ساعت 10 صبح پنجشنبه گذشته، ماموران پلیس در جریان سرقت از یکی از بانکهای تهران در خیابان جیحون قرار گرفتند و برای بررسی موضوع عازم محل حادثه شدند. آنها بعد از حضور در مقابل بانک متوجه مردی شدند که خودش را پشت پیشخوان رسانده و با گروگان گرفتن یکی از کارمندان زن بانک قصد سرقت از آنجا را داشت.
با محاصره تمامی راههای خروجی بانک، عملیات دستگیری سارق جوان که تیغه چاقوی خود را زیر گلوی کارمند بانک گذاشته بود، شروع شد اما این مرد با دیدن ماموران پلیس فریاد زد که اگر راه فرارش را باز نکنند، گروگان خود را خواهد کشت.
ماموران که خود را در برابر یک گروگانگیر خشن میدیدند، برای آنکه این مرد را وادار به تسلیم کنند، وارد گفتوگو با این مرد شدند، اما این مرد مدام فریاد میزد و ماموران را تهدید میکرد از سر راهش کنار بروند.
دقایقی از ماجرای گروگانگیری گذشته بود و پلیس که دور تا دور بانک را محاصره کرده بود، تصمیم گرفت اجازه دهد که سارق از بانک خارج شود تا ماموران فرصت بیشتری برای دستگیری او داشته باشند.
به این ترتیب، تیمهای عملیاتی کمی عقبنشینی کردند و به انتظار فرصت مناسبی برای دستگیری سارق مسلح نشستند.مرد سارق که تصور میکرد تهدیدهایش عملی شده، در حالی که گروگان خود را تهدید میکرد، تصمیم گرفت همراه او از بانک خارج شود اما به محض عبور وی از در ورودی، ماموران در یک عملیات غافلگیرانه او را دستگیر و گروگان وی را آزاد کردند.
من دیوانهام
سارق جوان بعد از اینکه خلعسلاح شد، بازداشت و به کلانتری منتقل شد. او صبح دیروز وقتی مقابل قندی زاده، بازپرس شعبه 8 دادسرای جنایی تهران قرار گرفت مدعی شد سالهاست از بیماری روانی رنج میبرد و همین دلیل باعث شده دست به سرقت از بانک بزند.
این مرد در تشریح روز حادثه گفت: آن روز نمیدانم چرا به آشپزخانه رفتم و بعد از برداشتن یک چاقو خانه را ترک کردم. کمی در خیابان پرسه زدم و بعد وقتی بهخودم آمدم که داخل یک بانک در خیابان جیحون بودم. بعد از ورود به بانک، یکراست به پشت پیشخوان رفتم و شروع به سرقت پولها کردم.
همان لحظه بود که صدای آژیر بانک را شنیدم و دیدم که کرکره را پایین کشیدهاند. بدجوری ترسیده بودم و در یک لحظه به سراغ یکی از کارمندان زن رفتم و با تهدید چاقو، او را گروگان گرفتم.
من میخواستم با گروگان گرفتن این زن، راهی برای فرار از داخل بانک پیدا کنم اما در همین هنگام ماموران پلیس سر رسیدند و ماجرا حسابی پیچیده شد. در آن لحظه نمیدانستم که چه کار میکنم. فقط یادم هست که چاقویم را زیر گلوی گروگانم گذاشته بودم و ماموران را تهدید میکردم که اگر نگذارند فرار کنم، آن زن را میکشم.
قاضی قندیزاده در توضیح این خبر گفت: بعد از اظهارات این مرد، برای وی قرار قانونی صادر و او به پزشکی قانونی معرفی شد تا مشخص شود وی واقعا به بیماری روانی مبتلاست یا همه حرفهایش برای فرار از مجازات است.