گروه ادب و هنر - مهرنوش سلماسی: از سال‌هایی که کمپانی‌های هالیوودی در تهران نمایندگی داشتند زمان زیادی می‌گذرد؛ روزگاری که پارامونت بر دوبله فیلم «پدرخوانده» نظارت می‌کرد و «دیوانه از قفس پرید»، «راننده تاکسی» و «دکتر ژیواگو»‌در بهترین سینماهای پایتخت به نمایش درمی‌آمدند.

پوستر - فیلم خارجی

اکران گسترده فیلم‌های خارجی حالا به خاطره‌ای غبار گرفته می‌ماند که شاید تنها افرادی که بالای 40سال سن دارند آن را به یاد بیاورند. اکران گسترده و بی‌ضابطه فیلم‌های خارجی در دهه50، صنعت سینمای ایران را ورشکست کرد و تولیدات سینمای ایران از 93 فیلم در سال51 به کمتر از 10فیلم در سال56 تقلیل پیدا کرد؛ سال‌هایی که سینمای فارسی به عنوان صنعتی عقب افتاده نمی‌توانست با انبوه فیلم‌های خارجی رقابت کند. برندگان این رقابت نابرابر هم نه شاهکارهای تاریخ سینما که اکشن‌های نازل هنگ‌کنگی، ملودرام‌های هندی و کمدی‌های ایتالیایی بودند. تهیه‌کنندگان سینما با بودجه‌ای معادل تولید یک فیلم می‌توانستند 10فیلم خارجی را وارد و دوبله کنند و به اکران درآورند و در شرایطی که دولت هیچ نظارتی بر روند اکران فیلم‌ها نداشت تهیه‌کنندگان دیروز، واردکنندگان امروز شدند و پرونده سینمای فارسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بسته شد. خاطره تلخ ورشکستگی سینمای ایران در ذهن کسانی ماند که قبل از پیروزی انقلاب، سینماگر نبودند و در دهه60 به فعالیت سینمایی روی‌آورده بودند. در فاصله‌ سال‌های 58تا62، اکران بی‌ضابطه فیلم‌های خارجی همچنان ادامه داشت.

پرفروش‌ترین فیلم سال58 نه محصولی داخلی که فیلم هندی «شعله» بود. وقتی بنیاد سینمایی فارابی تأسیس شد، متولیان وقت سینما تصمیم گرفتند دست بخش خصوصی را از اکران فیلم‌های خارجی کوتاه کنند؛ اقدامی که با هدف حمایت از تولیدات داخلی صورت گرفت. در دهه60 فیلم خارجی همچنان اکران می‌شد ولی اولویت با فیلم‌های ایرانی بود. محصولات سینمای اندیشه شوروی سابق هم نمی‌توانست رقیبی برای سینمای ایران قلمداد شود. در شرایطی که سینمای شکل‌گرفته در سال‌های پس از انقلاب، تماشاگر گسترده یافته بوده هیچ فیلمسازی به اکران فیلم‌های تارکوفسکی و پاراجانف اعتراض نکرد.

دولت هم مراقب بود تا اکران فیلم خارجی گزندی به تولیدات داخلی وارد نکند و از اساس، رقابتی شکل نگیرد تا نیازی به تعیین برنده و بازنده باشد. وقتی از ابتدای دهه70 زمزمه اکران فیلم‌های جذاب و مخاطب‌پسند خارجی ازسرگرفته شد، تهیه‌کنندگان سینمای ایران به یادآوری اتفاقات تلخ دهه50 پرداختند. در هنگامه این هشدارها فیلم اسکاری «با گرگ‌ها می‌رقصد» اکران عمومی شد و به گیشه پررونقی هم دست یافت ولی لطمه‌ای به فروش فیلم‌های ایرانی وارد نشد؛ اتفاقاتی که در سال‌های بعد تکرار نشد. مخالفان اکران فیلم‌های خارجی در شرایطی از زیان‌های نمایش عمومی آثار مطرح سینمای جهان سخن به میان آوردند که سینمای ایران به تدریج قافیه را به رقبای دیگر می‌باخت. این شاید طنز تلخ روزگار باشد که در پایین‌ترین دوران استقبال تماشاگر از محصولات سینمای ایران، هیچ فیلم خارجی‌ای روی پرده نبود. در سال‌های اخیر، اکران فیلم‌های خارجی منحصر شد به نمایش تک‌سانس چند فیلم انگشت‌شمار در سانس آخر شب سینما فرهنگ و حالا قرار است دور تازه نمایش عمومی محصولات سینمای جهان با اکران در 4سالن آغاز شود؛ اکرانی که به گفته حسن نجاریان، قائم‌مقام مدیرعامل فارابی با نمایش فیلم‌های سه‌بعدی نیز همراه خواهد بود.

