در دنیای حرفهای سینما رشتهای به نام لوکیشنیابی وجود دارد و فیلمهای سینمایی یک فرد متخصص دارند که لوکیشنهای مناسب را برای آنها انتخاب و پیدا میکند. برای انتخاب لوکیشن هر فیلم 3 عامل نقش اصلی را بازی میکنند. در حقیقت در کنار ارزانتر و جذابتر بودن این لوکیشنها، بحث همخوانی محل فیلمبرداری با قصه و فضای داستان هم مطرح است. در صنعت سینما چند هزارنفر در رشته لوکیشنیابی فعالیت دارند. نام آنان مدیر لوکیشنیاب است. در پایان هر فیلم سینمایی زمانی که تیتراژ پایانی نوشته میشود، نام مدیر لوکیشنیاب هم در بین اسامی عوامل فیلم ذکر میشود.
نشریه قدیمی ورایتی پس از یک نظرخواهی عمومی و وسیع از تعداد زیادی از مدیران لوکیشنیاب، گزارشی درباره وضعیت لوکیشنهای سینمایی تهیه کرده است اما این نشریه برای کامل بودن گزارش خود به صحبت با این گروه که رکن اصلی در انتخاب لوکیشن فیلمها هستند اکتفا نکرده است در کنار مدیران لوکیشنیاب، با مدیران حرفههای دیگری مثل فیلمبرداری، کارگردانی، مدیر تولید و حتی دستیاران کارگردانها هم صحبت شده و دیدگاههای آنان نیز در این رابطه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. تمامی این عوامل هنری درباره لوکیشنهایی که فکر میکنند خوب و قابل ذکر است صحبت کرده و به درجهبندی لوکیشنهای مورد نظر خود پرداختهاند. در این گزارش 5لوکیشن درجه یک آمریکای شمالی در کنار 5لوکیشن بینالمللی انتخاب شده و درباره جنبههای مختلف آنها صحبت میشود.
الف: 5 لوکیشن درجه یک آمریکای شمالی
1- کالیفرنیا
وقتی صنعت سینما از کالیفرنیا صحبت میکند، منظور لسآنجلس و حومه آن، ساندیهگو، سانفرانسیسکو و محیطهای اطراف آنان است. بسیاری از محصولات فراری هالیوود(محصولاتی که برای کم کردن هزینههای خود میخواهند به مناطق کمخرجتر بروند) به دلیل اقتصاد افتضاح این محل،ترجیح میدهند لوکیشن کالیفرنیا را برای تولید فیلمهای خود انتخاب نکنند. خیلی راحت است که این نکته به دست فراموشی سپرده شود که در این محل چه کارهای بزرگی میتوان انجام داد. کالیفرنیا هنوز هم بهترین استعدادها را- چه در جلوی دوربین و چه در پشت آن- در خود دارد.
در عین حال، از این مکان به عنوان جایی اسم برده میشود که بزرگترین و مجهزترین امکانات و تکنولوژی سینمایی جهان را در خود دارد. در کنار استودیوهای مختلفی که در این ایالت وجود دارد، لوکیشنهای روباز متعددی نیز دارد که ازجمله آنها میتوان به کوهستانهای خوش آبوهوا، سواحل سنگفرش شده و جنگلها و دامنههای سرسبز اشاره کرد. خیابانهای تپهوار و سربالای سانفرانسیسکو و چشماندازهای حومه لسآنجلس آن درختهای بلند نخل را نباید از یاد برد. خلیج این ایالت میزبان فیلمهایی مثل «دزدان دریایی کارائیب3» و «راههای فرعی» بوده است. حتی بخشهایی از شهر به عنوان کشورهای افغانستان و عراق دوبارهسازی شدهاند!
