اما هر چه در این باره تلاش کردم نتیجه کمتری گرفتم و اتفاق نقل در هم شکستن جنگل بلوط دنا به وحشت و تعجبم میافزود. دوستان دیگر نیز که از سنگ به سنگ و درخت به درخت ناحیه جنگلی تخریب شده خاطرات فراوانی داشتند خبر دلخراش هجوم یکباره به سبزقامتان زاگرس را با صدای اندوهبار بازگو کردند، بنابراین باید واقعه پاک تراشی جنگل دنا را میپذیرفتم.سپس کنکاش فراوانی کردم تا از ابعاد فاجعه زیستمحیطی موجود و چگونگی فاش شدن آن مطلع شوم. شنیدن اطلاعات ضد و نقیض مرا بر آن داشت تا به اتفاق دیگر جانبداران طبیعت و کارشناسان این رشته به قتلگاه بلوطها سفر کنیم.
وقتی به غربیترین مکان منطقه حفاظت شده دنا و به جنگلهای سینه نمک در جوار رودخانه خرسان رسیدیم، انبوهی از درختان در هم غلتیده دیدیم که رد پای ارهبرقیها هنوز بر تنه ستبر درختان دیده میشد. سنجابهای دربهدر بر سفره محبت بلوطهای از پای فتاده، لقمههای اندوه و حسرت میخوردند، از لانه واژگون شده دارکوبها بر تنه درختان به زمین افتاده، هنوز بوی عطر مهر بلوطها به مشام میرسید که متواضعانه سالها و قرنها درهای دل خویش را روی کوبهزدن دارکوبها باز کرده بودند. در افق، سرخی آفتاب قصه تلخ آخرین غروب عمر بلوطها را تکرار میکرد و ما مات و مبهوت از بیمهری همنوعان، خود را در شب غمزده قتلگاه بلوطها گم کردیم.
سلاخی طبیعت
روز بعد سعی کردیم بر احساساتمان غلبه کنیم تا نسبت به برآورد میزان تخریب عرصههای جنگلی دنا و پیبردن به کم و کیف ماجرا و چگونگی افشا شدن هجوم بیرحمانه سلاخان طبیعت به جنگلهای بلوط کسب اطلاع دقیق کنیم. در این راستا ضمن بررسی محل تخریب جنگلهای بلوط نسبت به اندازهگیری مکانهای تخریب و میزان پاکتراشی جنگل که غالب درختانش بلوط بودند کوشش کردیم. متأسفانه مجوز انهدام این زیستگاه و سلاخی و پاکتراشی جنگلهای بلوط زاگرس میانی توسط اداره کل جنگلها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد از ایستگاه تقویت فشار گاز شرکت ملی گاز در جنوب غرب روستای تنگ رواق تا روستای سینه نمک به طول 25 کیلومتر و در حوزه استحفاظی سازمان محیطزیست صادر شده است و در اوایل مهر ماه سالجاری مسیر جنگلی مذکور توسط عاملان شرکت ملی گاز بهدلیل انتقال خط دهم لوله گاز بندر عسلویه به مناطق شمال و شمال غرب کشور و نهایتاً خروج آن از کشور آغاز شد.
عملیات جنگل زدایی از دونقطه و در انتها و ابتدای مسیر 25 کیلومتری در امتداد رسیدن به هم آغاز شد. ابتدا 5/3 کیلومتر به عرض 30 الی 50 متر از ارتفاعات جنگلی جنوب غربی تنگ رواق تا جنگلزارهای شمال شرق روستای بُنِستان تخریب شد و در مرحله بعد 5/3 کیلومتر دیگر به همان عرض از جنگلهای انبوه و تنومند بلوط و دیگر گونههای نادر گیاهی از شرق روستای سینه نمک در مجاورت رودخانه خرسان به سمت ارتفاعات جنگلی کوه سیاه تا دشت جنگلی تلخ آب ادامه یافت.
در این مسیر 7 کیلومتری، حدود 28 هکتار از انبوهترین جنگلهای ناحیه زاگرس میانی از بین رفت و طی آن بیش از 13هزار اصله درخت کهنسال یکصد تا چهار صدساله به خاک غلتیدند. این فاجعه در تاریخ تخلفات زیستمحیطی کشور، عظیمترین تعرض به اکوسیستمهای گیاهی – جنگلی و جانوری کشور است؛ اکوسیستمهای نادر و رو به انقراضی که در جهان معاصر برای نگهداری و حفاظت از آنها سرمایههای عظیم را اختصاص میدهند.
انتخاب آسانترین راه
مجریان پروژه مذکور، عرصهای را برای گذر خط لوله گاز انتخاب کردهاند که دارای بافت خاک نرم بوده تا کمتر به موانع صخرهای برخورد کنند. به همین دلیل هم مسیر مذکور رویشگاه انبوه درختان تنومند و کهنسال بود که ریشه آنان به راحتی تا لایههای نمناک خاک برای ارتزاق و ایستادگی میرسید. لذا از مجوز اعطاء شده تخریب!!! حدود 18 کیلومتر دیگر باقیمانده که با وجود توقف عملیات مسیر مذکور و از طرف دیگر عدماعلام مسیر جدید توسط دست اندرکاران موجبات نگرانی بومیان و حامیان محیطزیست را قوت بخشیده است.
