همشهری آنلاین – گروه سیاسی: اگرچه برگزاری انتخابات در ایران به دوران مشروطه بازمیگردد و ایرانیان برای نخستینبار در آخرین روزهای شهریورماه ۱۲۸۵، همزمان با عید مبعث، برای برگزیدن نخستین نمایندگان مجلس شورای ملی پای صندوقهای رأی رفتند، اما واقعیتهای تاریخی گواه این نکته است که تا مقطع پیروزی انقلاباسلامی، هیچگاه «انتخابات» بهعنوان اصلیترین مجرای اجراییسازی اراده سیاسی مردم مطرح نبوده و همواره این «اراده ملوکانه» بوده که تعیینکننده سرنوشت انتخابات بودهاست.
در چنین شرایطی ساختارهای دیکتاتوری حاکم بر کشور را باید بهعنوان دلیل کانونی عدمبرگزاری انتخابات واقعی در کشور تا پیش از پیروزی انقلاباسلامی بهحساب آورد؛ چراکه همواره خروجی صندوقهای رأی براساس «اراده» و «اشاره» شخص شاه بوده و جنبه نمایشی آن بیش از هر چیز به سوژهای برای طنزهای تلخ سیاسی تبدیل شدهاست.
این روند اما با پیروزی انقلاباسلامی روند معکوس بهخود گرفت و رأی مردم به اصلیترین مجرای تعیین مقدرات کشور تبدیل شد؛ موضوعی که بررسی آمارهای موجود، شاهدی براین مدعاست. اگرچه آمار دقیقی از تعداد انتخاباتهایی که در دوران قاجار و پهلوی در کشور برگزار شده در دسترس نیست، اما بررسیهای تاریخی نشان میدهد مجموع انتخاباتهایی که طی این دو حکومت، یعنی طی حدود ۷۲ سال برگزار شده، حدود ۳۰ مورد برآورد میشود.
بررسی این آمار در دوره جمهوریاسلامی اما گویای نکات جالبی است؛ از نخستین ماههای پیروزی انقلاباسلامی تاکنون، ۴۲ انتخابات در سطوح مختلف شامل مجلس، ریاستجمهوری، خبرگانرهبری، شوراهای شهر و روستا برگزار شدهاست. درواقع درحالیکه در دوره پهلویها برگزاری انتخابات اکثرا محدود به مجلسشورای ملی بود، اما پساز پیروزی انقلاباسلامی، همه ارکان حکومت، مستقیم یا غیرمستقیم با «رأیمردم» انتخاب شدهاند.
حق رأی نمایشی یعنی چه؟
برای بررسی میزان و نوع تأثیرگذاری آرای مردم در روند تصمیمگیریهای حکومت، پیش از هر چیز باید ساختارهای سیاسی حاکم بر کشور را مورد بررسی قرار داد؛ موضوعی که میتواند تبیینکننده معنای واقعی انتخابات در یک ساختار حکومتی باشد.
- دیکتاتوری: یکی از اساسیترین موانع اعمال رأی مردم در تصمیمگیریهای حکومتی ایران در دوره پهلوی، ساختار دیکتاتوری حاکم بر کشور بود که بیش از هر چیز بازتابی از اراده و خواست شخص پادشاه بهحساب میآمد. او بود که اسامی خروجی از صندوقها را دستچین میکرد.
- رأی نمایشی: در ساختار دیکتاتوری پهلوی، رأی مردم «نمایشی» بود و نمیتوانست تعیینکننده رویکردهای مطلوب جامعه برای تعیین سرنوشت خویش باشد. بر این اساس هم بود که مجلس و نمایندگان، اگرچه ظاهرا بهصورت مستقل عمل میکردند، اما شخص شاه در انتخاب افراد و سیاستهای اتخاذی آن کاملا احاطه داشت.
- شکل به جای محتوا: انتخابات زمانی معنای واقعی بهخود میگیرد که پیوند میان «انتخابکنندگان» و «انتخابشوندگان»، رابطهای واقعی و مبتنی بر تأثیرگذاری باشد. این در حالی است که در دوره پهلوی، انتخابات به مجرایی صرفا نمایشی برای اعمال اراده شخص شاه، به جای اراده ملت تبدیل شده بود.
تفاوت حق رأی برای زنان
«حق رأی زنان» جزو شاخصهای سنجش میزان واقعی بودن انتخابات است. در شرایطی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حق رأی زنان موضوعی برای نمایشهای سیاسی ساختگی بود، اما در جمهوریاسلامی «حق رأی زنان» صورت واقعی بهخود گرفت.
- اهداف نمایشی: در دوره رضاشاه، زنان حق شرکت در انتخابات را نداشتند؛ رویهای که از صدر مشروطه جاری بود. در دوره محمدرضا پهلوی نیز قانون انتخابات تا سال ۱۳۴۱ شمسی معتبر بود و تا آن سال، زنان از حضور در انتخابات محروم بودند. در چنین شرایطی اعطای حق رأی به زنان، اقدامی صرفا نمایشی بود که اهداف چندگانهای را دنبال میکرد. درنهایت نیز این حق رأی، تنها باعث شد برخی از زنان طبقات بالا و خاص جامعه به برخی مناصب و پستهای سیاسی دست یابند.
