همزمان با صد و سیامین سالروز تولد علامه علیاکبر دهخدا، سید فرید قاسمی از فعالیتهای مطبوعاتی دهخدا سخن گفت.
به گزارش همشهریآنلاین در این مراسم که (سه شنبه 29 دی) در موسسه لغت نامه دهخدا برگزار شد، سید فرید قاسمی با اشاره به این که حدود 15 سال از عمر 76 ساله دهخدا صرف روزنامهنگاری حرفهای شد گفت:
علامه دهخدا از 27 سالگی تا 42 سالگی به شکل مستمر کار روزنامهنگاری کرد. او مشق روزنامهنگاری را با شبنامهنگاری آغاز کرد. مخفینگاری دهخدا و زیر زمینینویسیاش سبب شد که در مخافل سیاسی و فرهنگی آن روزگار اشتهار پیدا کند. [بزرگداشت صد و سیامین سال تولد دهخدا]
به گفته قاسمی وقتی فرمان مشروطیت صادر شد، روزنامهنگاری ایرانی برای نخستین بار رونق گرفت و در یک سال اول بیش از یکصد عنوان بر شمار نشریات افزوده شد که یکی از موفقترین و پرشمارترین این نشریات صور اسرافیل بود. مجوز صوراسرافیل را به نام میرزا قاسم تبریزی صادر کردند. او با سرمایه خود سعی داشت یک سازمان مطبوعاتی خصوصی پایهگذاری کند. میرزا جهانگیر شیرازی را به عنوان مدیر هفته نامه صوراسرافیل برگزید. در پی سردبیر خوش قلم میگشت تا این که نمونه نوشتههای دهخدا را به تقیزاده نشان داد. تقیزاده پسندید و دهخدا با دستمزد شمارهای ده تومان و ماهانه 40 تومان به استخدام هفتهنامه یاد شده درآمد.
قاسمی به پیشه قبل از روزنامهنگاری دهخدا اشاره کرد و گفت: با اشتغال در صور اسرافیل علی اکبر دهخدا از مترجمی مهندسان بلژیکی که به راه سازی جاده شوسه ورامین به خراسان مشغول بودند، استعفا کرد و تمام وقت به خدمت صوراسرافیل درآمد.
با انتشار شماره اول صوراسرافیل شور و غوغایی در تهران و شماری از شهرهای ایران پدیدار شد و هر چه زمان میگذشت اقبال عمومی هم به آن نشریه فزونی میگرفت.
وی افزود: صوراسرافیل چاپ تهران با وجود آنکه 5 بار - شمارههای 6 ،14،19 ،25 و 32 - توقیف شد اما یک سال و یک ماه و سه روز دوام آورد. در این 398 روز در مجموع 32 شماره با قطع 20 در 34 و هر شماره در 8 صفحه منتشر شد. البته شمارههای 7 و 8 با تاریخ پنجشنبه 21 جمادیالثانی 1325 قمری با هم و در 16 صفحه انتشار یافت.
قاسمی به غفلت عمده کسانی که به تجدید چاپ صوراسرافیل مبادرت کردند، اشاره کرد و گفت: صور اسرافیل حد فاصل شمارههای یک و دو، یک ضمیمه دو صفحهای داشت که متاسفانه همه کسانی که صوراسرافیل را تجدید چاپ کردهاند این دو صفحه را ندیدهاند و به جای آنکه 258 صفحه به چاپ برسانند، 256 صفحه چاپ کردند. این نشریه در 13 ماه و سه روز حیات خود به ترتیب سه بار در تهران جابجا شد: خیابان ناصری (ناصر خسرو) خیابان علاءآلدوله (فردوسی) و محله امامزاده یحیی. این هفتهنامه سیاسی، تاریخی، اخلاقی، در مطبعه پارسیان چاپ میشد و صوراسرافیل از نخستین چاپ کردههای مطبعه پارسیان است.
وی به نقش دهخدا در این نشریه اشاره کرد و گفت: انگیزه انتشار و پیمان دهخدا با خوانندگان را در سرمقاله شماره نخست میتوان خواند، او مینویسد: به خواست خدا شاید بتوانیم به دین و دولت و وطن و ملت خدمتی کنیم. تملق از کسی نمیگوییم، و به رشوه گول نمیخوریم. قدح و مدح بیجا از کسی نمیکنیم و اغراض نفسانی به کار نمیبریم.
این مورخ تاریخ مطبوعات درباره گرد همآمدن سه چهره اصلی صوراسرافیل گفت:
سه گرداننده اصلی صوراسرافیل سه نگاه به هستی داشتند که دست روزگار آن سه را در کنار یکدیگر و برای انجام یک هدف قرار داده بود. این سه پس از صوراسرافیل نیز سه سرنوشت متفاوت داشتند در روزگار صوراسرافیل حاصل سرمایه میرزا قاسم، کار میرزا جهانگیر، و قلم میرزا علی اکبر هفتهنامهای شد که به محض انتشار ولولهای برپا کرد. ستون «چرندپرند» را که امروز ما نوشتههای طنزآمیز دهخدا مینامیم، او قسمت اخلاقی نشریه میدانست.
به گفته قاسمی ،آنچه صوراسرافیل را جاودانه کرد افزون بر ارزش ادبی و تاثیر اجتماعی در این نکته نهفته است که تطمیع و تهدید در علیاکبر دهخدا اثر نکرد. او قانونخواه بود، و به هدف خود که ایرانی آباد و آزاد بود می اندیشید.
وی افزود: دهخدا بعد از 32 شماره چاپ تهران و به دنبال توپپرانی بهارستان و بمباران مجلس، راه مهاجرت را در پیش گرفت و سه شماره صوراسرافیل در محرم و صفر 1327 قمری در سویس منتشر کرد.
منابع اصلی به این نکته اشاره دارند، که صوراسرافیل چاپ سویس اگر به تخت کفش مسافرین هم بود، به ایران میآمد و یک نسخه دستکم بیست دست میگشت. به هر صورت حضور دهخدا در اروپا شهرتی فرامرزی برای او پدید آورد و بسیاری از روزنامههای اروپایی صور اسرافیل را ترجمه کردند و به دهخدا پیشنهاد کار دادند. اما دهخدا هدف دیگری داشت و از سویس راهی اسلامبول شد و به نشر سروش مبادرت کرد.
این مورخ مطبوعات و کتاب درباره نشریه سروش چاپ ترکیه گفت: سروش چاپ اسلامبول از چهارشنبه 12 جمادیالثانی 1327 قمری تا سهشنبه 10 ذیقعده 1327 قمری در مجموع 14 شماره در قطع 32 و نیم در 48 و هر شماره 8 صفحه انتشار پیدا کرد. شماره 15 این نشریه نیز آمادهسازی شد اما گویا به نشر نرسید.
دهخدا در سرمقاله شماره نخست انگیزه انتشار سروش را دفاع از حقوق ملت و دولت و سعی در تذهیب و تصحیح اخلاق هموطنان و توسعه افکار عامه، اتفاق مابین طبقات مختلفه و اتحاد میان دولت و ملت نوشته است. سروش به وسیله مسافران به ایران میآمد و دو عباسی به فروش میرسید.
به گفته قاسمی دهخدا در روزگار روزنامهنگاری، افزون برنام حقیقی، با 15 نام پوشیده مطلب مینوشت. پاره ای از دیگر نشریات را نیز به دهخدا منتسب کردهاند، از جمله روحالقدس چاپ اروپا و «جفنک مفنگ» چاپ تهران.
نویسنده سرگذشت مطبوعات ایران با ابراز تردید درباره انتساب جفنگ و مفنگ به دهخدا گفت: همه نوشتهها درباره جفنگ مفنگ، به استناد کتاب تاریخ بیداری ایرانیان است. نمیدانم به چه استنادی این نکته در کتاب ناظمالاسلام کرمانی آمده است. اما سه شماره از نشریهای با عنوان نفخه صور وجود دارد که در سفر 1326 قمری منتشر شده و یک مطلب ثابت در هر سه شماره با عنوان جفنگ مفنگ دیده میشود.
وی افزود: فروردین 1300 مجوز انتشار روزنامه فردا به نام دهخدا صادر شد. دهخدا قبل از کودتای سوم اسفند 1299 در فکر انتشار روزنامه بود. اما پس از کودتا به او اجازه دادند که او منصرف شد.
قاسمی درباره مطالب دهخدا در نشریات مختلف گفت: به طور کلی پارهای از آثار دهخدا در نشریههای تنبیه درخشان، مجلس، شوری، ایران کنونی، آفتاب، جنگل، بهار، باختر امروز، پیکار،شفق سرخ، کبوتر صلح، آموزش و پرورش، مهر، یغما، دانش، فرهنگ، و شماری دیگر به چاپ رسیده است و به مدت یک ماه نیز اداره روزنامه آفتاب را عهدهدار بود.
به اعتقاد قاسمی، دهخدا روزنامهنگار دوره رونق است و نه رکود، در دوره رونق است که میان انبوه روزنامهها و روزنامهنگاران به چهرهای شاخص بدل میشود، کنارهگیری او از جهان مطبوعات ایرانی مصادف با دوره رکود است. یک دوره رکود 20 ساله.
رونق بعدی زمانی اتقاق میافتد که دهخدا به سن 62 سالگی رسیده و دیگر شور و حال جوانی را ندارد و برای خود وظیفهای دیگر قائل است.
قاسمی در پایان گفت: اگر بخواهیم در دو کلمه هدف دهخدا از روزنامهنگاری را بدانیم باید یادآور شویم هدف او و انگیزه او؛ برپایی قانون و تصحیح اخلاق بود.