می‌گویند اهورمزدا بر سر درخت «همه‌تخم»، طاووسی گذاشت تا آنجا بنشیند و نگهبان هوشیار درخت باشد و آن را از گزند اهریمن دور نگه دارد. شمایل «گل و مرغ» پیش از آنکه راهی به نقاشی ایران بیابد، به دفعات در اساطیر ایران‌زمین دیده ‌شده است.

همشهری آنلاین: نمونه‌اش همین روایت بالا که در قصۀ آفرینش اساطیر ایرانی نقل شده است.

مضمون «گل و مرغ» که با اسامی «گل و پرنده» و یا «گل و بلبل» هم شناخته می‌شود، از عمر دیرپایی در هنر و ادب ایران‌زمین برخوردار است. عمر طولانی این نقش‌مایه را می‌توان ناشی از دلایل بسیاری دانست؛ اول آن‌که با توجه به اسطورۀ درخت زندگی و نگهبان آن (یعنی طاووس)، نقش‌مایۀ گل و مرغ شمایلی اسطوره‌ای محسوب می‌شود که ریشه در فرهنگ ایران‌باستان دارد. دوم، به دلیل ظهور الگوهای نقاشی چینی در زمان ایلخانیان، نقوشی همچون ابرهای طوماری، درختان و گیاهان پیچ‌درپیچ، گل نیلوفر و صدتومانی و حیوانات افسانه‌ای همچون اژدها و سیمرغ وارد سنت نگارگری ایرانی شد. سومین دلیل، ناشی از ریشه‌های مذهبی این نقش‌مایه است.

در نظر عوام، گل‌سرخ نمادی از پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) است و گلاب نیز عرقی است که بر عذار آن حضرت نشسته بود. در برخی احادیث اسلامی هم از پیامبر(ص) به‌نام «بلبل باغ بهشت» یاد شده است. چهارمین دلیل ریشه در روابط بین‌المللی ایران در زمان صفویان دارد.

گلاب ایرانی (افشرۀ گل سرخ) در زمان صفویه به مشرق‌زمین صادر می‌شد و تجارتی انحصاری در دست ایرانیان بود. هلندی‌ها که از استادان نقاشی طبیعت بی‌جان و گیاهان محسوب می‌شوند به سبب روابط تجاری با حکومت صفویه برخی از سلایق هنری‌شان را به هنرمندان این عصر تسری دادند.

و آخرین دلیل کثرت و اهمیت مضمون «گل و مرغ»، به سبب اهمیت فصل بهار نزد اقوام ایرانی است. به سبب هم‌زمانی نوروز با فصل بهار بسیاری از آیین‌های باستانی ایرانیان به این فصل محدود شده است. علاوه‌بر آن، فصل بهار در ایران همراه با شکوفه‌دهی گل‌ها و گیاهان است و از این‌روست که گل‌سرخ در ادب ایران استعاره‌ای از بهار و عشق است.  

هرچند نقاشی «گل و مرغ» تصویری از تمامی خصوصیات واقعی گل و گیاه و پرنده است اما این گونه از تصویرگری، جزو نقاشی‌های علمی و طبیعت‌گرا قرار نمی‌گیرد. نقاش «گل و مرغ»، نه به دنبال نمایش طبیعتی پرشکوه است و نه در پی واقعیتی ناب؛ بلکه در پی تصویر احساسی است از گفت‌وگوی خیال‌انگیزِ میان گل و بلبل. مناظره‌های گل و بلبل در سنت ادبی ایران اشاره به مناظرات جگرسوز میان عاشق و محبوبی دارد که یکی عشوه‌ ساز می‌کند و دیگری جور می‌برد، یکی طرحِ وصل می‌ریزد و آن یکی فریبِ فراق می‌خورد. و از این‌روست که شاعر دق‌الباب می‌کند: «فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش / گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش».

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha