اعلام تأخیری دیگر در تأخیرهای تکراری راهاندازی این نیروگاه در حالی است که سرگئی کرینکو، رئیس شرکت اتم روس، با اشاره به قصد مسکو برای راهاندازی نیروگاه بوشهر در سال ۲۰۰۹ گفته بود که ما امروز به همراه متخصصان ایرانی دقیقا طبق جدول زمانی پیش میرویم. این گفتههای کرینکو در حالی است که پرویز فتاح، وزیر نیروی دولت نهم جمهوری اسلامی ایران نیز در فروردین ماه سال۱۳۸۸ اعلام کرده بود که نیروگاه بوشهر با ظرفیت ۵۰۰مگاوات در تابستان امسال وارد مدار خواهد شد. با این حال سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه در توضیح این تصمیم گفت که به دلایلی کاملا فنی این تصمیم اتخاذ شده و روسیه به تعهدات خود براساس قراردادش با ایران عمل خواهد کرد.
اما کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با توصیف نیروگاه بوشهر بهعنوان «نماد همکاری ایران و روسیه» از حضور رئیس سازمان انرژی اتمی در این کمیسیون و توضیح درباره تأخیر در راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر خبر داد. جلالی دلیل اعلام نشدن زمان دقیق برای راهاندازی نیروگاه بوشهر را «اختلاف بین ماههای شمسی و میلادی» دانست.
بهرغم تأخیر چندباره روسیه در راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با تمجید از عملکرد طرف روسی در بوشهر میگوید که در موضوع نیروگاه بوشهر، روسها حتی فراتر از تفاهمات، عمل کردهاند و در این باره مشکلی با آنها نداریم.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی گفت که کارمان بهطور خیلی خوبی با روسیه جلو میرود و فعالیت در نیروگاه بوشهر طبق تفاهمات ایران و روسیه در حال پیشروی است.بهرغم این چندگانگی دیدگاهها در مورد تأخیر نیروگاه هستهای بوشهر، اما خبر تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر یک روز پس از آن اعلام شد که دیمیتری مدودف، رئیسجمهوری روسیه پس از دیدار با همتای آمریکایی خود، باراک اوباما در سنگاپور از روند گفتوگوی ایران با جامعه بینالملل در مورد پرونده هستهای ابراز نارضایتی کرد. ابراز نارضایتی مدودف از تهران در حالی است که ایران تاکنون بیش از یک میلیارد دلار برای ساخت نیروگاه آب سبک بوشهر هزینه کرده است و مهندسان روسی راهاندازی آزمایشی و خشک نیروگاه را با موفقیت به انجام رساندهاند.
بدقولیهایی که پایان ندارد
احداث نیروگاه بوشهر که بهعنوان نماد همکاری مشترک تهران و مسکو از آن یاد میشود در زمان رژیم پهلوی به آلمان واگذار شده بود اما شرکت طرف قرارداد که از زیرمجموعههای زیمنس به شمار میرفت پس از انقلاب از ادامه همکاری در ساخت نیروگاه انصراف داد. بهواقع پس از شروع فعالیتهای هستهای ایران در سال 1354 و تأسیس رآکتور تحقیقاتی تهران توسط ایالات متحده در سال 1356 تکمیل و راهاندازی نیروگاه بوشهر به آلمان واگذار شد. پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 فعالیت این پروژه بهعلت عدمهمکاری آلمانیها معلق ماند.
بر این اساس ایران در سال 1368 و در جریان سفر اکبر هاشمی رفسنجانی به روسیه باب گفتوگو برای ساخت نیروگاه گشوده شد تا اینکه در سال 1371 قرارداد اولیه و در سال 1373 قرارداد تکمیل نیروگاه بوشهر به امضای روسیه رسید. این قرارداد در سال 1374 با مبلغ 800 میلیون دلار اجرایی شد و به موجب این قرارداد روسیه متعهد شد نیروگاه اتمی بوشهر را تا پایان سال 2000 تحویل ایران بدهد اما تاکنون روسیه در سالهای 2003، 2006، 2008 و اکنون 2009 از عدمراهاندازی نهایی آن سخن میگوید؛ سخنانی که از زبان کاخ کرملین مشکلات فنی و مهندسی را توجیه میکند.
البته عدمراهاندازی نیروگاه بوشهر تا پایان امسال با یک بدقولی دیگر هم از جانب همسایه شمالی ایران همراه شد. بدقولیای که حکایت از این امر دارد؛ روسیه بار دیگر تحویل سامانه دفاع موشکی S300 را به تأخیر انداخت. نکته قابل تامل اما در این میان این است که در حالی که روسیه پدافند ضدهوایی S300 که یک سیستم کاملا دفاعی و نه تهاجمی است را به ایران تحویل نداده و مدام در انجام تعهدات قراردادش در این باره کوتاهی میکند، خبرها حکایت از این دارد که روسها سیستم دفاع ضدهوایی پیشرفتهای را به رژیم تلآویو دادهاند که میتواند در مقابل موشکهای کوتاه برد، شهرهای اسرائیل را محافظت کند.
یوسی دروکر، رئیس بخش سیستمهای دفاع ضدهوایی «رافائل» در گفتوگو با CNN اعلام کرد که سیستم مبارزه با موشکهای کوتاه برد کیپات بارزل، موسوم به گنبد آهنین پس از موفقیت در آزمایشهای انجام شده از سوی تولیدکننده به ارتش اسرائیل عرضه میشود.در حالی که قرارداد تحویل 5گردان مجموعههای پدافند موشکی S300PMV به ارزش تقریبا یک میلیارد دلار در سال 2007 منعقد شده بود اما تاکنون این سامانه تحویل ایران نشده است. در ماه اکتبر امسال هم معلوم شد که روسیه از تحویل آنها خودداری کرده و سرگئی ایوانوف، معاون نخستوزیر روسیه نیز این مسئله را تأیید کرد.
در ادامه سریال تکراری و بدقولیهای مکرر روسیه چندسال پیش هم قرارداد تحویل 5فروند هواپیمای مسافربری توپولف ـ204 اسام با شرکت ایران ایرتور منعقد شد و احتمال صدور بیشتر این هواپیماها هم میسر بود اما به گفته منابع روسی اجرای این قرارداد عملا چندماهی است که متوقف شده است.
در کنار این همه بدقولیهای تکراری دیمیتری مدودف، رئیسجمهوری روسیه در مصاحبه با هفته نامه آلمانی اشپیگل هشدار داد، اگر ایران یک موضع سازنده در مورد طرح بینالمللی برای کاهش موقت ذخایر اورانیوم غنی شده اتخاذ نکند، روسیه از تحریم علیه این کشور حمایت میکند. این در حالی است که پیش از این ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه اعلام کرده بود تحریمهای پیشرو علیه ایران را نخواهد پذیرفت. مواضع متناقض رئیسجمهوری و نخستوزیر روسیه در قبال پذیرش یا عدمپذیرش تحریمهای غرب علیه ایران موضوعی است که برخی آن را سیاست روسیه در راستای کسب حداکثر منافع خود میدانند.
بازی چندگانه دیپلماتیک
گذشت بیش از یک سال و نیم از بحران اوستیای جنوبی و آبخازیا و تشدید تنش میان روسیه و آمریکا و اروپا منجر به شنیدن زمزمههای از سرگیری جنگ سرد جدید شده بود. از این نگاه و در هنگامهای که نمودار جنگ لفظی و رسانهای غرب و روسیه روز به روز پردامنهتر میشد در آیین وداع محمد البرادعی از وین، سوزان رایس و ویتالی چورکین، نمایندگان آمریکا و روسیه در نیویورک، 2 روز قبل از تصویب قطعنامه در سازمان ملل با یکدیگر دیدار کردند و هنگامی که با لبخند پذیرای پرسشهای خبرنگاران شدند پروسه توافق بر سر پیش نویس قطعنامه چهارم علیه ایران از سوی گروه 1+5 کلید خورد.
در سکانسی دیگر روسای جمهور دو کشور در شرایطی با هم گفتوگو کردند که هفته پیش از آن کاخ سفید در یک موضعگیری تهاجمی از نابسامانی موقعیت آتی کاخ کرملین در عرصه بینالمللی خبر داده بود و گفته بود که با پافشاری روسیه بر سر بحران گرجستان روابط دو کشور بهبود نخواهد یافت.
موضعگیری کاخ سفید وقتی برای مقامات کاخ کرملین پذیرفتنیتر شد که طی ماههای گذشته، نشست اضطراری جی 8 به تعویق افتاد و اندکی پیش از آن هم آمریکا از نشست وزرای کشاورزی گروه جی 8 برای بررسی امنیت جهانی غذا کنارکشید و سپس روسیه نشست وزرای خارجه 1+5 برای توافق در مورد برنامه هستهای ایران را با وقفه مواجه ساخت.
لبخند روسیه به قطعنامه جدید که توسط گروه 1+5 تهیه شده بود در حالی بر لبان مقامات کاخ کرملین در نشست رأیگیری قطعنامه مصوب نوامبر شورای حکام نقش بست که طی روزهای اخیر گزارشهایی منتشر شده که طبق آن روسیه با اعلام تأخیر چندباره در تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر از حمایت این کشور از دور جدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران خبر داده و در ادامه هم با تحویل سامانه ضدموشکی S300 به ایران موافقت نکرده است.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه که بهدلیل اعلام عدمآمادگی او، جلسه پیشین گروه 1+5 درباره برنامه هستهای ایران تشکیل نشده بود این بار اولین کسی بود که با ایستادن جلوی دوربینهای خبری رسیدن اعضای گروه 1+5 را اعلام کرد. وی حتی اعلام داشت که موضع گیریهای هماهنگ درباره برنامه هستهای ایران ایده و فکر روسیه است. ترجمان چنین موضعگیریها و اظهارنظرهایی در ماههای اخیر حکایت از اتخاذ یک موضع دوپهلو و تمایل روسها به یک بازی چند سر برد دارد.
روسیه از یک سو با روی آوردن به راهبرد قهر و آشتی دیپلماتیک با غرب هزینه شرکت در بازی صدور قطعنامه جدید را برای آنها بالا میبرد و با پیش قدمشدن در تدوین و پیشنویس قطعنامه جدید جای متزلزلشده خود در صف لرزان گروه شکننده 1+5 را تثبیت میکند و بار دیگر سیگنالهایی با این محتوا برای محور واشنگتن و بروکسل مخابره میکند که هنوز هم برای اعمال فشار برسر پرونده هستهای ایران وجود روسیه الزامی است که به تنهایی میتواند بازی را بر همزند و از سوی دیگر با همراهی و همگامیای که با تهران دارد آن را بهعنوان محملی برای ارتقای جایگاه قدرت موازنهای خود قرار داده است.
نماینده روسیه در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب قطعنامه جدید علیه فعالیتهای هستهای ایران از سوی شورای حکام را با گفتن این نکته که قطعنامه جدید نشان از این امر دارد که باید در پرونده هستهای ایران گزینه سیاسی را به رویکرد نظامی ترجیح داد، رأی مثبت و پیشگامی روسیه در تدوین این قطعنامه را توجیه میکند.
پذیرش ضمنی طرح ایده پیشنویس قطعنامه از سوی مسکو از چرخش آشکار کاخ کرملین در بازی دو سویه برد هستهای ایران و گرفتن امتیازهای همزمان از تهران و غرب قابل ارزیابی است.
همگامی با راهبری دو سوی آتلانتیک
مسکو همواره نشان داده، علاقهمند است که شرایط رسیدن به توافق بر سر پرونده هستهای ایران را دشوار ساخته و با پیچیده ساختن معادله تعامل با ایران انتظارات متقابل خود را از واشنگتن افزایش دهد.
واقعیت امر این است که به قول گری سامورا، نماینده آژانس هستهای ایالات متحده این راهبرد متعالی روسهاست چرا که روسها نیازمند آن نیستند که کسی به آنها بگوید چه چیز به نفعشان است. هر چیزی که ساعت هستهای ایران رابهتأخیر بیندازد به نفع روسها خواهد بود.
در حالی که اوباما با استفاده از قدرت نرم مصمم به پیشگیری از ادامه غنی سازی اورانیوم در ایران و محروم ساختن تهران از توان دست یافتن به پیشرفتهای جدید در تکمیل چرخه سوخت است، مسکو نیز متقابلا مایل به متوقف ساختن پیشروی ناتو در اروپای شرقی و منطقه قفقاز شمالی است.
کاخ سفید همواره سعی دارد به کاخ کرملین تلقین کند پس از تجهیز و شروع به کار، نیروگاه بوشهر میتواند به افزایش غلظت ذخیره اورانیوم غنی شده کمک کند. اوباما از مدودف همکاری نزدیکتر کاخ کرملین در جهت اعمال فشارهای بیشتر به ایران در شورای امنیت را کماکان خواستار است. اگر چه روسیه در گذشته همواره از قطعنامههای تحریمی و تنبیهی شورای امنیت علیه ایران حمایت به عمل آورده است اما در عین حال پیش از رسیدن به توافق نهایی یا سعی در کاهش میزان حلقه تحریمها داشته یا مراحل رسیدن به توافق را طولانیتر از حد انتظار ساخته است؛ امری که با نیات واقعی سران مسکو برای گرفتن امتیازات از غرب و ایران قابل توجیه است.
بهنظر میرسد که در هر دو گام، مسکو اگر چه با دشواری و بازی با زمان اما در هر حال، باشرط دست یافتن به حداکثر خواستهها راضی به قبول خواستههای آمریکا بشود؛ توافق احتمالیای که درصورت تحقق برخلاف معاهده کاهش سلاحهای هستهای مفاد آن محرمانه خواهد بود. همین مسئله هم تلنگری بر معامله پنهان و البته بزرگ دیپلماتیک آمریکا و روسیه خواهد بود که اوباما در ماههای اول ریاستجمهوری در نامهای به همتای روساش خواهان آن بود.
