تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ - ۲۲:۲۸

عباس تربن: سه شعر به ترتیب از جک پریلوتسکی با ترجمه رضی هیرمندی، فاضل ترکمن و جو هینچ‌کلیف با ترجمه امین یزدانی.

طبیعت

طبیعت، آسمان بی‌پایان است
خورشید درخشان است
که با نور طلایی می‌تابد
ماه تابان است
که بر شب نور نقره می‌پاشد
و پاره‌ابری است که با ناز می گذرد.

طبیعت، تپه‌ شنی است
و درختی تناور و بلند بالا
آب‌های زلال برکه است
و توده‌های مه بر فراز دریا.
طبیعت، نم‌نم باران است
و بادهایی که زوزه می‌کشند
رعد و توفانی است کوبنده و پرخروش
و دشت و صحرایی برف‌پوشیده و خاموش.

طبیعت، نسیم‌های آرام و ملایم است
دریاهاست و ماسه‌ها بر ساحل آرامشان
طبیعت، یک‌یک آنهاست، همه‌ آنها
و بسیار بیشتر از تمامشان.

قهوۀ تلخ امتحان

تلخ مثل قهوه بود
روز سرد و سخت امتحان
در دلم
رشد کرده بود
شاخه های خشک و تیرۀ درخت امتحان
باز هم دلم هوای بیست کرده بود
قلب کوچکم از اضطراب
ایست کرده بود
چشم های خسته ام
وقف دفتر و کتاب و حل مسئله
دست: بی رمق
روح: خط خطی
فکرهای شاعرانه‌ام
داخل تله...
وقت امتحان رسید
ناگهان
مثل برق
مثل باد
هر چه خوانده بودم، از سرم پرید
امتحان تمام شد
با سؤال‌های بی‌جواب
با نگاه‌های چپ‌چپ مراقبین
با سکوت من
                              فقط همین!

در مه

مه‌آلود، نور صبح‌گاه
گاوهای قهوه‌ای ایستاده‌اند
بی‌حرکت
مثل تخته‌سنگ‌های قهوه‌ای ساکن

برچسب‌ها