به موازات یککیلومتری شمال شرق مسیر جنگلی تخریب شده، مسیر انتقال خطوط لوله گاز است که از پیش از انقلاب احداث و پس از آن نیز گسترش یافته است، عرض این مسیر بیش از 50متر است و 3 خط لوله از آن میگذرد و بهنظر میرسد که گنجایش عبور خطوط دیگری نیز دارد. قابل ذکر است که لوله گاز جدید مورد بحث از همین مسیر در استان چهارمحالوبختیاری عبور کرده و پس از عبور از مجاورت روستای قَرَح (واقع در مرز بین استانهای چهار محال بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد ) از کنار پل کتا و جنگلهای گردنه میمند گذشته و نهایتا به ایستگاه فشار گاز تنگ رواق ختم میشود. لذا خط لوله گاز موصوف، از همان مسیر آماده و مورد بهرهبرداری قبلی میگذرد که پس از گذر از جنوب غرب روستای قرح، مسیر اصلی موجود را رها و به سمت رودخانه خرسان و روستای سینه نمک تغییر مسیر میدهد و جنگلهای شاداب دنا را ویران میسازد.
لذا لازم است مجریان و صادرکنندگان مجوز تخریب جنگلهای بلوط و متولیان پاسخ دهند با توجه به اینکه از یک سال پیش در جریان انتقال خط لوله فوق بودهاند چرا بهطور جدی نسبت به مد نظر قرار دادن ملاحظات زیستمحیطی اهتمام نداشتهاند و با سکوت خویش دست مجریان پروژه مذکور را بازگذاشتهاند؟ چرا با وجود مسیر تعریف شده موجود یا به گفته مدیرکل حفاظت محیطزیست استان کهگیلویه و بویر احمد وجود مسیر جدیدی که طی آن هیچ خطری محیطزیست را تهدید نمیکند (روزنامه همشهری 20 مهر) باید جنگلهای انبوه سینه نمک، کوه سیاه، تلخ آب، بنستان و تنگ رواق قربانی شوند ؟!
نادیده گرفتن نظرات محلیها
متأسفانه سکوت مسئولین ذیربط در رابطه با عدمپیگیری جدی فاجعه عظیم زیستمحیطی دنا، نگرانی جانبداران محیطزیست و این آب و خاک را نسبت به در اماننماندن 18 کیلومتر مسیر باقیمانده فراهم آورده است که درصورت بازگشایی آن و تجاوز مجدد به عرصه جنگلی موجود بیش از 70 هکتار دیگر از ناحیه انبوه جنگلهای بلوط زاگرس نابود میشوند. چرا مسئولین و مجریان پروژه مذکور به نظرها و پیشنهادهای نماینده جامعه محلی میمند مبنی بر انتقال خط لوله مذکور از مسیر آماده قبلی که مورد استفاده خطوط دیگر گاز است توجه نکردهاند. آیا این دهنکجی به حقوق عمومی و ملی نیست که خود، سبب بیاعتمادیهای بیشتر بین مردم و مسئولین کشور را فراهم میکند ؟!
وقتی به مبانی و سندهای چشمانداز توسعه پایدار توجه میکنیم به فعالیتهای مشارکت مدار مردم و بومیان در فرایند طرح، برنامه و اجرای فعالیتهای عمرانی در طبیعت بهدلیل پایش محیطزیست و بهداشت و رفع فقر و... پی میبریم. در سندهای موصوف همواره به زیستمندان ناحیههای کوهستانی، جنگلی و... بهعنوان محور همه فعالیتهای پایدار توجه شده است. در حادثه عظیم زیستمحیطی دنا نیز مردم بومی با ایستادگی در برابر متجاوزان ثابت کردهاند که چنانچه برخی از ارگانهای دولتی به تعهدات خویش بر مبنای اهداف توسعه پایدار عمل نکنند، آنها طبعا پایبند آرمانهای انسانی بوده و حداقل در حوزههای زندگی خودشان نسبت به حفاظت از منابع ملیشان حساس و حضور جدی دارند.
در این ماجرا بیشک اگر حضور و مقاومت بومیان محلی بالاخص مسئول شورای محلی روستای میمند نبود، شاید به مسلخکشیدن جنگلهای غریب دنا در پس پردههای پنهان جهل میماند و افشا نمیشد و هماکنون شاهد تخریب تمامی درختان مسیر 25 کیلومتری خطوط گاز موصوف بودیم. شاید اگر اقدام جامعه محلی در حفاظت از جنگلهای بلوط دنا نبود، هماکنون گوشهای دیگر از جنگلهای بلوط کشور بهصورت پنهانی و برای همیشه از خاک مقدس زاگرس حذف میشد.