حالا کالیفرنیا برای اولینبار در این راه قدم برداشته است که محصولات فراری را دوباره جذب خود کند و جلوی فرار آنها را بگیرد. مسئولان ایالتی، تسهیلات ویژه مالیاتی برای محصولات سینمایی فراهم کردهاند. در این رابطه نقش آرنولد شوارتزنگر فرماندار این ایالت را نباید نادیده گرفت. این قهرمان زیبایی اندام جهان قبل از رها کردن بازیگری و ورود به دنیای سیاست، سالها لقب قهرمان اکشن فیلمهای هالیوودی را داشت و با بازی در فیلمهایی مثل «ترمیناتور» میلیونها تماشاچی را جذب محصولات هالیوودی کرد. طرح معافیتهای مالیاتی ایالت کالیفرنیا از روز اول ژولای به مورد اجرا گذاشته شد.
2- نیویورک
این منطقه شامل مناطقی مثل منهتن و محیط اطراف آن میشود. فیلمسازان آمریکایی از همان روزهای اول اختراع سینما، برای فیلمبرداری محصولات خود به منطقه بیگاپل رفته و میروند. این محل با یک انرژی متوقف نشدنی، عمارتها و چشماندازهای ویژه و جذابی را در دل خود به نمایش میگذارد. آسمانخراشهای این مکان شهرت بینالمللی دارند. هیچ مکان قابل اطمینانتری را در مقایسه با نیویورک نمیتوان پیدا کرد. به همین دلیل است که الیور استون قسمت دوم «وال استریت» خود را در این محل میسازد تا بتواند یک نیویورک پررمز و راز را خلق کند. این همان کاری است که وودی آلن در غالب فیلمهایش انجام داده است.
نیویورک محل کار و زندگی گروهی از زبدهترین و ماهرترین هنرمندان صنعت سینما( در هردو رشته فنی و هنری) است. نه تنها بسیاری از امکانات شبکههای تلویزیونی در این شهر قرار دارد بلکه استودیوهای فیلمسازی هم چون سیلورکاپ، کافمن- آستوریا و اشتاینر را هم در این محل میتوان پیدا کرد. فیلمسازان وقتی کمی از داخل شهر فاصله میگیرند، میتوانند از لوکیشنهای قابل اکتشاف (و هنوز مورد استفاده قرار نگرفته) مکانهایی مثل لانگ آیلند، هاوس ولی و کتاسکیلز استفاده کنند. هربار که فیلمی در این لوکیشنها ساخته میشود، انگار که بخشهای مختلف این محلها دوباره کشف شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند. حمایتهای مالی و معنوی مقامات محلی از تولید محصولات سینمایی و معافیتهای مالیاتی، باعث شده تا هر روز بر شمار محصولات جدیدی که در نیویورک تهیه و تولید میشود افزوده شود.
3- نیومکزیکو
این منطقه بیش از هرچیز بهخاطر چشماندازهای ویژه و جذابی که دارد، مورد توجه صنعت سینماست. در یک طرف صحراهای سفید پوشیده از سنگ و در طرف دیگر رشتهکوههای پردرخت زیبایی خود را به رخ میکشند. در عین حال، نیومکزیکو قبل از نیویورک و لسآنجلس بحث معافیتهای مالیاتی را برای فیلمهای سینمایی مطرح کرد. در کنار حمایتها و کمکهای اهالی محل، هر فیلمی که در نیومکزیکو تولید شود تا 25درصد از معافیتهای مالی برخوردار خواهد شد. تمام این عوامل دست به دست هم دادهاند تا صنعت سینما برای تولید بسیاری از محصولات خود با شتاب راهی این منطقه شود. در یک سال اخیر در کنار انبوهی از تولیدات تلویزیونی، حداقل 15فیلم مطرح سینمایی از لوکیشنهای نیومکزیکو بهره گرفتهاند. مجموعه استودیویی بزرگ آلبوکرک طی ماههای گذشته خودش را نونوار کرده و بسیاری از تجهیزات کاری خود را امروزی و جوان کرده است. در شرایطی که محدوده آلبوکرک همچنان مرکز اصلی فعالیتهای سینمایی در نیومکزیکو است ولی بقیه مناطق این منطقه هم لوکیشن خوب و مناسبی برای محصولات سینمایی هستند. سازندگان «ایندیانا جونز4» و «تغییر شکلدهندگان» بخشهای مهمی از فیلمهای خود را در این محلها فیلمبرداری کردهاند.
