در جای جای این سرزمین پهناور میشود بساط گردشگری را گسترد و به سیاحت و سفر پرداختچرا که اهالی فرهنگ را میراث گرانبها هدیه میدهد و دوستداران طبیعت را کوه، جنگل، کویر و دریا. اما چه میشود که در عرصه رقابت جهانی برای ربودن دل گردشگران خارجی، ایران عقب میماند؟
البته ابتدا باید این عقب ماندن را باور داشت تا بتوان آن را آسیب شناسی کرد. متأسفانه در ایران هر گاه سخن از عقب ماندن یا توسعه نیافتگی به میان میآید بسیاری داد سخن سر داده و گلایه میکنند که برخی دارند به غرور ملی توهین میکنند اما تا کی میشود چشم بر توسعه نیافتگیها بست؟ آیا صنعت گردشگری ایران توانسته جای صنعت نفت را پر کند؟ چقدر به این هدف نزدیک شده؟چطور میشود که کشور همسایه ما یعنی امارات متحده عربی بهخصوص در شهر دوبی از کاه کوه میسازد و گردشگران سرتاسر دنیا را به دیدارش وا میدارد؟
شاید برخی علت موفقیت امارات را در محلی شدن حکومت بدانند؛ الگویی که دست فرمانداران را برای تصمیمگیری و آبادانی باز میگذارد. البته این الگو در سرزمینهای پهناور هند و چین هم تا حدودی به چشم میخورد که اتفاقا هر دوی این کشورها از نظر صنعت گردشگری و رونق بازار اقتصادی در ردیف کشورهای در حال توسعه قرار گرفتهاند.
کشورهایی چون تایلند و مالزی نیز در فهرست سفرهای گردشگری مردم جهان جای گرفتهاند که توانستهاند با الگوی گردشگر سالاری همه آنچه برای چند روز اقامت پر هیجان و به یاد ماندنی نیاز است را در خود جای دهند.
گردشگری، صنعتی پردرآمد
امروزه جاذبههای طبیعی، آثار باستانی، معبدها و مسجدها تنها دلیل سفر به شهرها و کشورهای دیگر نیستند، بلکه هتلهای مدرن، دریاچههای مصنوعی، استخرهای مجهز و پارکهای آبی و مکانهای تفریحی مدرن نیز نقش مهمی در جذب گردشگر و درآمدزایی دارند و میتوان گفت حالا که به نوعی، مدرنیته با زندگی مردم گره خورده است تنها از طریق جاذبههای تاریخی و میراثی نمیتوان صنعت گردشگری را جایگزین صنعت نفت و منبع درآمدی برای یک کشور دانست. در دنیای مدرن امروزی،گردشگری نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشورها و شهرها دارد.
صنعت گردشگری طبق آمارهای جهانی بیش از 10 درصد سهم تولید ناخالص دنیا را از آن خود کرده است و بزرگترین صنعت جهان بر حسب اشتغال و تجارت است. این سهم نیز بهطور فزایندهای در حال افزایش است. به بیانی دیگر گسترش صنعت گردشگری، گسترش اقتصاد وگسترش تعامل انسانی است. طبق نظر کارشناسان اقتصادی، سفر و توریسم درسال 2009 به میزان 3/9درصد در تولید ناخالص ملی جهان سهم داشته و موفق به تولید بیش از 210 میلیون شغل یا 4/7درصد از کل بازار اشتغال جهانی شده است. در آمریکا، اروپا و آسیا رقابت شدیدی برای جذب توریست و بهبود صنعت توریسم وجود دارد و هر کشوری سعی دارد با بهوجود آوردن امکانات رفاهی و تفریحی بیشتر، در این رقابت پیروز شود.
توریسم یکی از بزرگترین بخشهای ایجاد شغل در بیشتر کشورها و سریعترین موتور محرکه نیروی کار است که مستقیما آثار چندگانه آن در بخشها و خدمات مرتبط نظیر صنایع ساختمانسازی، نگهداری و تأسیسات و تجارت و کشاورزی نمود دارد.با توجه به وقوع بحران اقتصادی در سراسر جهان و تأثیر منفی آن در صنعت گردشگری بررسیهای کارشناسان اقتصادی نشان داده است که پس از 4 سال رشد پیاپی درآمدهای مالی با میانگین سالانه 6/3درصد، همزمان با آغاز دوره رکود اقتصادی در سال 2008، رشد تولید ناخالص ملی و نقل و انتقالات بانکی و مالی گردشگری، به میزان 0/1درصد کاهش یافته است.
این روند 2سال دشواری مالی را پیش روی این صنعت قرار داده است که احتمالا با 3/3درصد کاهش سود ناخالص ملی در سال 2009 پیشبینی میشود در سال 2010 نیز به میزان 3/0درصد کاهش ادامه یابد. اما در چشمانداز گردشگری و سفر با نگاهی فراتر از بحران جاری انتظار میرود که این صنعت نقش پویا و پیشرو خود را در رشد اقتصاد جهانی از سر گیرد. طبق تحقیقات کارشناسان اقتصادی از هر13 شغل موجود یک شغل به صنایع مسافرتی و گردشگری اختصاص دارد و درسال 2019 از هر 8/11شغل موجود یک شغل به این صنایع مرتبط خواهد بود.
گوی رقابت در دست شرق آسیا
به وضوح میتوان موفقیت کشورهای شرق آسیا را در رقابت تنگاتنگ جذب گردشگر در آسیا مشاهده کرد. البته سرزمینهای داغ و بیآب و علف عربی هم در چنین رقابتی موفق عمل کردهاند اما کشورهایی چون مالزی، تایلند، سنگاپور و چین در این رقابت موفقتر بودهاند.
پارکهای آبی، باغهای زیبای گل، باغ وحشهای منحصر به فرد مانند پارک مخصوص کروکودیلها در تایلند و پارک پرندگان مالزی مکانهای جذاب و دیدنیای هستند که هر گردشگری از دیدار آنها لذت میبرد چرا که چنین هیجان و لذتی را در زندگی روزمره هرگز نمیتواند تجربه کند.متأسفانه ایران در این چرخه جایگاه مناسبی ندارد؛ تنها سهم ایران از صنعت گردشگری جذب گردشگران فرهنگی است. جالب است که نگاهی گذرا به آمار و ارقام جهانی، سندی است بر این مدعا که گردشگران خارجی راه ایران را گم کردهاند.
ایران، سرزمین پر جاذبه اما...
متأسفانه ارائه آمار در ایران همیشه با اما و اگر مواجه میشود. برای مثال امسال سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ورود 5/1 میلیون گردشگر به کشور خبر داد اما سؤال اساسی اینجاست که این 5/1 میلیون نفر کجا هستند که ورودشان نه تنها حس نمیشود که در ساختار اقتصادی مردم نیز تأثیری نمیگذارد؟پاک کردن صورت مسئله دردی دوا نمیکند. ابتدا باید بپذیریم که مسائل پیش آمده در سال جاری باعث لغو بسیاری از سفرهای خارجی به کشور شد که متأسفانه نه تنها این موضوع را نمیپذیریم بلکه آن را وارونه جلوه میدهیم. پذیرفتن یک مسئله در ابتدا و سپس همدلی و همراهی با مردم میتواند راهکارهای بسیاری را بر سر راه مسئولان قرار دهد تا برای برون رفت از بحران چاره اندیشی شود؛ مادامی که مردم در برابر بحران یا مشکلاتی که برای مسئولان یک حوزه بهوجود میآیند غریبه باشند مشکل پا برجا میماند.
چندی پیش محمد علی واقفی از اعضای هیأت مدیره جامعه تورگردانان ایران به خبرگزاریها گفته بود که تورهای خارجی تحتتأثیر شرایط داخل کشور پس از انتخابات در حال لغو شدن هستند، ضمن آنکه حوادث اخیر ناوگان هوایی کشور نیز باعث شده که همان تعداد اندک گردشگران نیز تمایل به استفاده از مسیرهای هوایی در ایران نداشته باشند. با این همه بقایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در یکی از گفتوگوهای اخیر خود اگرچه تأثیر حوادث داخلی بر صنعت گردشگری را رد نکرده اما اثرات آن را بسیار ناچیز دانسته است.
اینها همه در حالی است که آمارها از لغو شدن 95 درصد تورهای خارجی در ایام پس از انتخابات حکایت داشته وآژانسداران ایرانی بر نبود گردشگر خارجی در کشور تأکید میکنند. آنها معتقدند صنعت گردشگری ایران در زمینه ورود گردشگران خارجی با افت بسیاری روبهرو بوده است. محمدحسن کرمانی، رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدماتی و مسافرت هوایی نیز بر نبود گردشگر خارجی در کشور تأکید میکند و میگوید: این روزها تمامی آژانسدارانی که در زمینه ورود توریست فعالیت میکنند با مشکل مواجه شده و تورهای آنها در کشورهای خارجی لغو شده است.
از سوی دیگر مسیحالله صفا، رئیس جامعه هتلداران کیش و عضو انجمن دفاتر خدمات مسافرتی ایران نیز در گفتوگو با خبرگزاریها آمار حضور یک میلیون و 500 هزار نفر گردشگر خارجی در 7ماه گذشته را نادرست دانسته است.وی با بیان استدلالی ساده تصریح کرده است: اگر این تعداد گردشگر خارجی در 7ماه گذشته را به تعداد روزها تقسیم کنیم، روزانه بیش از 7هزار نفر را بالغ میشود و روزانه بیش از 7 هزار نفر به معنی روزانه 30پرواز خارجی است، آنهم فقط گردشگر آیا این 30پرواز عملی شده است؟!
در فرودگاه امام(ره) روزانه حتی نصف این تعداد پرواز هم به زمین نمینشیند. نکته دیگر اینکه گردشگر خارجی که یک شب در کشور مقصد اقامت نمیکند. این یعنی شب اول 7 هزار نفر، شب دوم 14 هزار نفر و شب سوم این تعداد به 21 هزار نفر میرسد. این تعداد گردشگر اگر یک هفته هم بماند ظرفیت اشغال هتلهای ما به 49 هزار نفر در یک شب توسط گردشگران خارجی میرسد.
حال کدام نهاد رسمی میتواند حضور 49 هزار نفر توریست خارجی را در یک شب در ایران تایید کند؟متأسفانه ایران در سالهای گذشته نیز کشور گردشگر محوری نبود اما با تلاش مسئولان، روندی رو به رشد هر چند کند را در پیش گرفته بود اما حالا نه تنها به جای اول خود که انگار به جایگاهی پایینتر هم نزول کرده است.
ایران بیشترین سهم توریستش را به گردشگران فرهنگی اختصاص داده است چرا که بناهای تاریخی و میراثی گرانبها در خود دارد که شاید در هیچ کجای دنیا نتوان مثال آن را دید. توجه ویژه به حفظ و مرمت این بناها و ایجاد امنیت و تبلیغات گسترده در این راه شاید بتواند گردشگران فرهنگی را به ایران بازگرداند اما اگر سهم بیشتری از گردشگری و مسافران خارجی مد نظر باشد، راه طولانیای در پیش است.
باید به یاد بیاوریم زندگی مدرن امروزی سفرهای مدرنتری را هم میطلبد حال که هر روز شاهد افتتاح بلندترین برجها در آسیا یا ساخت بزرگترین پارکها و تفریحگاهها هستیم که دل گردشگران را نشانه رفته است و آنها را از ایران فرهنگی ربوده و به سفرهای مدرن و پرهیجان دعوت میکند.