«بهآهستگی» فیلم دوم میری در همین مسیر و البته با حضور یک ستاره (محمدرضا فروتن) ساخته شد. با «پاداش سکوت»میری با ساخت فیلمی جنگی نشان داد که علاقهمند به تجربه در عرصههای دیگر است و حالا «کتاب قانون» باز از حرکت در مسیری دیگر حکایت دارد. آخرین ساخته مازیار میری 2سال در انتظار اکران باقی ماند و سرانجام با اعمال تغییراتی روی پرده آمد. میری مشکلات پیشآمده برای «کتاب قانون» را ناشی از سوءتفاهم و اعمال نظرات شخصی میداند؛ فیلمی که در زمان مدیریت محمدرضا جعفری جلوه، رنگ پرده را به خود ندید و کمی پس از حضور وزیر و معاون سینمایی جدید، اکران شد.
در «کتاب قانون» که با حاشیههای بسیار، روی پرده آمده، حضور پرویز پرستویی در دومین همکاریاش با مازیار میری جالبتوجه است، بهخصوص اینکه پرستویی در این فیلم، 5 نقش را ایفا کرده است. لحن کمدی فیلم و خط داستانی آن نیز واکنشهای متفاوتی را در پی داشته و البته خود میری اعتقاد دارد به سبک کمدیهای مرسوم و متداول سینمای ایران، به سمت لودگی گرایش نداشته است. به اعتقاد کارگردان «کتاب قانون» این فیلم با نمایش فرهنگهای مختلف، به نقد مشفقانه میپردازد. از این منظر شاید بتوان فیلم را بیشتر اثری اجتماعینگر دانست تا کمدی.
- « قطعه ناتمام»، «به آهستگی»، «پاداش سکوت» و حالا «کتاب قانون»؛ به سختی میشود باور کرد که همه این فیلمها را یک نفر ساخته است. تنوع چشمگیر کارنامهتان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهشدت معتقدم فیلمسازی را باید در نوع تجربهگرای آن ادامه دهم. در واقع بهشدت علاقهمند به نوعی تجربهگرایی در فیلمسازی هستم و این کار برایم جذاب است. معتقدم با این کار میتوان به سراغ انواع مختلف سینما رفت اما به چارچوب ابتذال وارد نشد. میتوان 2 فیلم اول من و یا با نگاهی دیگر میتوان هر 4 فیلم من را واجد یک جستوجوگری دانست؛ نوعی از جستوجوگری که این 4 فیلم من را به هم پیوند میدهد و نقطه اشتراک آنهاست.
- طرح اولیه از کجا آمد و چطور به فیلمنامه «کتاب قانون» رسیدید؟ کار با محمد رحمانیان چگونه بود؟
من از مدتها قبل علاقهمند به تصویر کردن تقابل 2 فرهنگ و آیین و نگاه بودم. میخواستم با نگاه به این موضوع فیلمی بسازم که باعث شکلگرفتن یک طرح شد. محمد رحمانیان لطف کرد و فیلمنامه را نوشت. من معتقد بودم هیچ کس غیر از او نمیتواند راجع به این موضوع فیلمنامه بنویسد. اشراف او به این موضوع آنقدر بود که فکر میکردم کسی غیر از او شایستگی نگارش این طرح را ندارد.
- گویا رحمانیان از تغییراتی که در فیلمنامه داده شده، ناراضی است؟ نسخهای که الان روی پرده آمده، چه تفاوتهایی با فیلمنامه رحمانیان دارد؟
نه، این طور نیست. فیلمنامه بهدلیل تغییر لوکیشن تغییراتی کرد؛ به این شکل که ابتدا قرار بود این فیلم در مسکو ساخته شود اما شرایط تولید در آنجا فراهم نشد. به همین دلیل فیلمنامه برای ساخت در لبنان تغییراتی کرد. بحث فیلمنامه، بحث 2سال توقیف در وزارت ارشاد و نگاه ویژه معاونت سینمایی به این فیلم بود که باعث شد این فیلم 2سال در محاق باشد. تغییر فیلمنامه ما تنها به تغییر لوکیشن مربوط بود؛ اینکه ابتدا قرار بود شخصی که هیچ آشنایی با دین اسلام نداشت به اسلامگرایش پیدا کند اما بعد با تغییر به لبنان این موضوع کمی دگرگون شد و این تغییرات اجتنابناپذیر بود.
- با توجه به شرایط حاکم بر سینما در این سالها، چطور به سراغ چنین مضمونی رفتید؟ به هر حال میشد حدس زد که چنین فیلمی به مشکل برخواهد خورد!
فکر نمـیکردم ایـن مــوضوع حساسیت برانگیز شود. به اعتقاد من، باید در جامعه و فضایی که زندگی میکنیم بتوانیم همدیگر را نقد کنیم. در «کتاب قانون» من به سراغ این موضوع رفتم اما در وزارت ارشاد و معاونت سینمایی سابق- که شرایط بهشدت محافظهکارانهای اعمال میشد- این فیلم دچار مشکل شد. شاید شرایط و توانایی گفتوگو برای آنها مهیا نبود و به همین دلیل فیلم من را 2سال بلاتکلیف گذاشتند و نگذاشتند آنچه را که ما نقد کردیم به نمایش در بیاید.