معامله بر سر منافع
روابط سنتی ایران و روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و دوران پسا جنگ سرد به نوعی شکل یافته از اقتضائات درون سرزمینی روسیه ناشی میشود. روسیه پس از پشت سرگذاشتن دوران انزوای پس از فروپاشی و پشت سر گذاشتن دوران اصلاحات اقتصادی، اندیشه احیای قدرت گذشته را در سر میپروراند. از اینرو همواره هم سعی داشته تا با فرصت سازی و درگیرشدن در تحولات منطقهای و فرامنطقهای از دیپلماسی، امنیت و انرژی به مثابه ابزارهای بازیابی قدرت افول یافته خود سود جوید.
تصمیمگیریهای روسیه درخصوص تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر و پرونده هستهای ایران در شورای امنیت و تلاش کاخ کرملین برای تحت فشار قرار دادن ایران در پرونده هستهای، همه بایستههای راهبردیای بوده است که روسیه به راهبری دوگانهای با ایران و غرب پرداخته است؛ مهمترین وجه آن هم بهره برداری دوجانبه از اختلافات بین ایران و غرب بر سر پرونده هستهای ایران است. حسن نیت واقعی روسیه زمانی روشن میشود که راهاندازی نیروگاه بوشهر به دلایلی غیرمستند در کشاکش تقابل هستهای ایران و غرب با تاخیری 10 ساله مواجه شده است.
روسیه همواره سعی داشته از برگهای حمایت سیاسی و فنی هستهای از ایران برای تأثیرگذاری در دیگر حوزههای مشترک دو کشور بهره گیرد. نقش روسیه در بازی بزرگ خطوط انتقال انرژی در خزر نیز در این راستا قابل ارزیابی است.
روسیه در تلاش است با حفظ انحصار خود در پروژههای انتقال انرژی در عمل ایران را از این بازار پرسود به دور نگاه دارد. مسکو در برخی موارد و با استفاده از راهبردهای خاص خود به ظاهر حمایت خود را از سیاستهای ایران در این عرصه اعلام میدارد اما در نهایت باید توجه داشت که بارم بندی خطوط انتقال انرژی نهایتا منافع روسیه را تأمین میکند.
با وجود این، نگاه روسیه به ایران در تعاملات سیاسی و اقتصادی یک همزیستی منفعتطلبانه را جستوجو میکند؛ دیدگاهی که میتواند با استفاده از شرایط منطقهای و فرامنطقهای منافع ایران را در عرصههای اقتصادی نیز تأمین کند.
روسیه برای آنکه بتواند منافع خود را در عرصه صادرات گاز تأمین کند با ایده ایران مبنی بر تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده گاز موافقت کرد تا ایران از این رهرو بتواند زمینه را برای حضور مؤثرتر خود در بازارهای جهانی انرژی فراهم آورد اما با یک اجماع و تبانی سیاسی با دیگر اعضای کشورهای صادرکننده گاز، ایران را از میز مدیریت این سازمان دور میسازد.
اینکه در چند راهی منفعت، مصلحت و امنیت پرونده هستهای ایران، قطار سیاست خارجی روسیه به کدام راه خواهد رفت مشخص نیست، اما بهنظر میرسد تهران با رصد کردن رفتارهای کاخ کرملین نسبت به شکلگیری رفتارهای آتی مسکو قابلیت پیش بینی بیشتری یافته است؛ توانایی درک رفتاری که به ایران کمک میکند ابتکار عمل را همچنان در دست داشته باشد.
رفتارهای سوداگرایانه چند پهلو و مملو از ابهام روسیه در راهاندازی خشک نیروگاه بوشهر و همراهی این کشور در میز شورای حکام و شورای امنیت برای صدور قطعنامههای فلهای علیه ایران، گرای لازم برای تنظیم اعتماد و اعتنای به کاخ کرملین را فراهم خواهد ساخت؛ اعتمادی که در مظنه روسها با وزنههای منفعت و امنیت وزن میشود، چرا که روسیه همواره در سودای احیا و بازیابی قدرت گذشته خود بوده و بارها نشان داده است برای دستیابی به این هدف منافع بلندمدت امنیت را در منطقه فدای دستاوردهای آنی دیپلماتیک میکند. اگر چه این راهبردی است که تنها در مورد ایران مصداق ندارد و روسها نشان دادهاند که بر سر هر موضوعی که خدشهای بر امنیت ملی و منافع اقتصادی کاخ کرملین وارد نسازد، معامله میکنند.