انـتـخـاب اسـبـاببـازی بـرای کودکان، تابع فلسفهای است که باید در آن متغیرهایی را از جمله سن کودک، میزاناثرپذیری وسیلهای که بـرای وی خـریداری میشود و میزان ارتباط درونی کودک با آن، لحاظ کرد. اگر چه رسالت اول یک اسباببازی برای کودک سرگرم کردن اوست اما مهمترین نکتهای که باید در این زمینه بـدان پـرداخـتـه شـود، نـیرویی است که آن اسباببازی میتواند در طول استفاده درازمدت، سـبـب الـف- تحریک خلاقیت نوزاد و ب- تقویت بالنده آن شود.
به لحاظ روانشناسی، کودکان و نوزادان در برخورد با اسباببازیهای خود، از کارکردهای ذهن خلاق خود بهره میگیرند به همین جهت است که در استفاده از آنها تمامی حالات آن را به وجود میآورند، تکان میدهند، میاندازند، قطعاتش را جدا میکنند، محکم به آن میکوبند، واژگونش میکنند و.... کودکان در تمامی این عکسالعملها در پی مشاهده حالات مختلف آن اسباببازی هستند تا طریقهای که بیشتر با آن ارتباط برقرار میکنند را برای بازی با آن برگزینند.
تکرار زیاد این هیجان در آنها درونی میشود و بدین ترتیب آنها با اولین قانونهای منطقی زندگی آشنا میشوند. کودکان وقتی از سه مرحله پرت کردن ماشین، جلو راندن ماشین و انداختن ماشین، درک میکنند که جلو راندن ماشین، لذت بیشتری به آنها میدهد، بدون واسطه تابع این قانون خود ساخته شده و از آنجایی که این قانون در لوح سفید مغز آنان حک میشود تا پایان عمر با این طرز فکر زندگی میکنند؛ به همین جهت است که روانشناسان بر یادگیری مفاهیم گوناگون و زبانهای مختلف در سنین کودکی به والدین تأکید میورزند.
والدین باید اسباب بازیهایی را انتخاب کنند که علاوه بر برانگیختن و بالا بردن خلاقیت کودک، ایمن و زیبا باشد و جنبههای سرگرمی کودک را در درون خود داشته باشد؛ چرا که بیمحتوایی یک اسباببازی علی رغم شکل و ظاهر زیبا، نمیتواند موجبات اقناع درازمدت کودک را فراهم آورد در نتیجه از آن اسباببازی دلـسرد شده و بهدنبال وسیلهای دیگر برای جایگزینی ابزار قبلی میگردد.
ممکن است با یک بار وقوع چنین حالتی در کودک، آستانه پذیرش اسباببازیهای جدید از طرف وی تا حدود بسیاری پایین بیاید که این جریان با توجه به اثرات طولانیای که در بزرگسالی کودک دارد نگرانکننده است پس بهتر است والدین در چنین مواقعی، تن به خواست کودک مبنی بر خرید اسباببازی جدید ندهند و با تنقلاتی چون آب نبات و بستنی ذهن وی را منحرف سـازنـد. همچنین در انتخاب اسباببازی با کاربرد بالای سرگرمی دقت لازم را به عمل آورند تا احساس زودگذر بودن در مورد وسایلی که کودک در اختیار دارد، نزد وی شکل نگیرد.
نکته اساسی دیگر در این زمینه، توجه به این رویـکـرد علـمـی اسـت کـه اسـبـاببـازیهـا میبایست در جریان رشد کودک، تغییرات کلی کنند. مطمئناً اسباببازیای که کودک در شش مـاهـگـی بـا آن سرگرم میشده، اقتضای دوسالگیاش را فراهم نمیآورد. لذا والدین باید توجه داشته باشند که با دقت در توانمندیهای کودک خود، نوع اسباببازی و قدرت کارکرد آن را با رشد سن کودک تنظیم کنند؛ هرگونه اخلال در این زمینه، علاوه بر این که کودک را پرخاشگر و بهانهگیر بار میآورد بلکه وی را قائل به استفاده از مکانیسم «بازگشت» میکند. در این مکانیسم، کــودک بــه واســطــه عـدم ارتـبـاطـی کـه بـا اسباببازیهای خود برقرار میکند، سهواً به اقداماتی دست میزند که از سوی والدینش نهی شده که از آن جمله میتوان به جیغ کشیدن، کار خرابی، گریه کردن، بیتابی در آغوش پدر و مادر و... اشاره کرد.
نکته قابل توجه دیگر این است که والدین نباید یـک اسباببازی را برای تمام کودکان همان محدوده سنی مناسب بدانند؛ چرا که سطح علایق و تواناییهای کودکان با یکدیگر متفاوت است و به همین دلیل یک اسباببازی واحد نمیتواند برای دیگر کودکان جالب و سرگرمکننده باشد.
اسباببازیها، دنیاهای منطقی کودک هستند. کودکان در ضمیر جستوجوگر خود به بسیاری از سؤالات خود در ارتباط با مصداق کارهایشان میرسند. آنها به واسطه ذهن پویایی که دارند خـیلـی زود در بـرابـر واکـنـشهای مختلف، عـکـسالـعـملهای گوناگون نشان میدهند. استفادههای متغیر از یک اسباببازی طی سه هیجان خشم، ترس و عاطفه به خوبی موید این مطلب است.
مطمئناً آرامش خاصی که کودکان در پناه بازی بـا اسباببازیهایشان به دست میآورند، به گـونـهای جـدی در رفتار شخصیتی آنان طی بزرگسالی تأثیر شگرفی میگذارد و از آن طرف هـرگـونـه عـصبانیت و بیتابی نیز در آینده او تأثیرگذار خواهد بود.
لـذا والـدیـن در انـتخاب اسباببازی برای کودکان، نهایت دقت را مبذول دارند تا با یک انـتـخـاب صـحـیـح و هـدفمند، تیپ درونی شـخصیت آتی فرزند خود را پرورش داده و مشخص کنند.