به گزارش برنامه توسعه ملل متحد (2004)، در میان بلایای طبیعی دهگانه و در بازه زمانی 20 ساله (2000-1980)، بالاترین میزان مرگومیر، مربوط به خشکسالی با سهم 54/46درصد بوده است.
همچنین بنا به گزارش توسعه انسانی 2008-2007 برنامه توسعه ملل متّحد، حوادث اقلیمی در سراسر جهان، در حال اثرگذاری بیشتر و بیشتر بر مردم بوده که اکثریت آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. در این میان جامعه عشایری به لحاظ وابستگی به منابع مرتعی، آسیب پذیری بیشتری نسبت به خشکسالی دارند.
بهطور کلی تغییرپذیری اقلیمی بالا، منابع اندک و باروری پایین، جمعیت تنک و متفرق و دوری از بازارها، مجموعاً تشکیلدهنده سندرم سرزمینهای خشک هستند. کوچ جمعی به حاشیه روستاها، هزینه سنگین خرید علوفه و اجاره علفزار، در مواردی گسست بنیان ایلی، طایفهای و خانوادگی، ایجاد آسیبهای متعدد اجتماعی، روانی و اقتصادی، فقر، بیکاری و تلفات دام و عدمتکافوی معیشت و ورود به اقتصاد زیرزمینی بخشی از مهمترین پیامدهای خشکسالیها در جامعه عشایری به شمار میروند.
استان سیستان و بلوچستان با مساحت 7/18میلیون هکتار پهناورترین استان کشور است. براساس آمارهای ایستگاههای سینوپتیک هواشناسی، میانگین بارندگی سالانه استان بین 51 تا 145میلیمتر متغیر بوده که تقریبا 40درصد میانگین کشوری است، بنابراین کمبود منابع آبی بهعنوان مهمترین چالش فراروی توسعه استان خودنمایی میکند. بررسیهای علمی و شواهد تاریخی نشان میدهد که خشکسالی مهمترین حادثه طبیعی است که هر چند سال یک بار بخشهای مختلف سیستان و بلوچستان را متأثر میسازد.
رخداد خشکسالیهای متوالی در استان سیستان و بلوچستان (بهویژه دوره اخیر خشکسالی که از سال 1377 شروع و تاکنون ادامه داشته است) آسیبپذیری عشایر را به لحاظ اتکاء به منابع طبیعی دو چندان کرد؛ بهگونهای که بهدلیل خشک شدن و نابودی سطح قابل توجهی از مراتع حاشیه دریاچه هامون به وسعت 400هزار هکتار و عدمرشد گونههای مرتعی در سایر نقاط استان، عشایر علاوه بر تحمل خسارتهای فراوان، برای بقای دامهای باقی مانده خود و تأمین علوفه سبز، به ناچار به استفاده از سر شاخههای درخت گز روی آوردند که آن هم بهدلیل عدمتکافوی نیازهای غذایی، شب کوری دام عشایر، سقط جنین، شیوع بیماریهای دامی و در نهایت دشواری فزاینده زندگی را در مقابله با بدرفتاریهای طبیعت بهدنبال داشت.
این مسئله متولیان امور عشایری استان را بر آن داشت تا در اقدامی نوآورانه تولید علوفه بدون خاک را در مناطق عشایری استان، متناسب با نیازها و شرایط اقتصادی عشایر، اشاعه و ترویج دهند. تجربه تولید علوفه هیدروپونیک به روش بومی، تجربهای موفق بوده و نقش محوری در برون رفت از بحران و سازگاری با شرایط دشوار خشکسالی داشته است.
