیش از نیاز مصارف داخلی و یا در بخشهایی که کشور خود در حال تولید است، صنایع بسیاری را و حتی بخش کشاورزی را زمینگیر کرده است؛ اما این انتقادات در حد تذکر به وزیر باقی مانده و هیچ گاه وزیر مربوطه خود را ملزم به پاسخگویی ندیده است.
نایبرئیس شورای اسلامی کار کارخانه چوب و کاغذ مازندران، نیز بیشترین گلایهاش از دولت و مجلس است که یکی با سیاستهایش و دیگری با سادهانگاری، هر روز بیشتر کارخانه را گرفتار میکنند.
فرقانی اعلام میکند: ایران در شرایطی اقدام به واردات کاغذهای مرغوب برای روزنامه میکند که در تمام دنیا از ضایعات استفاده میشود. وی هشدار میدهد که در صورت عدم همکاری مسئولان، این واحد صنعتی که در معرض خطر قرار دارد، به شرایط بحرانی خواهد رسید.
نماینده مردم ساری، به مانعتراشیهای صورتگرفته در فروش تولیدات و فعالیت کارخانه اشاره میکند و میافزاید: دولت اجازه تعیین قیمت براساس سیستم عرضه و تقاضای بازار را نمی دهد و آن را مکلف به فروش به وزارت ارشاد با قیمت تعیینی خود و پایین تر از نرخ کاغذهای چینی میکند.
فرقانی تصریح میکند که عموما شرایط بهگونهای تنظیم میشود که کارخانه چارهای جز فروش تولیداتش به وزارت ارشاد ندارد.
یوسفنژاد اعلام میکند که سیاستها و راهکارهای وزارتخانههای ارشاد و بازرگانی برای حل مشکلات این کارخانه مقطعی و غیرکارشناسی بوده و تاکید میکند که دولت باید همکاری لازم برای افزایش ظرفیت و توسعه کارخانه داشته باشد تا این واحد با صادرات، بخش قابل توجهی سودآوری داشته باشد.
وی اعلام خطر میکند و میگوید: در صورتی که هر چه سریع تر اقدامی برای تولیدات این کارخانه انجام نشود، سرمایه کلانی که صرف راهاندازی این واحد عظیم شده، از بین خواهد رفت.
انتظار مجموعه کارخانه و نیروهای کار آن بیش از یک اظهار نظر است. آنان نگران روزهایی هستند که به واسطه غفلت دسته جمعی تصمیمگیران تصمیمسازان و مجریان، این صنعت زمین گیر شود و دیگر توان ایستادن نداشته باشد. اتفاقی که طی سالهای اخیر به کرات نمونههایی از آن قابل مشاهده است.