مهمان زیاد است و غذا کم

فرزاد مؤتمن در رابطه با اکران فیلم‏های خارجی و تبعاتش بر سینمای داخلی گفت: بافت اقتصادی سینمای ایران قلابی و غلط است و به این شکل جواب نمی‏دهد. یا باید به طرف دولتی شدن برود یا کلاً در دست بخش خصوصی قرار گیرد تا تکلیفش روشن شود. علت اصلی هم بحران اقتصادی سینمای ایران است. فیلم خارجی باید نمایش داده شود، چراکه در همه کشورها این اتفاقات می‏افتد و هیچ تبعات بدی هم ندارد و تنها خاصیتش این است که ما را به فرهنگ‏ها و سینمای کشورها در سطح دنیا نزدیک‏تر می‌کند. ولی اگر فیلم خارجی می‏خواهیم نشان دهیم باید دقت کنیم نباید داستان کاراکترها را عوض کنیم و نباید حذفیات به‌صورت غیرمتعارف داشته باشیم، به‌گونه‏ای فیلمی را نشان ‏دهیم که هیچ شباهتی به فیلم اصلی نداشته باشد. اگر این اصول قرار است رعایت نشود بهتر است اکران فیلم خارجی نداشته باشیم. وقتی ما چارچوب‏هایی را می‏گذاریم طبیعتاً در سطح جهانی کشورها نمی‏توانند در این قالب فیلم بسازند. فیلم‏های خارجی به‌صورت‏های مختلف DVD، VHS و... حتی در شبکه‌های ماهواره‏ای در دسترس مردم است و این چه کاری است نسخه اصلی که در اختیار مردم به راحتی قرار می‏گیرد را ما به‌صورت تقلبی نشان دهیم؟!

وی افزود: نمی‏دانم چرا در کشور ما همه چیز تبدیل به بحث‏های بغرنج و پیچیده‏ای می‌شود که در واقع نباید وجود داشته باشند. به‌طور طبیعی در همه کشورها فیلم‏های خارجی نمایش داده می‏شوند و فیلم‏های داخلی هم تولید و اکران می‏شوند. سینما در این کشورها به شکل طبیعی حضور دارد. در نتیجه سینمای داخلی و خارجی وجود دارد و از نظر تعداد سالن هم هیچ مشکلی وجود ندارد. ما هم پیش از انقلاب این کار را می‏‏کردیم. نمی‏دانم چرا شرایط به‌نحوی شده که همه چیز بحث‌انگیز است و عجیب.

وی علت نگرانی برخی از سینماگران را در رابطه با اکران فیلم‏های خارجی چنین بیان کرد: علت اصلی نگرانی سینماگران در حال حاضر این است که یک مهمانی است و مهمانان زیادی هم دعوت شده‏اند و غذا کم است. اگر نجنبیم دیگران غذاها را می‏خورند. بهتر است به جای اینکه مهمانان خارجی بخورند، خودمان غذاها را بخوریم. در گذشته هم رکود تولیدات ربطی به اکران فیلم‏های خارجی نداشت. در دهه 50 مشکل این بود که سینمای ایران به دولت مقروض شد. اساسا هم توسط فیلم‏های موج نویی این اتفاق روی داد و چنان شدید بود که تولید فیلم سخت شد. این افسانه است که ورود فیلم‏های خارجی باعث این اتفاق شده است.

کارگردان «صداها» و «هفت پرده» درباره احتمال خصوصی‌شدن واردات و اکران فیلم‏های خارجی در پایان گفت: در حال حاضر کل سینمایمان بلاتکلیف است؛ نه دولتی است و نه خصوصی؛ چیزی است بین این دو وضعیت. اکران فیلم خارجی هم در این میانه قرار دارد و بی‏تاثیر و فرعی است. اصل سینمایمان باید عوض شود. فعلا با توجه به اینکه فیلم خارجی فروش چندانی نخواهد داشت به‌نظر می‏رسد که بخش خصوصی هم چندان راغب به در انحصار گرفتن واردات و اکران این فیلم‏ها نباشد.

کد خبر 153678

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز