مجموع نظرات: ۰
سه‌شنبه ۳ آذر ۱۳۸۸ - ۱۴:۰۲
۰ نفر

رسول بهروش: باید کارمند یا کارگر بدون وسیله باشی تا بدانی دم غروب، هنگام برگشتن از سرکار هیچ‌چیز به اندازه به‌موقع از راه رسیدن یک اتوبوس قبراق و سرپنجه شرکت‌واحد کیف ندارد!

صفوف در هم فشرده مسافران همیشه در صحنه و متقاضیان پروپاقرص استفاده از یکی از کارآمدترین وسایل حمل‌ونقل عمومی، عاشق لحظاتی هستند که در اوج خستگی ناشی از سپری‌کردن یک روز طولانی کاری، اتوبوس‌های شرکت‌واحد در سریع‌ترین زمان ممکن پیش‌پایشان ترمز می‌زنند تا آن‌ها را به خانه برگردانند.

در این بین واضح است که مدیریت شهری می‌کوشد هر مانعی را از سر راه خدمات‌رسانی این وسایل بردارد و مانع از آزار خیل مسافران در ایستگاه‌ها شود. شاید باورکردنش آسان نباشد، اما همین فرایند سوخت‌گیری اتوبوس‌های شرکت‌واحد، در حال‌حاضر تبدیل به معضل قابل‌توجهی در مسیر خدمت به مردم شده است.

تعداد جایگاه‌ها کم است و اشکالات دیگری هم وجود دارد که باعث می‌شود اتوبوس‌های محترم، بعضا برای ساعات طولانی منتظر گرفتن سوخت باشند. در این میان، عذاب اصلی را غیر از راننده‌های کلافه، مردمی متحمل می‌شوند که باید مدت‌ها در صف بایستند و با خروج گاه و بی‌گاه و طولانی‌مدت اتوبوس‌ها برای سوخت‌گیری کنار بیایند. راهی یکی از این جایگاه‌های سوخت‌رسانی شدیم تا از کم و کیف معطل‌شدن اتوبوس‌هایی که باید در چرخه خدمت به مردم باشند، اما به‌ناچار در حالت OFF به‌سر می‌برند، گزارش تهیه کنیم.

چرا این دستگاه‌ها درست نیست؟

بعد از هماهنگی با روابط‌عمومی شرکت‌واحد، به یک جایگاه سوخت‌گیری حوالی نازی‌آباد معرفی می‌شویم. هماهنگی‌های اولیه به عمل می‌آید تا لحظاتی بعد، در کنار راننده‌هایی باشیم که در صف گرفتن سوخت معطل هستند: «من معمولا هفته‌ای 3بار برای سوخت‌گیری مراجعه می‌کنم.

واقعا کار عذاب‌آوری است. به طور متوسط هر مرتبه یک تا یک‌ونیم‌ساعت در صف هستیم تا نوبت‌مان شود. این وسط هم مسافرهای داخل ایستگاه کلافه می‌شوند، هم خود ما» این‌ها را آقای براتعلی جوادی‌ می‌گوید که در خط414 شرکت‌واحد مشغول به کار است و در مسیر شهیدفتحی- مترو پاستور، مسافر جابه‌جا می‌کند.

او که این مرتبه اول صف قرار گرفته، از روزهای بد گذشته هم حرف می‌زند: «الان جلوی صف هستم، اما گاهی آن اواخر آن‌قدر معطل می‌شوم که حد و اندازه ندارد. این دستگاه‌ها هم اکثرا مشکل دارند و خوب سرویس نمی‌دهند»، اما پیشنهاد آقای جوادی برای حل این معضل: «دستگاه‌ها را باید تقویت کرد تا بهتر سوخت برسانند و زمان سوخت‌گیری را کمتر کنند».

ما خصوصی‌ها از جیب ضرر می‌دهیم!

کمی عقب‌تر اما راننده یک اتوبوس خصوصی هم چشم‌انتظار رسیدن نوبتش ایستاده است: «‌خط شکوفه-مترو علی‌آباد» کار می‌کنم. تقریبا هر روز برای سوخت‌گیری مراجعه می‌کنم.ا این سوخت‌گرفتن ما هم برای خودش داستانی دارد. یک روز می‌گویند جایگاه تعطیل شده، یک روز می‌گویند دستگاه‌ها خراب است و یک روز دیگر هم می‌فرستندمان یک جایگاه دیگر.

متوسط زمان سوخت‌گیری برای ما یک ساعت در هر نوبت است، اما گاهی تا 3ساعت هم طول کشیده است». این‌که می‌بینید آقای قدرت میرآخوری دلش حسابی پر است، یک دلیل ویژه هم دارد. بخوانید: «البته به انتظار نوبت ایستادن برای همه دوستان سخت است، اما این ترافیک سوخت‌گیری برای ما خصوصی‌ها زیانبارتر است، چون خودمان مالک اتوبوس هستیم و هر چه‌قدر این‌جا بیشتر معطل شویم، درواقع از جیب ضرر داده‌ایم».

 او البته به ضرری که مسافران منتظر اتوبوس هم متحمل می‌شوند اشاره می‌کند و توصیه‌های خاص خودش را دارد: «جایگاه‌های سوخت را باید توسعه بدهند و تعدادشان را زیاد کنند تا این کار سریع‌تر انجام شود و اتوبوس‌ها برگردند سرکارشان توی خط».

تا 7ساعت هم این‌جا معطل شده‌ایم

به مرور که مشغول مصاحبه و گپ‌زدن با دوستان اتوبوسران هستیم، صف را می‌بینیم که هر لحظه طولانی و طولانی‌تر می‌شود. ناصر فدایی، دوست عزیز دیگری است که با ما همکلام می‌شود: «روی خط415، در مسیر پاسگاه انقلاب کار می‌کنم. معمولا روزی یک‌بار به جایگاه‌های سوخت می‌آیم تا سوخت‌گیری کنم، اما واقعا سخت است چون گاهی
تا 6 ،7ساعت هم درگیر این کاریم و از خط دور هستیم».

شاید بعضی‌ها فکر کنند این معطل‌شدن، چیزی است که کارمندان حقوق‌بگیر شرکت‌واحد از آن استقبال می‌کنند و ترجیح می‌دهند به جای سروکله‌زدن با مسافر، وقت‌شان را در چنین جایی صرف کنند، اما به جرات می‌توانیم ادعا کنیم تقریبا همه آن‌ها طور دیگری فکر می‌کردند، ازجمله آقای فدایی:

«وقتی در خط هستیم، با کارمان سرگرم می‌شویم و روز خوبی را می‌گذرانیم، اما این‌جا واقعا کاری برای انجام‌دادن نداریم و حسابی کلافه می‌شویم. همه ما ترجیح می‌دهیم داخل خط مشغول انجام وظیفه باشیم». و بدیهی‌ترین پیشنهاد ممکن: «برای رفع این معضل ساده‌ترین و مهم‌ترین راه‌حل، احداث جایگاه‌های جدید سوخت‌رسانی است تا همه کارها سریع‌تر انجام بگیرد».

امان از این فشار گاز!

احتمالا مسافران پای کار میدان راه‌آهن-خیابان دامپزشکی، با چهره آقای حسین رستمی آشنا هستند. این راننده خط43-4 شرکت‌واحد اتوبوسرانی، بیشتر از هر چیز دیگری از فشار کم گاز شاکی است:«‌ضعیف بودن فشار گاز باعث می‌شود ترافیک راننده‌ها در صف سوخت‌گیری وحشتناک بشود.

خود من هر روز به این جایگاه‌ها مراجعه می‌کنم. به طور متوسط روزی یک ساعت درگیر سوخت گرفتن هستیم و چون کاری برای انجام دادن نداریم، حسابی کلافه می‌شویم. شخصا ترجیح می‌دهم بیرون باشم و در خط فعالیت کنم». این آقا البته از تبعات بعدی این معطلی هم حرف می‌زند:

 «این‌جا وقت‌مان را برای گرفتن سوخت هدر می‌دهیم، بعد که به خط برمی‌گردیم، صف متراکم مسافران را می‌بینیم که عملا کارمان را سخت‌تر می‌کند. تازه بالا هم که می‌آیند، شروع می‌کنند به غر زدن.

 هی می‌پرسند آقاکجا بودید؟ چرا دیر به دیر می‌آیید و از این داستان‌ها...»‌. پیشنهاد این دوست عزیز هم برای بهبود وضع موجود به فشار و گاز مربوط می‌شود!«اگر این دستگاه‌ها به موقع شارژ شود و فشار گاز ایده‌آل باشد، هر اتوبوس وقت کمتری را برای سوخت‌گیری صرف می‌کند و به‌طور‌کل در زمان صرفه‌جویی می‌شود».

مجبوریم«گیم» بازی کنیم!

اباذر پورمحمدارباب؛ این اسم کامل راننده بی.آر.تی خط آزادی-خاوران است که مشغول بازی‌کردن با گوشی‌تلفن همراهش به دام خبرنگار مسافر می‌افتد(!): «هر روز برای سوخت‌گیری می‌آیم. روزی 2 تا 3ساعت از وقت‌مان همین‌جا هدر می‌رود. به شدت کلافه می‌شویم و باید یک‌جوری خودمان را سرگرم کنیم، مثل من که الان داشتم با گوشی‌ام ور می‌رفتم.

حیف که به جای مسافر جابه‌جا کردن، باید این‌جا معطل شویم». آقا اباذر، یادی هم از گذشته‌ها می‌کند: «به نظر من قبلا که دیزلی بود، خیلی راحت‌تر بودیم. شب‌ها سوخت می‌زدند، ما هم از صبح تا شب کار می‌کردیم، اما الان معطلی کار زیاد شده و همین دستگاه‌هایی هم که وجود دارند، کامل سرویس نمی‌دهند.

 گاهی پمپ‌ها خراب است و گاهی مشکلات دیگری به‌وجود می‌آید». از این دوست عزیز می‌خواهیم برای حل این معضل راهکار ارایه بدهد. واکنش اولیه‌اش جالب توجه است: «مگر کسی به حرف ما گوش هم می‌دهد»؟! و ما به او اطمینان می‌دهیم که دست‌کم اهالی همشهری‌مسافر پای درد و دلش نشسته‌اند: «‌باید جایگاه اضافه کنند، اما اگر به هر دلیلی این کار مقدور نیست، لااقل قطعات همین دستگاه‌های موجود را تامین کنند تا راحت‌تر شویم».

برف که بیاید، واویلاست!

«خط پاسگاه نعمت‌آباد-زمزم کار می‌کنم. کدش هم می‌شود 33-4. هر روز برای سوخت‌گیری می‌آیم؛در اوج کلافگی. هیچ کاری هم غیر از این ندارم که پای ماشین بایستم و منتظر بمانم نفرات جلویی حرکت کنند تا من هم اتوبوس را چند متر جلو ببرم». این شرح حال آقای علیرضا صفری است که از همین حالا نگران غرزدن‌های مسافران موقع بازگشت به خط است:

«‌می‌آیند و مرتب سوال می‌کنند پس کجا بودی؟ فکرمی‌کنند ما برای تفریح آمده‌ایم، در حالی که نمی‌دانند همین سوخت‌گیری روزی حدود 2ساعت از وقت‌مان را می‌گیرد و حسابی کلافه‌مان می‌کند». گلایه‌های بعدی این راننده محترم را هم بخوانید: «همین ناحیه‌ای که الان در آن مشغول سوخت‌گیری هستیم هم مشکلات خاص خودش را دارد.

فشار گاز کم است و بعضی دستگاه‌ها هم خراب هستند. ای کاش لااقل این‌جا هم مثل منطقه3 رو به راه بود». این منطقه3 که بیشتر بچه‌های شرکت‌واحد از آن به نیکی یاد می‌کنند، واقع در افسریه است و ظاهرا سرویس‌دهی دستگاه‌هایش هم مناسب‌تر است: «الان که هیچی، ما نگران زمستانیم. معلوم نیست با اولین برفی که در تهران ببارد، وضع ما چه‌طور خواهد شد».

«همشهری» می‌خوانیم تا نوبت‌مان شود!

«ببخشید آقا، فقط من فارسی حرف زدنم کمی ضعیف است»! این‌ها را آقای ابراهیم نوری به شوخی می‌گوید و ما هم به شوخی به او اطمینان می‌دهیم که «فارسی‌نوشتن» ما خیلی هم ضعیف نیست: «خط 26-4 کار می‌کنم. یعنی از شهید جلیلی تا امامزاده‌حسن(ع) و انقلاب. تقریبا هر روز برای سوخت‌گیری می‌آیم.

اگر اوضاع روبه‌راه باشد، روزی یک ساعت درگیر هستیم، اگر هم نه، تا 3ساعت هم وقت‌مان گرفته می‌شود که واقعا شرایط سختی را برایمان ایجاد می‌کند». از او در مورد ساعات بیکاری‌اش در جایگاه می‌پرسیم: «همه بچه‌ها کلافه می‌شوند. به هر حال مجبوریم هر طوری شده خودمان را سرگرم کنیم.

کتاب و روزنامه می‌آوریم داخل اتوبوس و می‌خوانیم. همین حالا روزنامه همشهری داخل ماشین است». نوری که خودش مدت‌ها در همین جایگاه مشغول کار بوده، به مشکلات موجود از زاویه دید خودش نگاه می‌کند:

«باید برنامه‌ریزی صورت بگیرد. قطعات پمپ‌ها به‌موقع نمی‌رسد، فشار گاز هم کم است که همه این‌ها باعث می‌شود اوضاع روبه‌راه نباشد. حتی اگر جایگاه درست نکنند هم با تکمیل همین پمپ‌ها و رسیدگی کامل به آن‌ها می‌شود تا حدی مشکل را حل کرد. همین حالا پمپ‌های خیلی از جایگاه‌ها، با مشکل خرابی روبه‌رو هستند».

این خصوصی‌ها را از ما سوا کنید!

نفر بعدی هم یک راننده بی.آر.تی است که پای رکاب اتوبوسش به گفت‌وگو با ما مشغول می‌شود: «خود من 4ساعت‌ونیم هم شده که معطل سوخت‌گیری بودم. خیلی وحشتناک است آقا. تا از خط بیاییم برسیم این‌جا، توی صف بایستیم، گاز بزنیم و برگردیم سرکار، هم زمان زیادی صرف می‌شود، هم حسابی خسته می‌شویم».

آقای یوسف علیزاده که در خط آزادی-خاوران کار می‌کند، یک گله دیگر هم دارد: «حداقل برای این بچه‌های اتوبوس‌های خصوصی یک جایگاه دیگر درست کنند تا لااقل حجم مراجعان به این جایگاه‌های دولتی کمتر شود. ما خودمان به اندازه کافی زیاد هستیم، این‌ها هم که برای سوخت‌گیری مراجعه می‌کنند، اوضاع خراب‌تر می‌شود».

حرف‌های آقای علیزاده راجع به واکنش‌های مردمی هم شنیدن دارد: «دیر که می‌رسیم، مردم هم اظهار لطف می‌کنند! خوب خوب که بگویند، می‌پرسند کجا بودید، علف زیر پایمان سبز شد! تازه بعضی‌ها هم به این خوبی که من گفتم نمی‌گویند.

