اکنون دکتر باقر لاریجانی رئیس کمیسیون تلفیق تدوین نقشه جامع علمی کشور از تصویب این نقشه طی 2 هفته آینده در شورایعالی انقلاب فرهنگی خبر داده و گفته است نقشه جامع علمی در کمیسیونهای تخصصی تدوین نقشه نهایی شده است.
لاریجانی در تاریخ 25 آبان ماه نیز در حاشیه کنگره سراسری بیوشیمی کشور خبر داده بود که نقشه جامع علمی کشور طی چند روز آینده در شورایعالی انقلاب فرهنگی تصویب خواهد شد.
پیش از آن نیز بارها مقامات مسئول از تصویب این نقشه طی 2 ماه آینده خبر داده بودند 2 ماهی که از تاریخ 6 خرداد سال 88 آغاز شده و هنوز به اتمام نرسیده است!این در حالی است که قرار بود در تدوین لایجه برنامه پنجم توسعه کشور از نقشه جامع علمی بهعنوان سند بالادستی استفاده شود.
تعویق چندین باره تصویب نقشه جامع علمی کشور و ابهام در سرنوشت آن و انتشار اخبار ضدو نقیض در این باره باعث انتقاد کارشناسان شده است، از جمله اخیرا دکتر علی عباسپور نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این خصوص به همشهری گفت: ترسیم نقشه جامع علمی کشور راکه با تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب همراه بوده بارها به فراموشی سپرده شده و حتی در تدوین آن راه درست طی نشده است و آخرین پیشنویسی که تهیه شده است به اعتقاد بعضی از متخصصان که مستندات آن را دیدهاند در اینکه این نقشه بتواند بهعنوان نقشه جامع علمی عمل کند تردید وجود دارد.
از سوی دیگر برخی گروههای علمی دانشگاهها نسبت به محتوای نقشه جامع فعلی انتقاداتی را وارد دانستهاند.از جمله، گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با نقدی بر نسخه نهایی نقشه جامع علمی کشور از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی خواست با سعه صدر بیشتر و پرهیز از هرگونه شتاب و با رویکردی متفاوت درنگی دوباره در نقشه جامع علمی کشور داشته باشند.
عدمتعریف دقیق مفهوم علم با توجه به فرهنگ بومی و خاص ایران، لزوم طراحی تصویری روشن از مفهوم «توسعه در علوم انسانی» و همچنین جایگاه علوم انسانی که در طبقهبندی دانشها با معارفاسلامی و هنر در یک دسته جای داده شده از نکاتی است که در نخستین بند این نقد مورد تاکید قرار گرفته است.
دومین بند از این نقد به مبانی نظری، اهداف و ارزشها اختصاص یافته و با انتقاد از آنچه خلط ارزشها و اهداف عنوان شده پیشنهاد شده که بخشی با عنوان پیشفرضها و اصول موضوعه نقشه در آن گنجانده شود که در آن مبانی و پیشفرضهای معرفتی، هستیشناختی، الهیاتی و روششناختی و چگونگی و میزان تاثیر هریک از آنها توضیح داده شده باشد.
در سومین بند، تاکیدی که در این نقشه از یک سو بر ترویج و تثبیت مرجعیت علمی اهلبیت(ع) در علوم انسانی و از سوی دیگر بر مرجعیت هر یک از حوزه و دانشگاه در حیطههای تخصصی انسانی خود، دیده میشود نیز بهعنوان یکی از تعارضات موجود در نقشه خوانده شده است.
به عقیده نویسندگان این نقد، نادیده گرفتن نقش حوزههای علمیه بهعنوان یکی از مهمترین قطبهای علمی کشور در این طرح از دیگر کاستیهای آن است. در این نقد همچنین عنوان شده است: در نقشه به بحث «مهندسی فرهنگی» اشاره شده اما ارتباط آن با نقشه جامع علمی کشور مشخص نبوده و دارای ابهام است.
در بخش دیگری از این نقد، تجربه پیشرفتهای کمی و کیفی کشور در علوم اعم از علوم انسانی، الهیات، طبیعی و فنی و ریاضی در چند دوره تاریخی مورد اشاره واقع شده و توجه به این تجربیات و تاثیرات آن در طراحی نقشه جامع علمی کشور مورد تاکید قرار گرفته است.
در آخرین بند از نقد مذکور نیز با اشاره به آنچه «نگاه صرفا فناورانه به علم و افراط در آن» عنوان شده، ابراز عقیده شده که تنظیم چنین سند بالادستی و بنیادینی منحصراً از سوی دانشآموختگان رشتههای فنی و مهندسی امری نادرست بوده و تاکید شده که برای تنظیم چنین سند مهمی باید به سراغ دانشهای پایه و علوم انسانی و تحصیلکردگان و محققان این رشتهها رفت.