تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۸۸ - ۱۱:۳۱

فریبا خانی: خبر، خبر، خبر! تیتر یک: نشریه دوچرخه 9ساله شد

تیتر دو: تولد یک اتفاق خوب!

تیتر سه: 538 شماره از نشریه دوچرخه منتشر شد

تیتر چهار: 9سالگی یک نشریه کودک و نوجوان در ایران اتفاق بزرگی است

* * *
پچ پچ‌های ذهنی: حالا ما ‌دسته‌جمعی با دوچرخه 9ساله همراه  می‌شویم.

- کلاس سوم است ماشاءالله...

- درسش خوب است؟

- ای، بد نیست...بچه شما چه‌طور؛ مدرسه را دوست دارد؟ درس می‌خواند یا نه؟

- بچه؟!

نشنیده‌اید این نویسنده ها و هنرمندها می‌گویند:«این اثر بچه من است و نمی‌شود گفت کدام اثرم را بیشتر دوست دارم یا کدام را دوست ندارم.»؟ دوچرخه هم بچه ماست. با او ساعت‌هایی را زندگی می‌کنیم... برایش غذا می‌پزیم، برایش قصه می‌گوییم، دعوایش می‌کنیم و بعد  نگرانش هستیم وقتی در خانه نیست...

عکس‌ها: محمود اعتمادی

فرصتی نمانده، باید مطالب را سریع‌تر به حروف‌چینی بدهی. وقتی  نمانده. شنبه و یکشنبه تعطیل است... 

پس باید سریع تر کار کنی. سریع‌تر بنویسی. سریع‌تر گزارش و خبر و گفت‌وگو تهیه کنی. سریع باش! وقت تنگ است ...

در دوچرخه که باشی، یعنی یک هفته از زمان جلوتری. یعنی یک جوری باید از زمان جلو بزنی. سبقت از زمان جالب نیست؟! تقریباً یک هفته قبل از این‌که شماره‌ای متولد شود، مطالب و خبرها تنظیم شده است...تقویم را نگاه کن در هفته آینده چه خبر است.

گذشته‌ها که گذشته... حال که مفهومی ندارد. آینده، آینده، آینده...

گفتم آینده... با دوچرخه بودن یعنی در آینده بودن...همه ما که در دوچرخه هستیم، می‌دانیم دوچرخه چند روز جلوتر باید برود چاپخانه... پس باید در آینده باشیم.

تیترها را در آوردی؟ خبرها را تنظیم کردی؟ صفحه خالی است، داری خیال بافی می کنی؟!

* * *
تیتر یک: نشریه دوچرخه 9ساله شد

پچ‌پچ‌های ذهنی: واقعاً زمان چه قدر زود می‌گذرد. گزارش اول یادت هست. یک بشقاب کلوچه داغ برای...

دوچرخه؟ دوچرخه یعنی چه؟ مگر می‌شود اسم یک نشریه دوچرخه باشد؟ 

کلی به این اسم فکر کرده بودی...دوچرخه...

دو حلقه سبز و آبی، پدال و یک زین. پا بزن! پا بزن! پا بزن... فهمیدی چه گفتم؟ نترس، پا بزن...مراقب باش... جلوتر یک جوی آب است. مراقب باش. اگر بترسی هیچ وقت دوچرخه‌سوار نمی‌شوی... شنیدی چه گفتم؟...

* * *
خبر، خبر، خبر...چه خبری مهم تر از 9 سالگی یک نشریه؟ این اتفاق بزرگی  است. می فهمی چه می‌گویم؟ حالا 9 تا آرزو کن و به شمع‌ها فوت کن! آرزو‌هایت برآورده می‌شود.
باران می‌بارد... انگار توی دفتر دوچرخه خیس می‌شوم.

دیوانه شده‌ای؟ منظورت این است که سقف چکه می‌کند؟

نه، نه...تولد یعنی باران...ببار.  ببار و بعد بوی خاک و رویش.

و ...

صفحه خالی است. صفحه دو؛ صفحه خبر.

* * *
پا بزن، زود تر پا بزن!

خبر، خبر، خبر... روزنامه‌نگاری یعنی همین دوچرخه سواری. پازدن. رسیدن و نرسیدن. دلشوره...

دلشوره، دلشوره، دلشوره و همیشه این دلشوره‌ها شور نیست. باور کن... گاهی شیرین است. می‌فهمی؟ شیرین است. تو دیگر 9ساله شده‌ای. باید خیلی چیزها را بفهمی...
تو کلاس سوم ابتدایی هستی. می‌توانی خیلی چیزها را بخوانی و تنهایی مدرسه بروی.

* * *
538 شماره، 538  هفته،538 ... تازه اگر پنج‌شنبه‌های قرمز تقویم را حساب نکنی.
خبر، خبر، خبر...نشریه دوچرخه 9ساله شد. این نشریه فقط برای کودکان و نوجوانان منتشر می‌شود. این نشریه را پنج شنبه‌ها همراه روزنامه همشهری می‌بینید. به عشق همه نوجوانان و کودکان ایرانی چاپ می‌شود. این نشریه پدال می‌زند که جای خالی نشریات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان را پرکند... این نشریه...

خبر، خبر، خبر... 9سالگی یک نشریه کودک و نوجوان اتفاق بزرگی است و باز باران گرفت و خیس شدم.

دیوانه شده‌ای؟ منظورت این است که سقف چکه می‌کند؟

نه، نه... تولد یعنی باران... ببار.  ببار و بعد بوی خاک و رویش و...

صفحه خالی است. صفحه دو؛ صفحه خبر.

* * *
پا بزن. زودتر. پا بزن!

خبر، خبر، خبر... 9سالگی یک نشریه کودک و نوجوان اتفاق بزرگی است.

خبر، خبر، خبر...

روزنامه، هفته‌نامه، دوچرخه.... داغ‌ترین خبر این هفته:

دوچرخه 9ساله شد!

برچسب‌ها