4- شیکاگو
از این محل به عنوان نمونه اصیل شهری آمریکا اسم میبرند، مرکز شهر شیکاگو برای اهالی سینما هم اکنون بهصورت یک شمایل هنری درآمده است. معماری شیکاگو چیزی بین کارهای سنتی و رادیکال است و تلفیقی از این دو را به نمایش میگذارد. در این شهر هم زندگی امروزی را میتوان پیدا کرد و هم از یک فضای تاریخی سراغ گرفت. دریاچه میشیگان در این رابطه، از اهمیت ویژهای برخوردار است و فضای ویندی سیتی، امکانات ویژهای را در اختیار فیلمسازان قرار میدهد.
در این شهر هم فیلمسازان میتوانند از معافیتهای مالیاتی( تا 30درصد) برخوردار شوند. بیدلیل نیست که شرکتهای فعال هندی در شیکاگو اینقدر موفق هستند. از اواخر دهه 80میلادی به این سو، بیش از 800فیلم بلند حرفهای سینمایی و پروژههای تلویزیونی از لوکیشنهای شیکاگو استفاده کردهاند. فضای سنتی این شهر را میتوان به راحتی در فیلمهایی مثل «دشمن مردم»،«شوالیه تاریکی» و حتی مجموعه تلویزیونی موفق پزشکی ER دید. در عین حال، بسیاری از تبلیغات تلویزیونی هم در این شهر تولید میشود. عوامل فنی و تکنیکی سینمایی شهر، افراد قابل و پرتلاشی هستند و قابلیتهای تکنیکی خوبی در شیکاگو وجود دارد که در مرحله پستولید کمک زیادی به فیلمسازان میکند.
5- لوئیزیانا
این منطقه فقط آن محدوده قدیمی و تاریخی نیست که در تعدادی از فیلمهای سینمایی به نمایش درآمده و یک فضای خشک را به نمایش میگذارد؛ لوئیزیانا شهر جنگلهای کاج و صنوبر، تپههای پیچ در پیچ و منطقههای کوچکی است که میتواند لوکیشن انواع و اقسام فیلمهای سینمایی باشد. چندین استودیوی بزرگ و مجهز سینمایی با قابلیتها و امکانات بالای کاری در این محل وجود دارد. امکانات فنی مربوط به صدا در این منطقه، مثالزدنی است. لوئیزیانا هم برای جذب محصولات سینمایی به سمت خود، معافیتهای مالیاتی خوبی برقرار کرده است. نیو اورلئان در این محل پس از توفان سهمگین کاترینا، به سرعت خودش را جمعوجور کرد تا از حضور گروههای مختلف فیلمسازی استقبال کند. تونی اسکات کمی بعد از این توفان 700Deja خود را در این محل فیلمبرداری کرده لوکیشنهای محلی در این مکان در فیلم «دبلیو» ساخته الیور استون، به جای لوکیشن واشنگتن مورد استفاده قرار گرفتند.
ب: 5 لوکیشن درجه یک بینالمللی
1- مراکش
از مراکش به عنوان شهر چشماندازهای طبیعی عهد کهن اسم میبرند. این کشور آفریقایی از دیرباز لوکیشن محصولات هالیوودی بوده ونباید تعجب کرد اگر گفته شود فیلمسازانی مثل اورسنولز، آلفردهیچکاک، جان هیوستن و حتی دیویدلین تعدادی از فیلمهای خود را در این مکان فیلمبرداری کردهاند. در دهه 80 مراکش لوکیشن اصلی فیلم جنجالی «آخرین وسوسه مسیح» مارتین اسکورسیزی بود. جنجالهای مربوط به فیلم، نام این کشور را نیز بیشتر از گذشته بر سر زبانها انداخت.
اسکورسیزی بعدا برای «کاندون» خود نیز راهی این کشور شد. نه تنها آثار تاریخی همچون «اسکندر» الیوراستون و «گلادیاتور» ریدلی اسکات در مراکش فیلمبرداری شدهاند بلکه کارهای دلهرهآور سیاسی همچون «قلمرو بهشت» و «بدنه دروغها» هم از لوکیشنهای این کشور بهره گرفتهاند. آن دسته از فیلمهای سیاسی که مضمون آنها در ارتباط با خاورمیانه و بهطور مشخص عراق یا افغانستان است، مراکش را به عنوان اولین و اصلیترین گزینه انتخاب میکنند. «تروا»، «بابل» مجموعه «مومیایی» و «شاهزادهپارسی» از دیگر کارهایی هستند که در این محل فیلمبرداری شدهاند. مراکش لوکیشنهای بدیع و متنوعی دارد که از سواحل مدیترانهای شروع و به سلسله کوهها و صحراهای چشمنواز ختم میشود. کازابلانکا معروفترین شهر مراکش است که خودش نام یکی از آثار کلاسیک و درخشان تاریخ سینما است.
در طول سالهای گذشته، صنعت سینمای مراکش رشد و گسترش خوبی داشته و تجهیزات سینمایی خود را بهروز کرده است. هنرمندان و اهالی سینما در این کشور آفریقایی سعی دارند از حضور گروههای فیلمسازی خارجی بیشترین بهره را برده و بر مهارتهای فنی، تکنیکی و هنری خود بیفزایند. مسئولان رسمی همکاری خوبی با گروههای فیلمسازی خارجی میکنند و حتی ارتش این کشور هم تجهیزات نظامی (مثل تانک و هلیکوپتر) را در اختیار آنها قرار میدهد تا برای صحنههای جنگی مورد استفاده قرار گیرد.
2- فرانسه
این کشور اروپایی در کنار تمام جذابیتهای سینمایی و لوکیشنی خود، از فضای رومانتیک خوبی برخوردار است که راه را برای تولید فیلمهایی که حال و هوایی کمدی رومانتیک و یا عاشقانه دارند، هموار میکند. وقتی صحبت از چشماندازهای باشکوه بصری امروزی میشود، به سختی میتوان به جایی مثل فرانسه فکر نکرد. شهر پاریس با موزه لوور، برج ایفل، رودخانه سن و مونتها رتره، بهترین گزینه برای یک فیلم عاطفی و پراحساس است. این لوکیشنهای متنوع وقتی در پس زمینه فیلمهایی درباره غذا و عشق قرار میگیرند، جذابیتهای دیگری به حال و هوای این فیلمها میدهند. «جولی و جولیا» جدیدترین فیلم مریل استریپ، نمونهای خوب برای مثال زدن است. در کنار آن، اکشن را نباید فراموش کرد. «ساعت شلوغی3»بخش مهمی از موفقیت صحنههای اکشن خود را از شهر پاریس دارد.
فیلمسازان خارجی با حضور در محدودههای روستایی فرانسه، با نوع تازهای از زیبایی روبهرو میشوند. دهکدههای خوابآلود، محدودههای سبز ستودنی، قلعههای روستایی و جادههای سرشار از صخره، هریک لوکیشنهای متفاوتی را در اختیار فیلمسازان- و به ویژه سازندگان مجموعه فیلمهایی مثل «آستین پاورز» و جیمز باند- میگذارند. در فرانسه 40کمیسیون فیلم فعال است که به امر لوکیشنیابی برای محصولات خارجی مشغولند. به مدد وجود این کمیسیونها است که فیلمهایی مثل «اولتیماتوم بورن»، «جی آی جو»، «رمز داوینچی» و «12بار وشن» تولید شده است. قانون جدید مالیاتی که دسامبر گذشته در مجلس کشور تصویب شد، تسهیلات جدیدی برای محصولات خارجی که در فرانسه فیلمبرداری میشوند، بهوجود آورد.
