این پسربچه که با رانندگی آشنایی داشت با سرعت زیادی در یکی از بزرگراهها حرکت میکرد که گشت پلیس متوجه او شد و این خودرو را تعقیب کرد. این پسربچه که خیلی ترسیده بود، سرعتش را افزایش داد اما به اشتباه وارد جادهای شد که انتهای آن به یک دریاچه میرسید.
به این ترتیب پسر بازیگوش خودرو را متوقف کرد و از آن پیاده شد و اقدام به شنا در دریاچه کرد تا از دست پلیس فرار کند. اما ماموران پلیس وارد دریاچه شدند و او را دستگیر کردند.
دردسر تکنولوژی مدرن
تگزاس: زمانی بود که معلمان در هر ساعت درسی دانشآموزان را حضور و غیاب میکردند و دانشآموزانی که سر کلاس حضور نداشتند در دفتر مدرسه جزو غایبها ثبت میشدند. اما رفته رفته سیستمهای جدید و تکنولوژی مدرن حضور و غیاب این روش را حذف کرده و دانشآموزان به صورت الکترونیکی حضور و غیاب میشوند.
این در حالی است که این سیستم الکترونیکی به صورت خودکار به تلفن متصل است و در صورتی که دانشآموزی غیبت داشته باشد، با والدین این دانشآموز ارتباط برقرار کرده و آنها را در جریان غیبت قرار میدهد.
اما یک خطای فنی در این سیستم موجب شد که والدین 800 دانشآموز یک مدرسه گمان کنند که فرزندانشان به مدرسه نرفتهاند. در این بین برخی از والدین مستقیم به مدرسه مراجعه کردند اما دست آخر مشخص شد که تنها یک اشتباه در این سیستم موجب ارسال این پیغام نادرست برای آنها شده است.
مقابله با سارق
پنسیلوانیا: شجاعت یک مرد جوان مانع از بین رفتن سرمایهاش شد. این مرد در ساعات اولیه صبح به بانک رفت و مقداری پول از حسابش برداشت کرد، اما سارقی که او را تحت نظر داشت تا خانه، این مرد را تعقیب کرد و پشت سر او وارد منزلش شد.
سپس در یک فرصت مناسب سارق از پشتسر به این مرد قوی هیکل و سنگین وزن حمله کرد و پولها را از دستش قاپید. اما این مرد عقبنشینی نکرد و با یک مشت محکم سارق را نقش بر زمین کرد و برای اینکه او نتواند تا سررسیدن پلیس فرار کند، از وزنش استفاده کرد و با تمام قدرت روی شکم سارق نشست.
گفتنی است سارق که به شدت تحت فشار بود مرتب از این مرد میخواست هرچه زودتر او را تحویل پلیس بدهد تا این فشار زیاد تمام شود. البته ماموران به موقع سر رسیدند و پیش از اینکه سارق دچار مشکلات جدی شود او را بازداشت کردند.
راه خروج از زندان
نیویورک: استفاده از طناب ملحفهای یا حفر تونل با استفاده از قاشق غذاخوری برای فرار از زندان را فراموش کنید چون اخیرا یک زندانی دست به ابتکار جالبی برای فرار از زندان زده است.
گزارشها حاکی از آن است که او مستقیم از نگهبان سؤال کرده که راه خروج کجاست؟ این زندانی که برای محاکمه در دادگاه حضور داشت و لباس معمولی به تن کرده بود، بدون اینکه کوچکترین شکی را متوجه خودش کند به نگهبان نزدیک شد و از او خواست راه خروج را نشانش بدهد.
نگهبان هم که گمان نمیکرد او زندانی باشد، به سمت راه خروج اشاره کرد. این زندانی بلافاصله پس از خروج از دادگاه یک تاکسی گرفت و به خانه مادرش که در شهر دیگری بود، رفت. البته چند دقیقه پس از خروج او از دادگاه ماموران متوجه غیبتش شدند و در کمتر از 24 ساعت بار دیگر او را دستگیر کردند.