تولید علوفه به روش صنعتی
در 27 روستای محلی در سراسر ایالت چیهوای مکزیک، گلخانهها در متراژ 144 متر مربع (m8 × m18)، با ظرفیت 1790 سینی طراحی شد که میانگین تولید روزانه هر یک، 1200 کیلوگرم علوفه سبز به ازای800 تا 1000 لیتر آب، است. این میزان، روزانه به مصرف 100 رأس گاو و یا 500 رأس بز یا گوسفندمیرسد. در نقاط دور افتاده استرالیا با شرایط آب و هوایی خشن، سیستم چرای علوفه سبز، علوفه تازه، سالم و برخوردار از پروتئین بالا را در اختیار دامنه وسیعی از دامها شامل گاو گوشتی، گاو شیری، اسب، گوسفند، خوک و آهوی کوهی قرار میدهد. این سیستم ناجی دامدارانی بوده که چندین دهه با بدترین خشکسالیها دست و پنجه نرم میکردند.
تولیدات هیدروپونیک در ایالات متحده طی سالهای اخیر تغییرات چشمگیری بهخود دیده و تولید هیدروپونیک محصولاتی چون کاهو و علوفه، در حال رواج است.گلخانه هیدروپونیک با نامهای «کشاورزی حفاظت شده» یا «کشاورزی محیط کنترلی» نیز شناخته میشود. تکنیک کشت علوفه چندساله به این روش، با استفاده از زیرلایه سبک، بذر مناسب، آبیاری منظم، کانالهای ویژه و تغذیه متوازن، به مصرفکننده امکان میدهد که در بلندمدت و به شیوهای سازگار و اقتصادی، از گیاهان محافظت کند.
مزایای کشت علوفه بدون خاک و تاثیر آن در حفاظت از طبیعت
دام عشایر سیستان و بلوچستان، عمدتاً مولد و داشتی است و زایش و بهرهبرداری از تولیدات آن بیشتر مورد توجه است. شرایط خشکسالی، نبود علوفه سبز و عدمتأمین ویتامین A مورد نیاز دام، باعث شب کوری اغلب دامها و سقط جنین میشود. بنابر مطالعات انجام شده مزایای عمده و اساسی تولید علوفه به روش هیدروپونیک به قرار زیر است:
- هزینه تولید به نسبت زمینهای معمولی کمتر بوده و هزینه کاشت، داشت و برداشت، حمل علوفه و انبار به حداقل میرسد.
- صرفه جویی در مصرف آب. طبق تحقیقات انجام گرفته در استرالیا، در این سیستم تنها 2 تا 3لیتر آب برای تولید یک کیلوگرم علوفه سبز مصرف میشود که تقریباً یک شصتم آب مصرفی در زمینهای با شیوه سنتی را مورد استفاده قرار میدهد. در کشاورزی سنتی در مناطق خشک، تبخیر زیاد آب و جذب بیش از حد توسط خاک، میتواند به شوری خاک و
از دست رفتن بهرهوری منجر شود. هیچیک از این موارد در سیستم هیدروپونیک وجود ندارد.
- صرفه جویی در مصرف کود و به تبع آن آلودهسازی محیطزیست، به علاوه مواد شیمیایی با ارزش به هدر نمیرود.
- در این روش نیاز به خاک نیست و میتوان زمینهای زراعی را به تولید سایر محصولات (باغی) به غیر از علوفه اختصاص داد. این سیستم از نظر اقتصادی حتی در اراضی گران قیمت و یا نواحی پر تراکم مقرون به صرفه است.
- آفات و بیماریها از جمله بیماریهای خاک زاد، قابل کنترل است.
- ویتامین A مورد نیاز دام به آسانی تأمین شده و در جلوگیری از شب کوری، کورزایی و سقط جنین دام مؤثر است.
- در همه فصول سال قابل دسترسی بوده و امکان تولید علوفه خوش خوراک و با کیفیت در تمام روزهای سال وجود دارد.
- ضایعات بذر ندارد.
- علوفه سبز تولید شده بهصورت تمام «100درصد ریشه و ساقه» مورد مصرف دام قرار میگیرد.
- از تردد زیاد دام در مرتع جلوگیری و از میزان اتلاف انرژی ذخیره شده میکاهد و در جلوگیری از تخریب مراتع مؤثر است.
- اثرات مخرب ناشی از سرما، گرما و حوادث غیرمترقبه قابل کنترل است.
- اضافات و باقیماندههای علوفه مذکور قابل استفاده جهت طیور خانگی عشایر است.
- زمان و تقویم کوچ با این شیوه قابل تنظیم است.
- تعادل دام و مرتع از دیگر مزیتهای فناوری مورد اشاره است.
-ریشه کن شدن مشکل علفهای هرز. بهدلیل خالص بودن بستر کشت، بذر علفهای هرز در آن وجود ندارد.
- با ایجاد سیستمهای بازیافتی، محلولهای غذایی را میتوان مجدداً استفاده کرد.
به علاوه طبق تحقیقات شرکت بانیان صنعت پویا، مصرف علوفه تولید شده به روش هیدروپونیک، افزایش درصد بره زایی، افزایش درصد دوقلو زایی در گوسفند، اثرات مثبت روی دستگاه تناسلی و گوارش، جلوگیری از تولید برههای ناقصالخلقه، افزایش تولیدات دامی (پشم، شیر و...)، جلوگیری از سوء هاضمه و افزایش تعداد تخم طیور را تأیید کرده است.
پیامدهای خشکسالی در سیستان و بلوچستان
نابودی مراتع بهعنوان تنها منبع تعلیف دام عشایر، فرسایش خاک بهدلیل بادهای موسمی و بادهای 120 روزه سیستان، تلفات دام بهعنوان تنها منبع اشتغال عشایر، مهاجرت، خشک شدن چشمهها و قنوات و نابودی باغها، ازجمله پیامدهای خشکسالیهای پی در پی در استان هستند. دام عشایر در شرایط ترسالی، یک میلیون و 300 هزار رأس برآورد شده بود و در دوران خشکسالی400هزار هکتار مراتع حاشیه دریاچه هامون، نابود شد و به ناچار عشایر برای تأمین علوفه سبز دام، به استفاده از سرشاخههای گز روی آوردند. مهندس مصطفایی (1387) کارشناس کشاورزی اداره کل امور عشایر استان، اظهار میدارد: «ما بیش از10 سال بحران خشکسالی داشتیم و عشایر بیشترین ضربه را متحمل شدند. بنابراین مسئولین به فکرگذار از بحران افتادند».
اداره کل امور عشایر استان، در بدو امر و در شهرستان زابل، بهصورت آزمایشی اقدام به تولید علوفه در دستگاهی کرد که برای همین منظور طراحی و خریداری شده بود. دستگاه در فضای 33 مترمربع و با ظرفیت 320 سینی طراحی شده است. روزانه 40 سینی برداشت و کشت مجدد میشود. این دستگاه قادر است با مصرف روزانه 130 کیلوگرم بذر جو و تنها با یک مترمکعب آب، حدود یک تن علوفه سبز تولید کند.
مصطفایی میافزاید: «بهدلیل هزینههای بالای سیستم و عدمتوان مالی عشایر، روش پیچیده تولید، با دانش بومی عشایر تلفیق شد بهگونهای که ایشان در کپرها و یا اتاقکهای 3×2 و انباریهای خود اقدام به تولید علوفه به این روش کردند.» به گزارش اداره کل امور عشایر استان، کشت علوفه بدون خاک به روش بومی ابتدا با 10خانوار به روش آموزشی آغاز و با استقبال عشایر به 200 کارگاه در مناطق مختلف منطقه عشایری لاغرین چرپان و کهیری (ایرانشهر)، مناطق عشایری پده شاهی و شورچاه و شهدادآباد (زاهدان)، مناطق عشایری اناری، کندزرد و چاهوک (خاش) و انارک، کاشیکایی و آبنما (سراوان)، کانونهای اسکان عشایری شنرک کیان آباد و میل نادر و لنگر و سامانه عشایری لاشارکاهی (سرباز) توسعه یافت.
