جایزه جلال آل احمد که از 2-3 سال پیش قرار بوده هر سال همزمان با سالروز تولد جلال برگزار شود و 110 سکه به برگزیدگانش بدهد، بعد از حاشیههای فراوان و رد و بدل شدن توپ بین مسئولان مختلف، سال گذشته توانست چند نام را معرفی کند که البته آن هم با حاشیههای فراوان همراه شد.
برگزیدگانی که نامشان این روزها تقریبا در تمام جوایز دولتی به «تقدیری» تغییر کرده، به جای جایزهای که حتی خود جلال را هم برای رقابت وسوسه میکرد، تنها 25 سکه به خانه بردند و این امید به هر حال زنده شد که از این به بعد جایزه جلال هم به جایزه کتاب سال اضافه شده است و در کنار بعضی جایزههای دیگر، اوضاع ادبیات داستانی را کموبیش بهتر میکند.
بنابر این اگر هر روز یک جایزه خصوصی تعطیل میشود و حتی سالن برگزاری پیدا نمیکند و هر قدر که زور میزند، بیشتر از 3 سکه جور نمیکند برای دادن به نفر اول، چندان هم اوضاع تلخ نیست.
جلال یکتنه جور 2 دوجین یا حتی بیشتر جایزه خصوصی را خواهد کشید. اگر جایزه کتاب سال هر سال زورش تنها به ادبیات میرسد و همه با خیال راحت از پلهها بالا میروند و مردم برایشان کف میزنند و جایزهشان را میگیرند و میروند و تنها ادبیاتیجماعت، دست از پا درازتر به خانه بازمیگردد و به حقالتالیف نگرفته دل میبندد و بس، چه باک، حالا جایزهای هست که دوبرابرش را هر سال به نویسنده میدهد تا نشان دهد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ادبیات داستانی را حتی عزیزتر از سینما و تئاتر میدارد.
اما مسئولان که از اعلام نتیجه مشابه در کتاب سال هر سال و حاشیههای بعدش خسته شده بودند، اول آن را بهطور کامل از حضور نویسندهها خالی کردند و خلاص. حالا نویسندهها برای خودشان جایزه ویژهای دارند که تازه، سکههایش دوبرابر کتاب سال هم هست. بعد، دبیر همه جوایز دولتی، ناگهان ماموریتش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پایان رسید و رفت...
طبیعی است. جلال آل احمد هم مطمئنا این را میتوانست پیشبینی کند که وقتی هر چه جایزه است، مال دولت است و یک مدیر، بدون اینکه از اساس چیزی از ادبیات داستانی بداند (البته قرار هم نیست بداند.
مدیر مدیر است و باید مثل مدیر مدرسه، مدیریت بداند)، دبیر همهشان، یکجا میشود، وقتی ماموریتش به پایان میرسد و میرود، همه جایزهها ناگهان بیدبیر میمانند و معرفی دبیر... حکایتی تلختر از معرفی داوران ناشناس همه جایزههای دولتی است.
محمدعلی رمضانی فرانی که رئیس اداره کتاب وزارت ارشاد بود، حالا نیست. او حالا در دانشگاه است و شاید تنها علاقهاش به ماجرای جلال، عبور از بزرگراه آل احمد باشد. اما وقتی بود، دبیر کتاب سال و فصل و جلال و... بود و حالا هر که به جای او بیاید، هم.
اما وقتی حدود یکسال پیش، مجید حمیدزاده ناگهان به نهاد رهبری در دانشگاهها رفت و عطای کتاب و ممیزی را به لقایش بخشید، بیش از 4ماه تا معرفی جانشینش طول کشید؛ بی آنکه وزیر یا حتی معاونش تغییر کرده باشد.
با این همه، جایزه جلال همچنان شاید به همت هیات علمیاش راهش را ادامه دهد: محمدصادق آیینهوند، عباسعلی وفایی، رسول جعفریان، عباس سلیمینمین، جواد محقق، محمدرضا سرشار، سهراب هادی، راضیه تجار و مجتبی رحماندوست.
هیاتی که بهخوبی نشان میدهد جایزه جلال، برادر بزرگتر جایزه انجمن قلم است و هر چه که هست، مرحله اول داوری را پسفردا تمام میکند. در این مرحله که از اول شهریور شروع شده بود، 703 داستان کوتاه و بلند، 809 اثر در حوزه تاریخنگاری و مستند و 340 کتاب در بخش نقد ادبی داوری شدهاند؛ بدون دبیر.
دبیر قرار بود اول مهر معرفی شود؛ یعنی یک ماه بعد از آغاز داوری. این دبیر البته همان دبیر علمی است. اما به گفته مسئول دبیرخانه جایزه جلال، حالا مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب زحمت دبیر را متقبل شده است. علی شجاعی صائین هم ظاهرا مشکلی ندارد.
او میگوید: «همه ارکان جایزه کار خود را انجام میدهند و مشکلی وجود ندارد.»
مرحله دوم جایزه جلال از 2 روز دیگر شروع میشود و داوری همچنان ادامه دارد؛ با داورانی که طبق معمول، نمیشناسیم و دبیری که از اساس، وجود ندارد.