بسیاری از رهبران عرب از اظهارات هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در سفر اخیرش به اسرائیل ناخشنودند.به گفته کارشناسان، با توجه به امتناع اسرائیل از پذیرش درخواستهای آمریکا برای توقف روند شهرکسازی و با توجه به دور نمای نومیدکننده مذاکرات حساس صلح خاور میانه، موقعیت عربستان سعودی و مصر بهعنوان 2بازیگر عمده خاورمیانه تضعیف شده و قدرت و نفوذ آنها رو به افول است.
در حال حاضر موقعیت عربستان و مصر از سوی ایران به چالش کشیده شده است. ریاض و قاهره توسط همسایگان کوچکتر عرب مورد مخالفت و از سوی سوریه مورد تمسخر قرار گرفتهاند و تلاشهایشان از جانب گروهها و سازمانهای متنفذی مانند حماس و حزبالله رد شده است.
حتی در حال حاضر که سوریه با مشکلات اقتصادی و بحرانآب دست به گریبان است، حمایت مستمر این کشور از حماس و حزب الله باعث شده است تا آنها در موضوعاتی مانند تشکیل دولت جدید لبنان و تلاش برای آشتی گروههای فلسطینی، دست بالا را داشته باشند.
مقامات سعودی و مصری نیز خود به این موضوع اذعان میکنند. آنان پذیرفتهاند که دیگر اربابان جهان عرب محسوب نمیشوند.
اختلاف نظر سعودیها و مصریها در این موقعیت بر سر نحوه واکنش نشان دادن به شرایط کنونی است.
ملک عبدالله، پادشاه عربستان، بر این باور است که اتحاد اعراب تنها راه احیای نقش کشورش در منطقه و کاهش نفوذ فزاینده کشورهای دیگر در خاورمیانه است. وی تلاشی دیپلماتیک را برای برقراری روابط گرم با 2رهبر عرب آغاز کرده است؛ 2رهبری که پیشتر به او اهانت کرده و هشدار دادهاند. این رهبران سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی و بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه هستند.
از آن سو مقامات مصری ضمن ادای احترام به ملک عبدالله، از مشارکت در ابتکار آشتیجویانه وی خودداری کردهاند چرا که به باور آنان تا هنگامی که سوریه به جای تلاش برای برقراری صلح در خاورمیانه، به بازی با امتیازات و غنایم دیپلماتیک خود ادامه دهد، چنین تلاشی محکوم به شکست است.
یک مقام مصری که از بیم افزایش تنش بین ایالات متحده و عربستان، مایل به افشای نام خود در این گزارش نیست، در این باره میگوید: اگر صلح برقرار نشود، کسانی که علیه صلح شرط بستهاند، پیروز و کسانی مانند ما که آستین بالازده و برای برقراری صلح امتیاز دادهایم، بازنده خواهند بود. ما بازندهایم چون برای برقراری صلح تلاش میکنیم.
به گفته سیاستمداران و تحلیلگران، سفر اخیر هیلاری کلینتون به منطقه و تمجید او از طرح بیسابقه بنیامین نتانیاهو برای کاهش روند شهرکسازی، ضربه سختی به وعدههای بزرگ باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، در سخنرانی ماه ژوئن او در قاهره و امیدهایی که این سخنان در منطقه بهوجود آورده بود، زده است. اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا در اسرائیل موجب شد تا به گفته کارشناسان، عربستان و مصر، 2متحد عمده ایالات متحده در منطقه که بیش از سایر کشورها به مذاکره با اسرائیل و تحقق صلح، متعهد و خوشبین هستند، احساس تنهایی، سرشکستگی و ضعف کنند.
عماد غاد، کارشناس روابط بینالمللی در مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک اهرام در قاهره، در این باره میگوید: نقش مصر در سطح منطقه در حال کمرنگ شدن است و تعداد کارتهای قاهره محدود شده و دولت مصر در حال از دست دادن کارت مهم خود است که سازش و صلح است.
مصر میگوید که تلاش [عربستان] برای وحدت اعراب به جایی نمیرسد، مگر آنکه در روند صلح، پیشرفتی صورت گیرد؛ دیدگاهی که مورد قبول ریاض نیست.
با اینکه ذخایر عظیم دلارهای نفتی موجب گسترش نفوذ عربستان سعودی در سطح جهان شده است، ریاض خود را از اعمال قدرت حتی در مرزهایش ناتوان میبیند. در لبنان که منبع عمده نفوذ عربستان در منطقه محسوب میشده است، رفیق حریری، نخستوزیر سابق و دولتمرد مورد حمایت سعودیها ترور شد. حتی تلاش عربستان برای هدایت کشورهای عرب حوزه خلیجفارس تحت عنوان شورای همکاری خلیج[فارس] نیز با مانع مواجه و کمرنگ شده است.عبدالکریم الدخایل، استاد علوم سیاسی در دانشگاه ملک سعود در ریاض، در این باره میگوید: نقش عربستان سعودی [در منطقه] طی 10سال گذشته کمرنگ شده است.