- چگونه میتوان باور کرد؟ : مینو صمیمی، از چهرههای نزدیک به دربار دوره پهلوی دوم و منشی مخصوص فرح در امور بینالمللی، در کتاب «پشت پرده تخت طاووس» درباره واقعیت حق رأی زنان مینویسد: «موقعی که میشنیدم ما در کشور از آزادی حق رأی برای انتخاب وکلای مجلس برخورداریم یا میگفتند، زنان با استفاده از آزادی اعطا شده میتوانند در انتخابات شرکت کنند، بلافاصله این سؤال به ذهنم میآمد که اصولا وقتی «ساواک» همه نمایندگان مجلس را برمیگزیند، چگونه امکان دارد کسی مسئله وجود «آزادی حق رأی» را باور داشته باشد؟».
- راهی برای امتیازدهی شاهانه: حق رأی زنان در دوره پهلوی، صرفا ابزاری برای «نمایش نوگرایی» در دوره پهلوی اول با کشف حجاب و در دوره پهلوی دوم با دادن حق رأی صوری به زنان بود. حسین فردوست در خاطرات خود، بخشی از واقعیتهای انتخاباتی درباره انتخابات و زنان را اینگونه افشا میکند: «پس از جدایی غلامرضا پهلوی از زنش، وی با زنی به نام منیژه جهانبانی ازدواج کرد. پدر زن جدید غلامرضا تا مدتی رئیس پلیس راهآهن بود و پس از آن به مقام سناتوری رسید و مادرزن غلامرضا نیز نماینده شیراز در مجلس شد».
ورود جوانان به مجلس، ممنوع!
چینش ترکیب نمایندگان یکی از اصلیترین رویکردهای انتخاباتی در دوره پهلوی اول و دوم بودهاست که در ادامه به برخی نمودهای آن اشاره میشود.
- جوانان نماینده نشوند: احمد متیندفتری از نخستوزیران دوران پهلوی اول درباره دخالت شخص شاه و دولت در اعمال نفوذ در انتخابات میگوید: «از دوره هفتم مجلس، رژیم دیکتاتوری، بر قوه مقننه استیلا یافت و برای انتخابات، لیست دولتی معمول شد و این ترتیب تا سال ۱۳۲۰ دوام یافت. شاه، مخالفان رژیم خود را تدریجا کنار گذاشت، لیکن برای تنظیم لیست انتخاباتی به وسایل مختلف، راجع به اشخاص مورد اعتماد مردم ولایات تحقیق میکرد و غالبا، نامزدها را از بین بازرگان، مالکان و صاحبان مشاغل آزادی مانند پزشکان محل برمیگزید. جوانان و مستخدمان تحصیلکرده و فعال را هرگز برای وکالت مجلس قبول نمیکرد و آنها را برای خدمات دولتی، ترجیح میداد. اشخاصی که در فهرست قرار میگرفتند، تکلیفشان معلوم بود. در اینباره حضور آیتالله مدرس بهعنوان کاندیدا در مجلس هفتم و ماجرایی که سر او آمد، گویای حقیقت ماجراست؛ تا آنجا که هنگام اعلام نتیجه انتخابات حتی یک رأی نیز به نام او خوانده نشد. او دراینباره میگوید: اگر باور کنیم که تمام مردم تهران به من رأی ندادند، ولی خودم شخصا به پای صندوق انتخابات رفته، یک رأی بهخودم دادم، پس این یک رأی که به نام مدرس بود، در صندوق چه شد و چرا خوانده نشد».
- چینش شخصی ترکیب نمایندگان: در خاطرات سردار اسعد بختیاری، از چهرههای متنفذ عصر پهلوی درباره ویژگیهای انتخابات در دوره پهلوی اول آمده است که رضاشاه از مجلس ششم و بهویژه مجلس هفتم به بعد با تقلب در انتخابات، مجلسی کاملا یکدست تأییدکننده و فرمایشی ایجاد کرد و شخصا نتیجه هر انتخابات و ترکیب آن را مشخص میکرد؛ چراکه «میل اکثریت به تمام مجلس با نظریات دولت یکی باشد تا بتوان کارها را از پیش برد».
- رأی، رأی پهلوی است: در کتاب «عصر پهلوی به روایت اسناد» درباره رویکردهای انتخاباتی عصر پهلوی آمده است: «رضاخان در سال ۱۳۰۲ در مقام فرمانده کل قشون طی تلگرافی به والی ایالت فارس دستور میدهد: ایالت جمیله فارس در تعقیب تلگراف سابق، مقتضی است؛ قدغن فرمایید که در انتخاب نوبخت از بوشهر مساعدت نشود. حکمت هم که جزو کاندیداهای شهر شیراز است، از جهرم بفرمایید بشود. راجع به ضیاءالواعظین بایستی هر طور است اقدامی بفرمایید که از انتخاب مشارالیه جلوگیری به عمل بیاید».
نظر شما