در جریان این جنایت 2 مرد به بهانه تعمیر خودروی خود، مرد مکانیکی را به محلی خلوت کشانده و بعد از به قتل رساندن او جسدش را داخل قناتی رها کرده بودند. «همسرم 18 روز پیش برای تعمیر خودروی 2 مرد جوان از خانه خارج شد اما از همان زمان ناپدید شد و تاکنون هیچ خبری از او نشده است.»
زن میانسال صبح 12 مرداد سال 83 به کلانتری 106 نامجو رفته بود تا ماموران را در جریان ناپدید شدن مرموز همسرش به نام ناصر قرار دهد. او با گفتن این جملات به افسر کلانتری گفت:« مردان جوان به مقابل خانهمان آمده بودند و میگفتند که ماشینشان در راه خراب شده و برای همین آن را چند خیابان آنطرفتر پارک کردهاند. همسرم که انگار آنها را از قبل میشناخت با شنیدن حرفهایشان شال و کلاه کرد و همراه آنها سوار پیکانش شد تا به محل پارک ماشین دوستانش برود. اما از همان زمان دیگر به خانه برنگشت.»
تحقیقات آغاز میشود
بهدنبال اظهارات این زن، ماجرا به بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران گزارش شد و گروهی از کارآگاهان اداره یازدهم آگاهی تهران برای کشف راز ناپدید شدن ناصر وارد عمل شدند. از آنجایی که بیش از 2 هفته از ناپدید شدن این مرد میگذشت، ماموران شماره پلاک خودروی او را به تمامی پاسگاههای پلیس و کلانتریها مخابره کردند و مدتی بعد به نخستین سرنخها در این پرونده دست یافتند.
مسافرکش مرموز
ماموران با استعلام شماره پلاک خودروی ناصر متوجه شدند که این خودرو چند روز قبل از سوی پاسگاه پلیس شهرستان نقاب در استان خراسان رضوی توقیف شده و در پارکینگ پاسگاه نگهداری میشود.
با این اطلاعات، تیم تحقیق پلیس راهی این شهر شد تا مشخص شود خودروی مرد ناپدید شده چرا از سوی پلیس توقیف شده است. بعد از حضور کارآگاهان در شهرستان نقاب یکی از ماموران پاسگاه پلیس این شهر در تشریح ماجرا به آنها گفت: چند روز پیش بهعنوان مسافر سوار یک پیکان شدم که مرد جوانی راننده آن بود.
با اینکه شهر کوچک است و بیشتر مردم همدیگر را میشناسند اما چهره راننده برایم غریبه بود. وقتی به مقصد رسیدم، او میخواست کرایهای بیشتر از حد معمول از من بگیرد و من که به رفتارش مشکوک شده بودم، از او خواستم مدارک ماشین را نشان دهد. اما او گفت که مدارک همراهش نیست.
من هم خودرواش را به پاسگاه منتقل کردم ولی در استعلام شماره پلاک آن متوجه شدم که هیچ سابقهای از این خودرو در رایانه پلیس ثبت نشده است. برای همین مدارک راننده را گرفتم و از او خواستم به خانهاش برود و بعد از اینکه مدارک ماشین را به پاسگاه آورد، آن را تحویل بگیرد. ولی آن مرد به محض خارجشدن از پاسگاه ناپدید شد و دیگر خبری از او نشد.
بعد از اظهارات مامور پاسگاه، کارآگاهان به بررسی مدارک راننده مرموز پرداختند و متوجه شدند این مرد فرامرز نام دارد و یکی از همان کسانی است که برای تعمیر خودرو به مقابل خانه ناصر«مرد ناپدید شده» رفته بودند.
از آنجایی که احتمال میرفت فرامرز از سرنوشت ناصر باخبر باشد، دستور بازداشت او صادر شد و مدتی بعد ماموران موفق شدند محل زندگیاش را شناسایی کنند. آنها زمانی که برای دستگیری او به این محل رفتند، متوجه شدند که وی بعد از توقیف خودرو، آنجا را تخلیه کرده و به محل نامعلومی نقل مکان کرده است.
درحالیکه ظن پلیس نسبت به فرامرز بیشتر شده بود، تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه او ادامه یافت اما تا 5 سال بعد هیچ ردی از او به دست نیامد.
یک سرنخ
اواخر مهر امسال، درحالیکه هنوز سرنوشت مرد ناپدید شده در هالهای از ابهام بود، اطلاعاتی در اختیار پلیس قرار گرفت که نشان میداد فرامرز« یکی از مظنونان پرونده» در آپارتمانی در جنوب تهران زندگی میکند.
با این اطلاعات ماموران راهی این محل شدند اما باز هم وی قبل از رسیدن پلیس آنجا را تخلیه کرده و به محل دیگری رفته بود. با اطلاعاتی که از همسایههای فرامرز به دست آمد، مخفیگاه جدید او در همان حوالی شناسایی و این مرد در یک عملیات ضربتی دستگیر شد.
جنایت خاموش
مرد جوان بعد از انتقال به اداره آگاهی به قتل ناصر «مرد ناپدید شده» با همدستی یکی از اقوامش اعتراف کرد و گفت: از قبل ناصر را میشناختیم و چون پولی نداشتیم تصمیم گرفتیم با نقشهای خودروی او را سرقت کنیم.
برای همین به در خانهاش رفتیم و به بهانه اینکه ماشینمان خراب شده، سوار پیکان سفید رنگش شدیم و بهطرف محل پارک ماشین به راه افتادیم. در بین راه او متوجه نقشهمان شد و با هم درگیر شدیم.
ما که میخواستیم هر طوری شده خودرواش را سرقت کنیم، او را خفه کردیم و جسدش را به یکی از شهرهای استان خراسان برده و به داخل قناتی در حوالی خط راه آهن تهران، مشهد انداختیم. سپس ماشینش را سرقت کردیم اما چند روز بعد وقتی درحال مسافرکشی بودم، یکی از ماموران پلیس به من مشکوک شد و ماشین مسروقه را توقیف کرد.
بعد از اظهارات این مرد، ماموران موفق شدند همدست دیگر او را نیز در یکی از روستاهای اطراف مشهد دستگیر و به اداره آگاهی منتقل کنند. با اعتراف هر دو متهم به قتل ناصر، ماموران راهی محلی شدند که جسد مقتول در آنجا رها شده بود و با همکاری سازمان آتشنشانی موفق شدند بقایای جسد وی را داخل قنات کشف کنند.
سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بعد از شناسایی لباسهای مقتول از سوی همسرش، متهمان که پیش از این به اتهام ارتکاب جرایمی از قبیل نزاع و درگیری، مصرف موادمخدر، سرقت و کیف قاپی بارها دستگیر و روانه زندان شده بودند، این بار به اتهام قتل بازداشت شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
وی همچنین درخصوص علت طولانی شدن دستگیری متهمان افزود: از زمان ناپدید شدن متوفی تا زمان طرح شکایت توسط اعضای خانواده وی، فاصله زمانی بیش از دو هفتهای وجود داشت، درحالیکه اگر خانواده او همان روز پلیس را در جریان قرار داده بودند و مشخصات خودروی مقتول در شبکه رایانهای پلیس ثبت شده بود، متهم همزمان با توقیف خودروی مقتول در شهرستان بازداشت میشد.