مولوی سالارزهی (1387) از عشایر شورچاه واقع در 65کیلومتری زاهدان میگوید: «این منطقه سردسیر است و مدتها است که خشکسالی رخ داده و دامها تلف شدهاند، مردم با گرانی علوفه توان دامداری ندارند. ما حتی امکانات کشاورزی و زمین نداریم. این طرح برای ما مفید است.» وی میافزاید: «در این واحد که با مشارکت اعضای خانواده اداره میشود، 4 قفسه با ظرفیت 32 سینی وجود دارد. در هر سینی یک و نیم کیلوگرم بذر جو کشت شده که در روز هشتم، از هر سینی حدود 12 کیلوگرم علوفه سبز برداشت میشود. این واحد در روز 6 سینی برداشت میکند که به مصرف حدود 20 رأس دام (بز) و 45 قطعه مرغ و خروس میرسد.»
مراحل تولید علوفه بدون خاک به روش بومی در واحدهای عشایری به این ترتیب است: 1- شستوشوی بذور جو در دو مرحله 2- ضدعفونی بذر جو بعد از شستوشو، با افزودن 10سیسی وایتکس به 10 لیتر آب بهمدت 4 دقیقه 3- خیساندن بذور جو بعد از ضدعفونی بهمدت 4ساعت 4- بعد از خیساندن، 5/1کیلوگرم بذر جو (وزن خشک) در هر سینی بهطور یکنواخت پخش شده و در طبقه اول قفسه قرار میگیرد 5- کشیدن پارچه سفید بهمدت 24 ساعت پس از پهن کردن بذور در سینیها 6- افزودن محلول غذایی (کود) از روز دوم تا روز هفتم به میزان 20 گرم در 20 لیتر آب 7- دادن آب خالص در روز هشتم 8- برداشت سینی در روز نهم و کشت مجدد؛ لامپهای مهتابی و یک عدد لامپ 200 وات در اتاقکهای عشایری کار گذاشته شده که باید در 24 ساعت شبانهروز روشن باشند. یک پنجره تعبیه شده که جهت تهویه مناسب باز و بسته میشود. دما و رطوبت 2 عامل مهم جلوگیری از بیماریهای قارچی هستند. رطوبت مناسب باید50درصد تا 70درصد، و دما هم 25-20 درجه سانتیگراد باشد. بذر مورد استفاده باید تمیز باشد و شکستگی نداشته باشد.
سرانجام
با کشت علوفه بدون خاک به روش بومی برای عشایری که تنها منبع درآمد آنها دامداری است، میتوان شغل ایجاد کرد. این شیوه برای عشایر با تعداد کمتر از 100رأس دام توصیه شده است. همچنین با توجه به میزان ماده خشک موجود در علوفه تولیدی به روش هیدروپونیک (15-10درصد)، لازم است در جیره دام از سایر موادغذایی استفاده شود.
اگرچه در این خصوص سؤالهایی وجود دارد اما بومیسازی کشت علوفه سبز به روش هیدروپونیک در مناطق عشایری سیستان و بلوچستان، با توجه به شرایط اقلیمی استان و وضعیت شکننده جامعه عشایری به لحاظ آسیبهای اقتصادی و اجتماعی، یک استراتژی بهبود و مناسب برای سازگاری با خشکسالی بوده که توانسته نقش بسزایی در پایدارسازی نظام عشایری و اکوسیستم مرتع بهویژه در شرایط بحران ایفا کند. کشت و تولید علوفه بدون خاک به شیوه بومی، به اعتقاد کارشناسان مسئول امور عشایری استان و تجربه بهرهبرداران عشایری موفق بوده و در مناطق عشایری سیستانوبلوچستان در حال توسعه و ترویج است.