به هر حال آن‌ها هم حق دارند. زیاد معطل می‌شوند و طاقت‌شان سر می‌آید». این دوست عزیز بی.آر.تی‌سوار، البته پیشنهاد هم داشت: «توصیه می‌کنم جایگاه بزنند. واقعا خیلی راحت‌تر می‌شویم. الان برای همه سخت است، هم راننده‌ها، هم مسافران».

زنده‌باد سوخت‌گیری در شب!

«خط 33-4»؛ آن اول که این اصطلاح را شنیدیم، فکر کردیم اسم یک سیستم فوتبال است، ‌اما بعد در گفت‌وگوی بیشتر با آقای هادی باقری متوجه شدیم این نام که خط این راکب اتوبوس است و این دوست عزیز در مسیر شهیدسروری-فیاض‌بخش مسافر جابه‌جا می‌کند: «‌حداقل 5/1 تا 2ساعت از وقت ما صرف سوخت‌گیری می‌شود.

گاهی این زمان به 5ساعت هم می‌رسد. خود من هفته‌ای 4 یا 5بار برای سوخت‌گرفتن می‌آیم که هر بار عذابی زیادی می‌کشم. همین حالا هم از سر بیکاری به جان ماشین افتاده بودم و تمیزش می‌کردم. ای کاش راه‌حلی پیدا شود که وقت‌مان این‌طوری از بین نرود». غرولند مسافرجماعت هم البته برای آقای باقری چیز عجیبی نیست:

«بابا ما که از 5/4صبح که سرکار می‌رویم، همین غرولندها را می‌شنویم. حالا اگر غیبت‌مان برای سوخت‌گیری کمی طولانی‌تر شود که دیگر هیچی. شدیدتر اعتراض می‌کنند». یک پیشنهاد جدید هم از این اتوبوسران گرامی بشنوید: «توصیه می‌کنم شرایط سوخت‌گیری در شب توسعه پیدا کند و منظم‌تر شود. این‌طوری هم وقت کمتری صرف می‌شود، هم مسافران زیاد معطل نمی‌شوند».

ریختند کارگر ما را کتک زدند!

اما پس از پایان گفت‌وگویمان با راننده‌های محترم شرکت‌واحد، سراغ حسن شهریاری، معاون اداری منطقه4 شرکت‌واحد می‌رویم تا پای درد و دل‌هایش بنشینیم: «واقعا این سوخت‌گیری اتوبوس‌ها تبدیل به معضل شده است. قبل در همین جایگاه، چنان صفی تشکیل می‌شد که دنباله‌اش تا وسط خیابان مجاور هم ادامه پیدا می‌کرد.

کسبه اعتراض کردند، شهروندان به مراجع قضایی نامه نوشتند، شهرداری به ما تذکر داد، خلاصه بلبشویی بود. حتی یک بار ریختند نگهبان بیچاره ما را کتک زدند. مجبور شدیم جایگاه را یک مدت تعطیل و پمپ‌ها را تعمیر کنیم. الان هم اجازه نمی‌دهیم بچه‌ها صف را به بیرون از جایگاه بکشانند.

اگر جا نباشد، ردشان می‌کنیم بروند یک جایگاه دیگر». این مقام مسئول، پیشنهادهای خاص خودش را هم برای بهبود اوضاع در آستین دارد: «حتما باید جایگاه‌های عرضه سوخت به اتوبوس‌های شرکت‌واحد بیشتر شود.

هم‌چنین تجهیزات جایگاه‌های فعلی هم می‌تواند افزایش پیدا کند تا با بهتر کارکردن پمپ‌ها و خرابی‌های کمتر، شاهد کاهش معطلی راننده‌ها باشیم. اگر هم هیچ‌کدام این‌ها امکان‌نپذیر نباشد، دست‌کم باید تعداد اتوبوس‌های فعال در خط‌ها افزایش پیدا کند تا با خروج بعضی از آن‌ها برای سوخت‌گیری، مسافران دچار مشکل نشوند».

همشهری مسافر

کد خبر 95735

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز