آنها در میان تهدیدهای جدید بن لادن در جستوجوی آن بودند که سرنخی تازه پیدا کنند. اما واقعا حرف جدید و تازهای در پیامهای بن لادن و تهدیدهای او وجود دارد؟ واقعیت این است که با انتشار این همه پیام تهدید، اکنون خبر داغ و جنجالی تنها میتواند این باشد که بنلادن اعلام کند که دیگر القاعده حملهای انجام نخواهد داد.
در پیام اخیر بن لادن، او ابتدا بهطور مستقیم و با جمله «از اسامه به اوباما» او را مخاطب قرار میدهد و مسائل فلسطین را برای انجام حملات تروریستی جدید بهانه میکند. چرا بن لادن در این پیام مسئولیت حمله نافرجام به خطوط هواپیمایی آمریکا را در کریسمس برعهده گرفت؟
درحالیکه رهبر القاعده پنهان شده است و هر روز مخفیگاه خود را تغییر میدهد، باید نشان دهد که چه کسی رئیس است. حرفهای او اکنون بعد از مدتها تهدید برای انجام حملات تروریستی جهت پیشبرد یک راهبرد است؛ «اگر نمیتوانی مشهور باشی، حداقل بدنام نباش»!
میگویند لحن بن لادن در پیام جدیدش نرمتر شده و شاید بهدنبال زمینه مشترکی با اوباماست که او را مخاطب پیامش قرار داده است.واقعیت این است که اکنون دیگر مهم نیست بن لادن چه بگوید. پیامهای او روزها کارشناسان را مشغول میکند و همچنین رسانههای غربی برای روزهای متوالی بینندگان شبکههای مختلف و خوانندگان روزنامهها را با تحلیلهای خود سرگرم میکنند.
هرچند بنلادن در پیامهای خود آمریکاییها و کشورهای غربی را تهدید میکند اما واقعیت این است که بیشتر قربانیان حملات تروریستی القاعده را مسلمانان جهان تشکیل میدهند.
هر بار وقتی بن لادن که از اسلام و تلاش برای گرفتن حق مسلمانان دم میزند، پیام خود را منتشر میکند این مسلمانان نقاط مختلف جهان هستند که باید برای جداکردن اسلام واقعی از چیزی که رهبر القاعده معرفی میکند تلاش کنند.
آنها باید درحالیکه بسیاری از رهبران سیاسی جهان برای گسترش اسلام هراسی در تلاش هستند، با سختی فراوان به مردم جهان بگویند که آنچه بن لادن از آن دم میزند هیچ سنخیتی با اسلام واقعی ندارد.
بن لادن در پیام جدید خود از فلسطین و غزه حرف زده است. اگر دقت کنید میبینید که بنلادن و رهبران آمریکا هر دو یک کار را انجام میدهند. او برای دفاع از فلسطینیها وعده کارهای بیفایده و حملات تروریستی را میدهد و رهبران آمریکا هم تنها از تلاش برای از سرگیری مذاکرات صلح حرف میزنند.
درحالیکه اسرائیل هنوز هم به شهرکسازیها ادامه میدهد جورج میچل هم پس از سفر خود با دست خالی به واشنگتن باز میگردد. این در واقع حرفهای تو خالی دوطرف است که از لحاظ تبلیغاتی ذهن مردم جهان را مشغول میکند؛ آنها با حرفهای خود فقط بهدنبال جذب مخاطب و مطرحکردن خود هستند.
درباره یمن هم وضعیت مشابهی وجود دارد. آمریکا به بهانه حضور اعضای القاعده در خاک یمن، اقدام به حمله به این کشور میکند و جنگ را گسترش میدهد و از سوی دیگر، رهبر القاعده تهدید میکند برای انتقام حمله به جنوب یمن عملیات تازهای را علیه آمریکا به راه خواهد انداخت و مسئولیت حمله به خطوط هوایی آمریکا را میپذیرد.
خوب که دقت کنید میبینید که آمریکا و القاعده در واقع نان به هم قرض میدهند و اگر پیام تهدیدی از سوی بن لادن نباشد کاخ سفید بهانهای برای واکنشهای خود ندارد. در تمامی جریانهای کنونی نتیجه پیامهای تهدید بنلادن و عکسالعمل آمریکا و کشورهای غربی چیزی به جز بیثباتی در منطقه نیست؛
این نتیجهای است که برای رسیدن به آن هیچ نیازی به شنیدن حرفهای بن لادن ندارید. بیثباتی منطقه در میان نان قرضدادنهای آمریکا و بن لادن هدفی است که برآورده میشود.