رهبری کشور اینک احساس میکند که باید برنامههای خود را مورد بازبینی قرار دهد.
سعودیها به این نتیجه رسیدهاند که راه کسب نفوذ مجدد در منطقه تا حد زیادی در اتحاد اعراب و بهخصوص اتحاد با سوریه است. دمشق میزبان رهبری سیاسی حماس است. سوریه همچنین دارای مرز مشترک با عراق و متهم به اجازه عبور دادن به شبهنظامیان تندرو و انتقال اسلحه از مرزهای خود به داخل خاک عراق است. دمشق اتحاد نزدیکی نیز با حزبالله دارد. تمامی این موارد ابزارهایی مناسب برای رهبران سوریه است تا تلاشهای عربستان را نقش بر آب کند.
شاهزاده سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، در این باره میگوید: در روابط بین اعراب، اگر آنها اتفاق نظر داشته باشند، اگر بین آنان تفاهم وجود داشته باشد و اگر سیاستهای آنها از انسجام و یکپارچگی برخوردار باشد، جای هیچگونه نگرانی نخواهد بود، تنها هنگامی که تفرقه وجود دارد و [اعراب] بهدنبال گزینههای دیگری [به جز اتحاد] باشند، مشکلات خود را نشان میدهند. به گفته تحلیلگران سیاسی و مقامات سعودی، ریاض در این زمینه با چالش اعمال قدرت و نفوذ مواجه است ؛ اینکه چگونه دمشق را به ترک اردوگاه مخالفان صلح [خاور میانه] و پیوستن به اردوگاه حامیان صلح ترغیب کند.
سعودیها در این زمینه 2استراتژی را مد نظر دارند. براساس استراتژی نخست، عربستان به سوریه کمکهای اقتصادی مورد نیازش را ارائه خواهد داد. در استراتژی دوم- اگرچه به صراحت بیان نشده- لبنان نیز حضور خواهد داشت. سوریه آشکارا اعلام کرده است که وقایع لبنان را در چارچوب امنیت و نیز عزت ملی خود قلمداد میکند. عربستان طی سالهای اخیر تلاش کرده است تا با تزریق پول و سرمایهگذاری، لبنان را در حوزه نفوذ خود نگه دارد. با این حال با گذر زمان ریاض تلویحاً نشان داده که ممکن است با تلاش دمشق برای بازسازی سیاسی نقش خود در لبنان مخالفتی نکند.
یک مقام سعودی که از بیم تحریک مقامات ریاض و دمشق نمیخواهد نامش فاش شود، در این باره میگوید: این برداشت وجود دارد که لبنان برای سوریه از هر کشور عرب دیگری مهمتر است. لبنان حیاط خلوت سوریه محسوب میشود. ما این موضوع را درک میکنیم. اما آنچه ما بهدنبال آنیم نوعی وحدت عربی برای جلوگیری از مداخله خارجیها در امور اعراب است.
مقامات مصری نیز به نوبهخود تلاش کردهاند گروههای فلسطینی را که پس از به قدرت رسیدن حماس در غزه دچار اختلاف شدهاند، با یکدیگر آشتی دهند. با اینکه
دور نمای آشتی بین فلسطینیان کمی مبهم بهنظر میرسد، مصریها بر این باورند که درصورت میانجیگری سوریه، حماس و فتح میتوانند با یکدیگر کنار بیایند.
مقامات مصری میگویند که از موفقیت سعودیها – نه تنها در بهبود روابط با رهبران سوریه بلکه در ترغیب آنان به قطع حمایت از حماس و حمایت از ابتکار [صلح] عربی (پیشنهاد صلح به اسرائیل در قبال عقبنشینی تلآویو به مرزهای سال1967، شکلگیری کشور مستقل فلسطین به محوریت بیتالمقدس شرقی و یک راه حل عادلانه برای مسئله آوارگان فلسطینی) – خوشحال خواهند شد؛ گرچه مصریها خاطرنشان میکنند که باور ندارند چنین تحولاتی رخ دهد.یک مقام مصری در این باره میگوید: آیا غرب از میانهروها در فلسطین و در جهان عرب حمایت خواهد کرد؟ میانهروهایی که از طرح صلح حمایت میکنند و میگویند که آنچه ما میخواهیم از طریق مذاکره نیز میتواند تحقق یابد؟ پاسخ، منفی است. پرسش دیگر: آیا دست ما [میانهروها] خالی است؟ پاسخ این پرسش اما، مثبت است.
تایم