3- پراگ
سنت کهن فیلمسازی کشور چک با «آمادئوس» میلوش فورمن شروع نشد. اما این فیلم اسکاری کمک خیلی زیادی به اهالی صنعت بینالمللی سینما کرد تا متوجه قابلیتهای خوب لوکیشنهای این کشور اروپای شرقی شوند. زیبایی بصری و غنای فرهنگی پایتخت چک، پس از «آمادئوس» در فیلمهای زیادی مورد استفاده قرار گرفت. «کازینورویال»، «ماموریتغیرممکن» و «ظهور کائیبال» از جمله فیلمهایی هستند که از این جذابیتها استفاده خیلی خوبی کردهاند. در چک، یک فضای صمیمی سینمایی وجود دارد و همیشه استقبال گرمی از حضور گروههای فیلمسازی میشود. بهجز لوکیشنهای متعدد و متنوع، پراگ دارای چند استودیوی مجهز فیلمسازی نیز هست. جدیدترین تجهیزات فنی سینمایی در این مراکز در اختیار فیلمسازان قرار میگیرد. چک در بین تمام کشورهای اروپای شرقی مقام و موقعیت ویژهای دارد و مهمترین کشور این قاره برای جذب محصولات خارجی و ارائه لوکیشنهای متنوع است.
4- اسپانیا
این کشور کهنسال اروپایی، جذابیتها کهن و معاصر را به صورت یکجا و همزمان با خود دارد. اسپانیاییها در سالهای اخیر تلاش وسیعی را آغاز کردهاند تا گروههای مختلف فیلمسازی بینالمللی را جذب لوکیشنهای خود کنند. این کشور هم صحراهای خشک دارد و هم سواحل خنک، هم سلسله کوههای جذاب دارد و هم یک فرهنگ غنی. معماری اسپانیایی را در کمتر کشوری میتوان سراغ گرفت. لوکیشنهای اسپانیا میتواند بهخوبی احیا کننده غرب وحشی باشد. هنوز کسی نتوانسته مثل سرجیو لئونه در «خوب، بد و زشت» استفاده درست و بهینهای از لوکیشنهای عجیب و غریب اسپانیا کند. مادرید و بارسلون 2 لوکیشن اصلی کشور، هر یک جذابیتهای خاص خود را دارند. این شهرها وودی آلن را دیوانه خود کردهاند، این در حالی است که استنلی کوبریک هم در «2001 :یک اودیسه فضایی» خود، از لوکیشنهای اسپانیا استفاده کرد.
5- انگلستان
انگلستان کاروانی عظیم از استعدادهای بازیگری،تجهیزات پیشرفته فیلمسازی، قابلیتهای تکنیکی و لوکیشنهای مخصوص به خود را دارد. بهدلیل همین امکانات است که این کشور میتواند در هر یک از سطوح تولید فیلم نقش و مشارکت تعیینکنندهای داشته باشد. در گوشهای از این کشور قسمتی از جیمز باند تهیه میشود و در گوشهای دیگر، قسمتی از هریپاتر جلوی دوربین میرود. اما انگلستان فقط کشور میزبان این نوع تولیدات پرخرج و پرسروصدا نیست.
محصولات کوچک و مستقل فیلمسازی هم در لوکیشنهای متنوع این کشور، مکانهای مورد نظر خود را پیدا میکنند. فیلمهایی که با هزینههای زیر 32میلیون دلار در انگلستان تولید میشوند، از یک معافیت مالی 25درصدی استفاده میکنند. این کشور از یکسو لوکیشنهای بدیع دارد و از سوی دیگر میتواند به خود ببالد که زبان رسمی آن، زبان متداول بینالمللی است. این نکته کمک زیادی به هجوم گروههای فیلمسازی بینالمللی به لوکیشنهای چشمنواز انگلستان میکند. قابلیتهای فنی و تکنیکی استودیوهای انگلیسی در حال رقابت با قابلیتهای فنی و تکنیکی همکاران آمریکاییاش است.