- فیلمنامهای که به ارشاد ارائه کردید چقدر دچار حک و اصلاح شد؟
فیلمنامهای که به ارشاد دادم بهنظر دوستان چندین سکانس مسئلهدار داشت؛ ولی بهنظر خودم بیشتر سوءتفاهم بود تا مشکل. دوستان آنجا فیلمنامه را تصویب کردند البته به سختی این تصویب صورت گرفت. چند سکانس جابهجا شد. من از آن سناریو، چیز کمتری را به تصویر درآوردم. بهنظر من مدیریت آقای جعفری جلوه یک مدیریت کاملا شخصی بود و براساس تفاهم نبود؛ براساس گفتوگوی شخصی مدیریت صورت میگرفت.
- انتخاب پرویز پرستویی بر چه مبنایی صورت گرفت؟ بهنظرتان سن پرستویی برای این فیلم، قدری بالا نیست؟
پرویز پرستویی انتخاب اول ما بود. فیلمنامه براساس ایشان شکل گرفت. انتخاب پرستویی البته 2 دلیل داشت؛ اول توانایی بالای ایشان در بازیگری و دوم رفاقت زیاد و آرامشی که به گروه و صحنه منتقل میکرد. آرزوی من بود که با ایشان در این پروژه همکاری کنم؛ از همان ابتدا هم تنها به پرستویی فکر میکردم.
- چه لزومی داشت که پرویز پرستویی در چند نقش بازی کند؟
این مسئلهای است که دوستان ما در معاونت سینمایی سابق تاکید داشتند. فکری داشتیم که در فیلمنامه آمده بود و در اجرا هم درآمده بود؛ اینکه نشان بدهیم خیلی از آدمهای جامعه رفتارهایی مثل شخصیت اصلی داستان دارند؛ این مسئله را با یک بازیگر واحد، پررنگتر کردیم. با توانایی بالای پرویز پرستویی مطمئن بودیم که خوب از کار در میآید و همین طور بود.
- دارین حمسه چگونه به کتاب قانون راه پیدا کرد؟
در سفرهای بازبینی، برای انتخاب لوکیشن و... با پرویز پرستویی مجموعه بازیگران را دیدیم. پرستویی بهعنوان مشاور کارگردان در انتخاب بازیگران و بازیگردان هم در این پروژه حضور داشت. در نهایت از بین گزینههای مختلف دارین حمسه به این فیلم راه پیدا کرد.
- موضوع ازدواج با همسری خارجی در سینمای قبل از انقلاب هم نمونههایی دارد؛ این فیلمها را دیده بودید؟ مثلا «عروس فرنگی» را.
سابقه فیلمسازی من مشخص است و اذعان میکنم که هیچ وقت به سراغ نوعی از لودگی که در سینما وجود دارد، نرفتم که گیشه را به دست بیاورم؛ سراغ گفتوگوی جذابی رفتم که برای مخاطب هم جذاب باشد. سابقه فیلمسازی من در «کتاب قانون» و فیلمهایم نشان میدهد که چه خاستگاهی دارم. باز هم قصد دارم همین نوع فیلمسازی را ادامه بدهم.
- در فیلمهای قبلیتان علاقه و گرایشی به طنز نشان نداده بودید. مثل برخی دیگر، گرایش شدید سینمای بدنه به کمدی نبوده و به این خاطر کمدی نساختهاید.
هر موضوعی را میتوان با زبان متفاوت بیان کرد. در تاریخ سینما ثابت شده که موضوعات زیاد نیستند بلکه شکل بیان و نگاهی که در آنها جاری است، مهم است؛ اینکه چطور آن موضوع را بیان کنید. من اصولا دلم میخواهد تجربه کنم و تجربهگرایی برایم اهمیت دارد. این موضوع را به شکل این نوع گفتوگو و روایت میشود بیان کرد. این موضوع، به شکل دیگری امکان طرح شدن نداشت. ما باید شکلی برای نوع روایت انتخاب میکردیم که حساسیتبرانگیز نشود. شاید این شکل انتقاد میتوانست به مخاطب عام کمک کند و او را به داخل سینما بکشاند. این یک شکل میانه است که البته سخت هم هست؛ روایت جدی با بیان طنز.
