سه‌شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۲
۰ نفر

محمد یزدی‌زاده: در اینکه طرح تحول اقتصادی و اجرای صحیح و عالمانه این طرح می‌تواند تحولی بزرگ در اقتصاد نفت‌زده کشورمان ایجاد کرده و پرداخت یارانه‌ها را هدفمند و قیمت حامل‌های انرژی را واقعی کند، شبهه‌ای وجود ندارد.

 اما تردید از آنجا آغاز می‌شود که دقیقا معلوم نیست هدف واقعی و اصلی از تعجیل و تسریع در اجرای چنین طرح عظیمی بدون حصول اطمینان از وجود ساختارهای محکم و مناسب چیست! البته به حسن‌نیت مسئولین ، دست‌اندر‌کاران و نمایندگان مجلس هم نباید شک کرد اما برخی از تحلیل‌ها و استنادهای ارائه شده چه از سوی دولتمردان و چه از سوی نمایندگان موافق و روش‌های اجرایی مطرح شده، زمینه‌های شک و تردید در زمینه اجرای درست، صحیح و موثر این طرح را فراهم می‌سازد. همچنین نبود دانش لازم نسبت به آثار و تبعات اجرای این طرح‌ها از جمله نگرانی‌های مطرح است.

دست‌اندرکاران هدفمند کردن پرداخت یارانه‌ها مکرر تاکید می‌کنند که 70درصد یارانه‌ها به 30درصد از افراد جامعه یا همان اقشار مرفه پرداخت شده و هدف آن است که ثروت به شکلی عادلانه توزیع شود، این ایده بسیار خوبی بوده و باید عدالت اجرا شود اما به‌نظر می‌رسد هنگامی که پرداخت نقدی یارانه‌ها مطرح است، این شیوه نگرش به مسائل مشکل اصلی اقتصاد کشور را حل نخواهد کرد؛

چرا که تنها با انتقال یارانه‌های نقدی از بخش برخوردار به بخش ضعیف یا به عبارت بهتر از قشر مستضعف جامعه یا به‌اصطلاح دهک‌های پایین، فقط مقدار هنگفتی پول از جیب افراد مرفه که برای‌ آنها رقم ناچیزی است، برداشت شده و پس از خرد شدن به رقم‌های بسیار ناچیز- در مقایسه با واقعی شدن قیمت‌ها- به جیب اقشار محروم جامعه خواهد رفت. نتیجه اینکه با تورم انتظاری، قشر مرفه‌ از این قطع یارانه‌ها چیزی را حس نخواهند کرد و افزایش قیمت‌ها نیز هیچ تاثیری در زندگی آنها نخواهد گذاشت.

این قشر حتی روند مصرف و خریدهای همیشگی خود را بدون هیچ دغدغه‌ای ادامه خواهند داد اما قشر محروم فشار مضاعفی را تحمل خواهد کرد چرا که با رقم ناچیز یارانه‌های نقدی، توان مقابله با اژدهای گرانی و قیمت‌های واقعی را نخواهند داشت و شاید مجبور شود همان مصرف حداقلی خود را باز هم کاهش داده و در نهایت بار بخش بزرگی از صرفه‌جویی را همین اقشار محروم به دوش خواهند کشید. حاصل این روند، افزایش فاصله طبقاتی یا همان دور‌شدن دهک‌ها از یکدیگر و رشد سطح فقر در جامعه خواهد شد.

برای رفع این مشکلات باید از گذرگاه اجرای طرح تحول اقتصادی و به تبع آن هدفمند‌کردن یارانه‌ها و واقعی‌شدن قیمت‌ها به اهدافی مانند، اصلاح واقعی الگوی مصرف، کاهش تلفات شدید و بی‌رویه در بخش آب و انرژی، کاهش تلفات شدید حرارتی و برودتی در ساختمان‌ها، کاهش ضایعات و تلفات شدید در بخش نان و گندم، کاهش مصرف بی‌رویه سوخت در خودروها، جلوگیری جدی از ورود کالاهای پرمصرف و انرژی‌بر و فاقد کیفیت، افزایش بهره‌وری و بازدهی بخش‌های تولیدی و صنعتی، کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و تجدید‌‌ناپذیر و جایگزینی آنها با انرژی‌های پاک و غیرفسیلی و تجدیدپذیر از قبیل انرژی بادی، انرژی خورشیدی، انرژی آبی و انرژی هسته‌ای، دست پیدا کنیم.حال این پرسش به ذهن متبادر می‌شود که ساختارهای سیاسی، اقتصادی، تولیدی و حتی فرهنگی جامعه تا چه حد آمادگی و قابلیت‌های لازم برای رسیدن به افق‌های مذکور با واقعی کردن قیمت‌ها و پرداخت نقدی یارانه‌ها را دارد؟

آیا با واقعی شدن قیمت بنزین میزان مصرف ، واردات و تولیدات خودروهای پرمصرف کاهش یافته و آیا با واقعی شدن قیمت گندم و نان که هم‌اکنون هم شاهد افزایش مداوم آن هستیم، نوع پخت نان اصلاح و میزان دور‌ریز و ضایعات50 درصدی آن کمتر می‌شود؟آیا واقعی‌شدن قیمت آب و برق و گاز یا وضعیت اسفناک شبکه‌های فرسوده آب و برق و گاز با تلفات بیش از 30درصد که در اختیار خود دولت و حاصل سال‌ها بی‌توجهی و بی‌برنامگی است، یک شبه و به‌خودی خود اصلاح خواهند شد یا اینکه باید هزینه های آن را همان70درصد قشر مستضـعف و متــوسط بپردازند؟

آیا با واقعی شدن قیمت سوخت و برق، معضل دردناک تلفات حرارتی و برودتی ساختمان‌های مسکونی که بیش از 60درصد آنها قدیمی، فرسوده و غیراستاندارد هستند، به‌خودی خود حل خواهد شد؟ یا باید همان قشر محروم و متوسط جامعه که در چنین منازلی زندگی کرده و توان و تمکن مالی برای بازسازی و نوسازی آن را ندارند، بار تلفات و هزینه‌های ناخواسته را به دوش کشند.

آیا با  واقعی شدن بهای سوخت و انرژی، راندمان و بهره‌وری بسیاری از کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی و صنعتی کوچک و بزرگ که دارای ماشین آلات و تجهیزات قدیمی و با کارایی پایین هستند، به شکلی معجزه‌‌آسا افزایش خواهد یافت یا اینکه با افزایش سرسام آور هزینه‌های تولید، توان رقابت و ادامه حیات را از دست خواهند داد؟

آیا با پرداخت نقدی یارانه‌ها مشکلات اقتصادی کشور واقعا حل و فصل و شوق و ذوق مردم به‌ویژه دهک‌های پایین جامعه نسبت به کار و تلاش، بیشتر و جدی‌تر خواهد شد و شاهد شکوفایی اقتصادی کشور خواهیم بود؛ یا اینکه با ایجاد توقع درآمدی ثابت و بدون دردسر به دلیل پرداخت یارانه‌ها در بین اقشار مختلف مردم، زمینه کم‌کاری و یا بیکاری و خانه نشینی را برای برخی فراهم خواهد کرد.  بنابراین باید ببینیم هدف واقعی و اصلی از اجرای طرح هدفمند‌کردن یارانه‌ها، پرداخت نقدی آن و واقعی کردن قیمت‌ها بدون توجه به زیر‌ساخت‌ها و توانمندی‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه چیست؟

به‌نظر می‌رسد، باید قبل از اجرای شتابزده طرح تحول اقتصادی، حداقل ساختارها و شبکه‌های فرسوده انتقال آب و برق و همچنین روند تولید با بهره‌وری پایین و غیراستاندارد در بخش‌های تولیدی کشور در طول دوران دولت نهم که از همان ابتدا در اندیشه اجرای طرح تحول اقتصادی بوده، مورد بازنگری و اصلاح قرار می‌گرفت.

با این وجود اکنون اجرای چنین طرح عظیمی مد نظر قرار گرفته و لازم است همزمان و به موازات اجرای طرح، مجلس شورای اسلامی قوانین و مقررات لازم را برای ملزم نمودن دولت و شهرداری‌ها به بازسازی و نوسازی شبکه‌های فرسوده، ساختمان‌های غیراستاندارد و انرژی بر ، افزایش بهره‌وری تولید و قوانین بازدارنده در ساخت و تولید و ورود وسایل پرمصرف و انرژی بر و بی‌کیفیت از قبیل خودرو و تجهیزات خانگی و ... را تصویب و بر اجرای کامل و دقیق آنها نظارت کند.

با این روند است که می‌توان انتظار داشت تا از صدمات و خسارات وارده به بدنه نحیف اقتصاد کشور کاسته شود. همچنین برای فرهنگ‌سازی‌ و نهادینه‌کردن وظیفه صرفه‌جویی و اصلاح الگوی مصرف، حوزه‌های علمیه، رسانه‌ها به‌ویژه صدا و سیما و مهم‌تر از همه دولت، مسئولیتی بزرگ و سنگین بر عهده دارند. باید به شیوه‌ای عمل کنیم که اجرای طرح تحول اقتصادی منجر به حل واقعی مشکلات مبتلا‌به اقتصاد بیمار و نفت زده کشورمان شود.

کد خبر 94880

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز