جلالالدین شمسایی: اگر تا به حال گذرتان به روستای دیزباد نیشابور نیفتاده است پیشنهاد میکنیم حتما سفری به این روستای شگفت انگیز داشته باشید.
روستايي پر از توربينهاي بادي كه وقتي به چند كيلومتري آن ميرسيد تغيير ناگهاني دما را به خوبي حس ميكنيد و خنكاي ناشي از آب و هواي مطبوع آن، حال و هواي روح و جسمتان را عوض ميكند. ديزباد روستايي پلكاني با آداب و رسوم خاص و مردماني مهمان نواز است كه حتي به عنوان يكي از باسوادترين روستاهاي دنيا در يونسكو ثبت شده است. براي اينكه بيشتر با اين روستاي عجيب و غريب، مردمان با سواد و آداب و رسوم آن آشنا شويد پيشنهاد ميكنيم گزارش ما را تا انتها دنبال كنيد.
در نيشابور به هركسي بگوييد كه به شما آدرس روستاي ديزباد را بدهد با همان لهجهي شيرين ميگويد همو روستاي باسوادا؟ شايد در جواب با تعجب سري تكان بدهيد و آدرس را بگيريد و برويد سمت روستا اما بد نيست بدانيد كه اين روستا در سال 1348به عنوان يكي از روستاهاي باسواد دنيا در يونسكو به ثبت رسيده است.
محمداسماعيل اعتمادي، رئيس اداره ميراث فرهنگي و گردشگري استان خراسان رضوي در اين باره ميگويد: «ديزباد يكي از روستاهاي شگفت انگيز و ناشناخته در ايران است كه بيشتر افراد آن تحصيلكرده هستند و به ندرت كسي پيدا ميشود كه ترك تحصيل كرده و يا مدرك ديپلم داشته باشد. بيشتر افراد حاضر در روستا مدرك دانشگاهي گرفته و به شهر مهاجرت كردهاند تا به مردم و كشورشان خدمت كنند. با اين حال، روستا و محل زندگيشان را فراموش نكردهاند و در ايام نوروز و تابستانها اين جا قلقله ميشود.»
- اولين مدرسهي روستا
در زمانهاي گذشته كه خانوادهها ارزش زيادي براي درس خواندن بچههايشان قائل نبودند و صرفا بچهها را به عنوان يك نيروي اقتصادي براي تامين نيازهاي خانواده ميدانستند، ديزباديها اولين مدرسهي روستا را در سال 1312 تاسيس كردند. مدرسهاي كه باعث دگرگوني فرهنگي اين روستا شد.
«بعد از تأسيس مدرسهي ناصرخسرو، تعداد كمي از روستاييان بچههايشان را به مدرسه فرستادند اما بعد از مدتي وقتي فايدهي مدرسه و درس خواندن در بين مردم دهان به دهان پيچيد؛ بيشتر خانوادهها تصميم گرفتند تا فرزندانشان را براي تحصيل و كسب علم به مدرسه بفرستند.»
بعد از مدتي برخلاف ديگر مناطق كشوركه خيلي سخت بچه هايشان را به مدرسه ميفرستادند مدرسه رفتن در ديزباد به يك كار عادي تبديل شد و خانوادهها كمتر براي مدرسه رفتن به بچههايشان سخت ميگرفتند. «اين كار مردم روستا ماندگار شد و باعث شد تا نخبگاني به جامعه تحويل دهد كه موجب فخر و مباهات همه روستاييان بشود. طوري كه در سال 1348 ديزباد به عنوان يكي از معدود روستاهاي صد درصد باسواد جهان در سازمان جهاني يونسكو ثبت شد.»
اعتمادي ميگويد يكي از دلايلي كه خانوادهها مانع حضور فرزندانشان در مدارس ميشدند هزينهي كتابها و همچنين دفتر و مداد و لوازمالتحرير بچهها بود كه مدير مدرسهي ناصرخسرو با ايدهاي جالب اين مشكل را برطرف كرد.
«مدير مدرسه بعد از اينكه ديد استقبال بچهها از مدرسه نسبت به روستاهاي ديگر بيشتر است به خانوادههايي كه فرزندانشان را به مدرسه نفرستاده بودند سر زد و علت را جويا شد. بعد از اينكه مدير مدرسه متوجه شد عدهاي به خاطر نداشتن توانايي مالي مناسب، فرزندشان را به مدرسه نميفرستند با برنامهريزيهايي كه انجام داد توانست كاري كند كه آموزش تا مقطع دبيرستان براي بچههاي روستا رايگان باشد. ايدهاي كه يكي از عوامل ثبت ديزباد به عنوان يكي از روستاهاي باسواد دنيا شد.»
- اولين شبكه برق خصوصي
اوايل وسيلهي روشنيبخش روستاي ديزباد، مولدي بود كه با زغال سنگ كار ميكرد. با اين حال با غروب خورشيد و تاريك شدن هوا، تنها وسيلهي روشنيبخش مردم سوسوي ستارگان بود. اين بود كه مردم روستا به فكر افتادند تا همانند مردم شهرهاي تهران، تبريز و مشهد فكري به حال رفت و آمد در شب بكنند. كاري كه محصلان و دانشآموزان ديزبادي به خوبي از پس آن برآمدند و اولين شبكه برق خصوصي روستا را به كار انداختند.
«دانش آموزان و معلمان ديزبادي سرمايه عظيمي براي مردم روستا بودند. آنها با همكاري يكديگر و مردم و با استفاده از چراغهاي سفالي، فلزي و شيشهاي منازل، كوچهها و حتي معابر روستا را مجهز به برق و روشنايي كردند تا مردم براي رفت و آمد در تاريكي هوا مشكلي نداشته باشند.» كساني بودند كه هر شب نردبان به دوش، همراه با ظرفهاي نفتي و روغن گياهي و حيواني در دست، چراغهاي ديواركوب و فانوسهاي آويزان روي تيرهاي چوبي را روشن ميكردند. «البته بيشتر اين چراغها به خاطر اينكه مخزن شان كوچك بود و همچنين به خاطر سوخت كم،تا ساعاتي بعد از بامداد روشن ميماندند. با اين حال بيشتر مردم سعي ميكردند تا با تاريك شدن هوا خودشان را به خانه برسانند و به تاريكي شب نخورند. براي همين روشن نبودن روستا در آن ساعات مشكل چنداني به حساب نميآمد.»
- هفت شهر عشق
ديزباديها به فرهنگ و سنت خود بسيار پايبند هستند. يكي از سنتهايي كه هرساله و در آخرين جمعهي مردادماه برگزار ميشود روز نوحصار است كه از سنتهاي زيبا و معروف اين ديار است.
«تمامي اهالي روستا، كساني كه در ديگر شهرها ساكن هستند و همچنين ديزباديهاي مقيم خارج از كشور، سعي ميكنند در مراسم نوحصار شركت كنند چرا كه حضور در اين مراسم نشان دهنده وحدت، يكرنگي و تواضع شركتكنندگان در آن است.»
اعتمادي ميگويد نو در گويش محلي به درهي يو شكلي ميگويند كه قسمت اول مراسم در آنجا برگزار ميشود. حصار هم قلعهاي در روستاست كه قسمت دوم اين مراسم در آن برگزار ميشود. «مراسم سنتي نوحصار توسط شخصي به نام خاكي خراساني نقل شده است و در دو نقطهي نوحصار ديزباد عليا و سخلاناب قاسم آباد برگزار ميشود. اين سنت روايتي است عرفاني از سير و سلوك يك عارف به نام امام قلي كه به خاكي خراساني مشهور بوده و قدمتي 300 ساله دارد.»
برخي ديگر اما معتقدند كه اين سنت از كتاب منطقالطير عطار و حديقه الحقيقه سنايي و چند اثر عرفاني ديگر نشأت گرفته و مضموني از شرح معراج عرفا است. «در اين سنت، افراد با عبور از دو وادي در قسمت اول و پنج وادي در قسمت دوم، مجموعا هفت وادي عشق را ميپيمايند تا به مرتبه فنا فيالله برسند. البته بعضي از اين صحبتها فقط سينه به سينه منتقل شده و نميتوان با قاطعيت در مورد درستي يا نادرستي آن نظر داد.»
- روستاي آسيابهاي آبي
به گفتهي اعتمادي، در قرن سوم هجري، ديزباد را به عنوان قصرالريح ميشناختند. بعد از آن هم، اين روستا به چهل اشكوب و كمي بعدتر هم به ديزباد تغيير نام داد. اما مهمترين عنواني كه اين روستا در تاريخ چندين سالهي خود يدك ميكشد روستاي آسيابهاي آبي است كه در زمان حملهي مغولها به اين نام شهرت يافت.
«در زمان حمله مغولها به نيشابور، ديزباد يكي از روستاهايي بود كه از اين بلاي خانمانسوز در امان ماند. به همين علت در مدت زمان كمي، به مركز آسياب گندمهاي منطقه تبديل شد و مردم از شهرها و روستاهاي مختلف به اين جا ميآمدند تا گندمشان را آسياب كنند.»
جالب است بدانيد هنوز هم بيشتر ديزباديها شغل آبا و اجداديشان يعني باغداري را ادامه ميدهند و نگاه باغداران روستا به منابع توليد، نگاهي كاملا علمي است. «براي استفادهي بهينه از آب، تمامي استخرها و كانالهاي خاكي پوشش داده شده است. حتي كشاورزان روستا هم با تراسبنديهاي فراوان، اراضي حاصلخيز ايجاد كردهاند تا تعادل دام و مرتع كاملا رعايت شود.» اين كارها در كنار توجه ويژه به سلامت و كيفيت محصول باعث شده تا اين منطقه به عنوان يكي از صادركنندگان عمدهي گيلاس و آلو به بازارهاي اروپايي و حاشيهي خليج فارس تبديل شود. «تنوع و كيفيت گياهان دارويي يكي ديگر از سرمايههاي طبيعي روستاست و براي بعضي از خانوادهها منبع درآمد محسوب ميشود.»
- فصل برداشت جمعيت دو برابر ميشود
به گفتهي اعتمادي اين روزها بيشتر ديزباديها به شهر مهاجرت كردهاند و جمعيت اصلي روستا را پيرمردها و پيرزنها تشكيل ميدهند. با اين حال، هنگام برداشت محصول و همچنين در زمان برگزاري مراسمها و سنتهاي مرسوم، روستا باز هم حال و هواي گذشته را ميگيرد چرا كه همهي ديزباديها خودشان را به روستا ميرسانند تا در اين مراسم حضور پيدا كنند. «به خاطر هواي خنك و معتدل ديزباد، تابستانها هم در روستا جاي سوزن انداختن نيست. به دليل قرارگرفتن روستا در شيب ملايم دامنه و مسير پر پيچ و تاب امتداد رودخانه و كوه، مناظر و جلوههاي طبيعي منحصر به فرد و تماشايي ديزباد باعث ميشود تا گردشگران زيادي به اين منطقه بيايند.»
بعد از ماسوله، ديزباد معروفترين روستاي پلكاني در ايران است با اين تفاوت كه پوشش جنگلي روستاي ديزباد مثل ماسوله انبوه و سرسبز نيست. «در فصل بهار انواع گلها و گياهان دارويي مانند شاه تره، خاكشير، گل ختمي، پرسياوشان و... در ارتفاعات ميرويد و چشمانداز زيبايي در روستا ايجاد ميكند. هرچند اين سرسبزي و طراوت بيشتر در فصل بهار و تابستان ديده ميشود اما همين موضوع باعث شده تا آب و هواي روستا در اين دو فصل از سال، معتدل و بسيار دلپذير و مطبوع باشد.»
نظر شما