- برخی نشانههایی که در «کتاب قانون»بهعنوان شمایلی از فرهنگ ایرانی بهنمایش میگذارید، به این شکل در سینمای پس از انقلاب سابقه نداشته. در این باره چه نظری دارید؟
به هر حال ما باید به یکدیگر اجازه گفتوگو و نقد کردن را بدهیم. باید به همدیگر اجازه حرف زدن بدهیم. اینها باید از بخشهایی در جامعه شروع شود. ما سالها راجع به فرهنگ غنی 2500ساله حرف میزنیم و پز آن را میدهیم. ما همیشه از فرهنگ مهماننوازی ایرانیها میگوییم اما سالهاست که دروغ میگوییم، حسادت میکنیم و... . اینها کجای فرهنگ ایرانی است؟ اگر نتوانیم راجع به موضوعی بحث کنیم، اگر نتوانیم بگوییم کدام یک از اینها در فرهنگ ایرانی هست یا نیست؟ من راجع به اینها حرف زدم. بهعنوان یک دوست نقد کردم. این چیزی است که دوستان فرهنگی و مدیران و... باید متوجه آن باشند. مدیران باید این را تشخیص بدهند و تفاوت قائل شوند.
- در «کتاب قانون» تا چه اندازه میتوان فردیت فیلمسازی به نام مازیار میری را مشاهده کرد؟
آنچه در فیلم من به چشم میخورد نگاه جستوجوگر و نوعی از کشف و شهود است که همیشه بهدنبال آن بودم. در مسائل اجتماعی و... «کتاب قانون» خیلی شبیه من است شبیه به آنچه به آن میاندیشم. شاید همین مسئله باعث شده که بهشدت دلتنگ ساختن دوباره فیلمی مثل «قطعه ناتمام» باشم.
- منتقدان به سر و شکل فنی مناسب فیلم اشاره کردهاند. در کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین و... نگاهی حرفهای به چشم میخورد که یکی از نقاط تمایز کتاب قانون با کمدیهای مرسوم و متداول این سالهاست. این ساختار تکنیکی در خدمت روایت چگونه حاصل شد؟
بهشدت علاقهمندم و آنچه در سینمای ایران گم شده و نامش سینمای ملیاست را دوباره به دست بیاورم. ما باید سعی کنیم با شرایط موجود به سمت سینمای حرفهای برویم؛ آن شرایطی که برای همه موجود است؛ نوعی از نگاه که به سمتی برویم تا بتوانیم با زبان جدی با مخاطب عام حرف بزنیم؛ این کار خوبی است. من همچنان بهدنبال تجربه و یادگیری هستم. البته تجربه کردن کار سختی است؛ اینکه فیلمهای تجربی ساخته شود و در ذهنها ماندگار شود.
- با این توضیح چه تعریفی از سینمای ملی دارید؟
سینمای ملی بر پایه فرهنگ، سنت و آیین یک کشور بنا شده است. فیلمی که حرفهای جدی در زبان و در نوع نگاهش داشته باشد و بتواند با مخاطبان بیشمار ارتباط برقرار کند. اگر مخاطب این فیلم کم باشد، این دلیل بر بد بودن این فیلم نیست. میتوان گفت مهرجویی و عیاری شاخصههای این سینما هستند و این تجربه را آنها شکل دادهاند. ولی اینکه ما بخواهیم با هزینههای زیاد تعداد زیادی فیلم بسازیم و از رویدادهای سالهای اخیر و با نگاه ویژه به سمت تولید انبوه برویم، این سینما هیچ نشانی از ملی بودن ندارد.
- پایان بندی نسخه فعلی تا چه اندازه برایتان رضایتبخش است؟
از پایانبندی فعلی بیشترین لطمه را مهرداد ضیایی دیده است. در پایانبندی، گذر و روایتی که ما از اول فیلم، تک به تک و با تغییر لحنها داشتیم. با حذفهایی که صورت گرفت، بعضی صحنهها دوباره فیلمبرداری شد که به هر حال انرژی زیادی از ما گرفت.
- ارتباط مخاطب با «کتاب قانون» را چطور میبینید؟ فروش روزهای اول منطبق با پیشبینیهایتان بوده است؟
ما به سمت لودگی نرفتیم. و از بازیگران تلویزیونی پرمخاطب استفاده نکردیم. شرایط فیلم ما یک موضوع جدی را مطرح میکند، لحن فیلم عوض میشود و به سمت کمدی تغییر میکند و... . مخاطب ما در این سالها عادت به سطحینگری کرده است. مجموعههای طنز 90 قسمتی، مخاطب را سطحینگر میکند و کارگردانها برای ساخت فیلمهای طنز دوباره به سمت همان ذائقه ایجاد شده برای مخاطب میروند و دوباره از همان بازیگران استفاده میکنند. در این شرایط «کتاب قانون» سعی کرده از آن فضا فاصله بگیرد. امیدوارم در شرایط نامناسب فعلی، تمام مشکلاتی که برای فیلمسازان فرهنگی ما بهوجود آمده، کسانی که با تفکر فیلم ساختند بعد از نمایش «خاک آشنا»، «کتاب قانون» و حالا « به رنگ ارغوان» بتوانند آزادانه فیلم بسازند و آن را به نمایش دربیاورند. در وضعیت فعلی، سینما و فرهنگ مثل دیگر ارکان جامعه نیست. امیدوارم شرایط آسانتر شود و نگاهی که به مقوله فرهنگ و سینما میشود شکل سالمتری بهخود بگیرد.