تا آبها از آسیاب بیفتد اما آنها نمیدانستند که در تمام این مدت پلیس سایه به سایه در تعقیب آنها بوده است.
مرداد ماه سال 85، ماموران کلانتری 103 در جریان سرقت از انبار یک شرکت خصوصی که در زمینه تامین اعضای مصنوعی بدن انسان فعالیت میکرد، قرار گرفتند.بررسیهای اولیه از سوی بازپرس شعبه 2 دادسرای ناحیه 3 تهران (دادسرای ونک)، نشان میداد سارق یا سارقان بعد از ورود به انباری شرکت 250 میلیون تومان از اعضای مصنوعی را که معلولان از آنها استفاده میکنند، سرقت کرده و بدون برجای گذاشتن سرنخی از محل متواری شدهاند.
با آغاز تحقیقات درباره این پرونده، تیم ویژهای از کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی (مبارزه با سرقت منازل و اماکن) با همکاری ماموران حراست هلال احمر، به تحقیق از کلیه شرکتهای ارتوپدی که در زمینه تامین اعضای مصنوعی بدن فعالیت میکردند پرداختند.
در جریان این تحقیقات، مشخصات کامل تمامی اعضای مصنوعی ِ سرقت شده از انبار شرکت به دست آمد، در اقدام بعدی کارآگاهان پلیس مشخصات لوازم سرقتشده را به تمامی شرکتهای ارتوپدی تنساز در سراسر کشور اطلاع دادند و از آنها خواستند درصورت اطلاع از فروش چنین لوازمی به پلیس اطلاع دهند.
در شاخه دیگری از تحقیقات، از آنجا که بهنظر میرسید سارق یا سارقان از افراد آشنا بودهاند، کارآگاهان، کارمندان و اعضای شرکت را تحت نظر قرار دادند و تمامی کسانی را که به انبار شرکت رفتوآمد داشتند، شناسایی کردند.
در میان مظنونان پرونده، کارآگاهان به یکی از کارمندان شرکت که به موادمخدر اعتیاد داشت بیش از همه مشکوک شدند و به این ترتیب تمامی افرادی که باوی در ارتباط بودند نیز شناسایی شده و تحت نظر قرار گرفتند اما بهدلیل آنکه دلایل و مدارک قطعی درباره مشارکت این افراد در انجام سرقت وجود نداشت ، تحقیقات در این نقطه به بنبست رسید.
دو سال بعد...
با گذشت 2 سال از وقوع سرقت، درحالیکه سارقان فکر میکردند آبها از آسیاب افتاده است و دیگر پلیس در تعقیب آنها نیست، تصمیم بهفروش قسمتی از اعضای مصنوعی سرقت شده گرفتند و همین اشتباه آنها، مهمترین سرنخ پلیس برای کشف راز این سرقت دهها میلیونی بود؛ چرا که ماموران در این مدت، هرگونه جابهجایی و خرید و فروش اعضای مصنوعی بدن انسان را با همکاری حراست هلال احمر به دقت تحت نظر داشتهاند.
درنخستین روزهای مهرماه، وقتی مردی به یکی از کلینیکهای ارتوپدی تن ساز رفت و به آنها پیشنهاد فروش میلیونها تومان اعضای مصنوعی بدن را داد، نخستین سرنخ در اختیار پلیس قرار گرفت.
با تماس مسئولان کلینیک، کارآگاهان اداره هفدهم به سرعت در محل شرکت حاضر شدند و وقتی در تحقیقات آنها مشخص شد مشخصات فرد فروشنده با مشخصات یکی از کارمندان شرکت که پیش از این پلیس به او مظنون شده بود، شباهت زیادی دارد این مرد شناسایی شد.
با شناسایی کارمند شرکت، وی هجدهم مهرماه دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت، این مرد ابتدا قصد داشت منکر دخالت در سرقت شود اما وقتی دریافت پلیس از 2 سال قبل وی و اطرافیانش را تحت نظر داشته است و کارکنان شرکتی که وی برای فروش اعضا به آنجا رفته است، نیز وی را شناسایی کردهاند، ناچار به اعتراف شد.
این مرد در اعترافات خود به ماموران گفت: سرقت از انبار شرکت را من و 2 نفر از دوستانم مرتکب شدیم، بعد از آنکه نقشه سرقت از انبار را کشیدیم، از روی کلید انبار یک کلید یدک ساختیم، پس از آن یک شب هر سه نفرمان به انبار شرکت رفتیم و جنسها را برداشتیم و با ماشین به ویلایی در شمال کشور که تنها برای تفریح به آنجا میرفتیم منتقل کردیم.
با اطلاعاتی که این متهم در اختیار پلیس قرار داد، 2همدست وی نیز به سرعت توسط ماموران دستگیر شدند و با اطلاعات بهدست آمده درباره محل نگهداری اعضای بدن مصنوعی، کارآگاهان با نیابت قضایی به آنجا رفته و این اجناس را کشف کردند.
سرهنگ کارآگاه مهدی قزلباش، معاون مبارزه با سرقتهای خاص پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام خبر دستگیری اینسه متهم گفت: متهمان از 10 سال قبل با یکدیگر همکار بودهاند و بهنظر میرسد مصرف موادمخدر یکی از انگیزه های اصلی آنها برای سرقت 250 میلیون تومانی اجناس شرکت بوده که کلیه این اموال از مخفیگاه متهمان کشف شده است.