همشهری آنلاین: ۱۳فروردین سالروز درگذشت علی اکبر صنعتی است. صنعتی مجسمه خیلیها را ساخت؛ از گاندی مهربان و صبور گرفته تا رضاخان میرپنج. مصائب بسیار دید؛ اما همیشه ساخت و تصویر کرد و باز مجسمه خیلیها را ساخت.
به گزارش هنرآنلاین، زنده یاد علیاکبر صنعتی، نقاش و مجسمهساز از نسل هنرمندانی بود که که نام و هنرشان با مصایب و نابسامانیهای تاریخ معاصر ایران گره خورده است. جنگ اول جهانی به تنهایی دورانی آنچنان محنتبار بر کشور تحمیل کرده بود که تلفات و زیانهایش حتی خانوادههای عمدتاً کمبضاعت و فرودست را به ورطه از هم پاشیدگی کشانده بود.
علیاکبر صنعتی در آستانه چنین مصایبی درسال ۱۲۹۵ در کرمان به دنیا آمد. سید علیاکبر ۶ ماهه بود که پدرش بر اثر بیماری طاعون در گذشت و ۸ سال داشت که مادرش به علت فقر مالی و مهمتر از آن جلوگیری از آسیبهای اجتماعی که معمولاً دامنگیر چنین کودکان فقیر و بیسرپرست میشود او را به پرورشگاه صنعتی که در آن سالها یتیم خانه نامیده میشد، سپرد.
موسس این پرورشگاه، حاج علیاکبر صنعتیزاده، برای اینکه بچههای پرورشگاه بتوانند تحصیل کنند نامخانوادگی خود را به روی آنها میگذاشت و نام سیدعلیاکبر صنعتی نیز به همین دلیل نام قانونی علیاکبر شد. علیاکبر ضمن تحصیل در پرورشگاه با توجه به عشق و علاقه وافری که به فنون نقاشی و مجسمهسازی داشت در حد مقدورات موجود به خلق آثار ارزشمند در پرورشگاه دست یافت.
مرحوم حاج اکبر صنعتیزاده هم که از علاقه و استعداد او در این زمینهها آگاهی حاصل کرد، همواره موجبات تسهیل در کار و تشویق او برای خلق آثار زمینهای فراهم میکرد. سید علیاکبر صنعتی دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دوران توقف در پرورشگاه به پایان رساند.
با همین مقدمه روشن است که زندگیای اینگونه، شرح حالی چنان مفصل و پر افت و خیز را رقم زده که مجال و فرصتی ویژه شاید مثنوی هفتاد من کاغذ میطلبد. اما از بیان جزئیات دیگر حیات این مرد سختی کشیده که بگذریم شاید در این مجال تنها بتوان نقاط عطف و دستاوردهای هنری او را آن هم در اشارهای کوتاه بازخوانی کنیم.
آغاز آموزشهای آکادمیک نقاشی و مجسمهسازی
صنعتی با توجه به علاقه زیادی که به ادامه تحصیل در رشتههای نقاشی و مجسمهسازی داشت، مایل بود و کوشش میکرد خود را به تهران برساند و در مدرسه صنایع مستظرفه که در آن سالها به همت مرحوم محمد غفاری معروف به کمالالملک تاسیس شده بود، به ادامه تحصیل مشغول شود. او در نهایت موفق شد در مدرسه صنایع مستظرفه با استفاده از محضر اساتید بزرگی چون سید ابوالحسن خان صدیقی که بعد از کمالالملک ریاست مدرسه صنایع مستظرفه را به عهده داشت به تحصیل هنر مجسمهسازی مشغول و به خلق آثاری ارزشمند در زمینههای نقاشی و مجسمهسازی پرداخت.
علیاکبر صنعتی طی ۱۲سال تحصیل در مدرسه کمالالملک، از آموزش و یاری استادانی همچون ابوالحسن خان صدیقی، استاد علیمحمد حیدریان، حسینخان شیخ، استاد اسماعیل آشتیانی، حسینعلی خان وزیری و مرحوم علی رخساز بهره برد و به سال ۱۳۱۹ دانشنامه لیسانس خود را در رشته نقاشی گرفت.
یک بار دیگر بازگشت به پرورشگاه
صنعتی پس از دریافت دانشنامه لیسانس خود در هنر نقاشی و پس از بازگشت به کرمان به تعلیم هنرش به کودکان همان پرورشگاهی پرداخت که روزگاری خود در آنجا زندگی کرده بود. او برحسب وظیفه و ادای دینی که نسبت به پرورشگاهی که در آن پرورش یافته بود احساس میکرد، تعداد ۴۰ تن از کودکان یتیم پرورشگاه را انتخاب کرد و به آنها تعلیم نقاشی داد.
موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان که ۴۰ سال محل نگهداری کودکان بیسرپرست بود، در سال ۱۳۵۶ افتتاح شد و آثار علیاکبر صنعتی و هنرمندان دیگر چون سهراب سپهری به طور دائمی در آن به نمایش گذاشته شد.
تاسیس موزه صنعتی تهران در میدان توپخانه
موزه صنعتی تهران در سال ۱۳۲۵ بنا شد اما ساخت بنای این موزه همزمان با احداث میدان توپخانه در سال ۱۲۸۴ هجری قمری به دستور میرزا تقیخان امیرکبیر آغاز شده بود. طبقهٔ نخست این بنا در دورهٔ رضا شاه، اصطبل و طبقهٔ دوم آن هم مکان استراحت او بوده است. در آن زمان استاد علیاکبر صنعتی توانست از این ساختمان به عنوان کارگاه و بعدها به عنوان محلی برای نصب و نمایش آثارش استفاده کند. به این ترتیب، این ساختمان به موزه تبدیل شد و بعد از انقلاب نیز به جمعیت هلال احمر ایران تحویل داده شد.
بعد از آن، به مرور مردم برای دیدن آثار موزه به این بنا آمدند، اما از اوایل سال ۱۳۸۵ یعنی بلافاصله پس از درگذشت علیاکبر صنعتی حرف و حدیثهایی درباره وضعیت نابسامان این بنا و در معرض خطر بودن آثار موجود در آن شنیده شد، در طول این سالها بنا به درخواست هنرمندان مجسمهساز، چند بار موزه برای مدت کوتاهی بازگشایی و دوباره بسته شد.
این موزه از چند سال پیش تعطیل شده است. مسئولان هلال احمر دلیل تعطیل شدن موزه را مرمت آن اعلام کردند، اما رفته رفته موزه متروکه و به محل تجمع معتادان و دستفروشان تبدیل شد. این اتفاق باعث شده است آثار استاد صنعتی در معرض نابودی قرار بگیرد و اعتراض خانواده او را در پی داشته باشد.
۲۸ مرداد و قتل عام مجسمههای صنعتی
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی بین مصدق و شاه درگیری پیش آمد و حکومت مصدق با کودتا بر کنار شد، عدهای آدم جاهل و ناآگاه به نمایشگاه هجوم آورند و مجسمههای بیگناه استاد را شکستند. قصد آنها شکستن مجسمههایی بود که صنعتی بر حسب حرفه یا بالاجبار از شاه ساخته بود اما اکثر مجسمههای نمایشگاه خرد شد، تابلوهای آن شکست و از بین رفت.
اما این تنها باری نبود که مجسمههای وی در هم شکسته میشد. نمایشگاهی که در میدان راه آهن در ملک پسر حاج علیاکبر به طور دایم برپا بود هم در انقلاب ۵۷ نابود شد.
مکتب نوین آبرنگ استاد سید علی اکبر صنعتی
استاد صنعتی در نیمه دوم عمر، میان نقاشی رنگ و روغن و آبرنگ؛ به فکر اعتبار بخشیدن به نقاشی آبرنگ افتاد. به گونهای که آرام آرام آبرنگهایش منزلت مکتب شدن را یافت. مکتب نوین آبرنگ استاد سید علیاکبر صنعتی، تحولی بود بنیادین و شگفتانگیز که بیاغراق نسلی را در عرصه نقاشی رهرو خویش ساخت.
از تابلوهای آبرنگ او میتوان "آقا سید حسن"، "شوق پرواز"، "یک جهان رنگ و نقش"، "شبان و موسی"، "میشود دوست داشت"، "زندگی در مرداب"، "اسب تنها در دشت"، "عاشقان گل"، "آن یادها که رفت"، "سپیدهدم دهکده"، "یاد ایام کودکی"، "باغ بیحصار"، "پناه"، "جمعه سبز" و... را نام برد.
۲۰۰۰ نقاشی و نگاره و چهارصد مجسمه، از گاندی تا رضاخان میرپنج
صنعتی مجسمه خیلیها را ساخت؛ از گاندی مهربان و صبور گرفته تا رضاخان میرپنج. مصائب بسیار دید؛ اما همیشه ساخت و تصویر کرد و باز مجسمه خیلیها را ساخت؛ از مسیح و مادر و کودکان یتیم گرفته تا شاهعباس و فردوسی و نادر، برای تمثال تمامی بزرگانی که آفریده بود، آرامگاهی دنج و خلوت بنا کرد، برای تمامی مردگان. طی چند دهه فعالیت هنری بیش از ۲۰۰۰ تابلوی رنگ و روغن، آبرنگ، موزاییک از سنگ و حدود ۴۰۰ مجسمه پدید آورد که در دو موزه به نام وی در کرمان و تهران و سایر موزههای داخل و خارج از کشور و مجموعههای خصوصی نگهداری میشود. از علیاکبر صنعتی در سال ۱۳۷۹ به عنوان منتخب فرهنگستان هنر در بزرگداشت نامآوران تجلیل شد.
پرده آخر
علیاکبر خان صنعتی که از چند سال پیش از مرگش به دلیل سکته مغزی و عارضه ریوی در بستر بیماری بود، قدرت تکلم خود را از دست داده و نیمه چپ بدنش نیز فلج شده بود. او همچنین از ششم اسفندماه ۱۳۸۴ به علت عارضه ریوی و مشکل تنفسی در بیمارستان ایرانمهر بستری و پس از بهبودی نسبی از بیمارستان ترخیص شد اما سرانجام بامداد سیزدهم فروردین ۱۳۸۵ در سن ۹۰ سالگی دارفانی را وداع گفت. پیکر استاد علیاکبر صنعتی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
او تنها هنرمند ایرانی است که نامش بر روی دو موزه ثبت شده است. موزهای در کرمان که بر سردرش نوشتهاند موزه علیاکبر صنعتی و دیگر موزهای که گرچه نامش بر بالای آن نیست اما تا هست همه آن را به نام موزه صنعتی تهران میشناسند.