علی شیمیایی پسرعمو و همچنین داماد (شوهرخواهر) صدامحسین بود که مدتی سمت وزارت دفاع عراق را به عهده داشت. او سال1979 زمانی که صدامحسین قدرت را در دست گرفت، نقش مهمی در تغییرات ایجاد شده در حزب بعث ایفا کرد و مثل دیگر مقامات ارشد عراقی، به دلیل نسبت خویشاوندی با دیکتاتور عراق در جمع نزدیکترین یاران صدام قرار گرفت. او همچنین عضو شورای فرماندهی انقلابی این کشور بود که در تصمیمگیریهای مهم دولتی نقش داشت و مأمور سرکوب شورشهای منطقهای بود. علی شیمیایی، آگوست سال2003 توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شد.
اولین فعالیتهای نظامی علیحسن عبدالمجید
علیحسن عبدالمجید مثل صدام در خانوادهای فقیر متولد شده و تحصیلات پایینی داشت. او در ارتش عراق نقش پیغامرسان موتوری و راننده را ایفا میکرد تا اینکه حزب بعث در سال1968 قدرت را در دست گرفت. او خیلی زود یکی از نزدیکان نظامی صدامحسین نام گرفت و به سمت رئیس سرویسهای امنیتی عراق و پلیس مخفی عراق که استخبارات نام دارد، انتخاب شد. به دنبال یک حمله نافرجام به صدامحسین در سال1983 در یکی از شهرهای شمالی عراق، او مسئولیت حمله به مهاجمان را برعهده گرفت که در جریان این حمله چندین نفر کشته شدند و هزاران نفر از مردم، بیخانمان شده و سراسر شهر ویران شد. در سال1987 از سوی صدام، دیکتاتور معدوم سابق به عنوان مسئول حزب بعث در منطقه کردستان عراق تعیین شد و دستور حمله نظامی به کردها را در فاصله زمانی فوریه تا آگوست1988 صادر کرد.
عملیات انفال
در زمان آخرین مرحله از جنگ عراق و ایران، علی عبدالمجید به سمت دبیرکل نیروهای شمالی دفتر حزب بعث برگزیده شد که در فاصله بین 1987تا1989 این سمت را برعهده داشت. بعد از آن به حکم صدام به سمت مسئول کنترل بخشهای کردنشین عراق انتخاب شد. علی شیمیایی که به قساوت و سنگدلی بیش از اندازه مشهور بود، دستور قتلعام کردهای حلبچه را صادر کرد. با مقاومت کردهای این منطقه، علی عبدالمجید تصمیم گرفت تا سرکوب آنها را خاموش کند و مردم کرد این منطقه را از بین ببرد.
او همه نیروی خود را برای کشتار دستهجمعی و ویرانی و تخریب مردم و انتقالدادن اجباری آنها به سرزمینهای دیگر بسیج کرده بود. او در سال1987 لایحهای را به تصویب رساند که بر طبق آن نیروهای نظامی میبایست هر انسان یا حیوانی را که در این منطقه حضور مییافتند، با شلیک گلوله مورد هدف قرار میدادند. در سال1988، 4هزار دهکده این شهر ویران شد و 180هزار کرد کشته و بیش از 5/1میلیون نفر از آنها آواره شدند. بعد از این قتلعام ساکنان این منطقه او را به خاطر نقشی که در این عملیات خونین برعهده داشت، علی شیمیایی نام نهادند.
یک عمر جنایت و نسلکشی بیوقفه
علی شیمیایی 67ساله که در شهر تکریت عراق (زادگاه صدامحسین) متولد شده بود، در فاصله سالهای 1990 و 1991 به مدت چند ماه به سمت فرماندار کویت که به اشغال نیروهای عراقی درآمده بود، منصوب شد. در سال 1991 تا 1995 بر امور وزارت دفاع نظارت میکرد. پیش از آن در فاصله سالهای 1987 تا 1990 به عنوان رئیس برنامه توسعه وزارت صنعت و صنعت نظامی انتخاب شده بود.
در مارس2003 مسئول نظامی محور جنوب عراق شد. حداقل 2بار در جریان اولین مرحله از حمله نیروهای آمریکایی و بریتانیایی به عراق در سال2003 زمانی که مخفیگاه او و سپس محل اخفایش در بصره بمباران شد، خبر کشتهشدن او را اعلام کردند. سرانجام در 21آگوست سال2003 او در شمال عراق دستگیر شد. علی شیمیایی علناً به صادرکردن دستور خود مبنی بر استفاده از گاز شیمیایی مقابل شهروندان کرد اعتراف کرده ولی گفته بود که هرگز مرتکب اشتباه نشده است.
جنایات علی شیمیایی اما به همین چند مورد ختم نشدند؛ نسلکشی کردهای عراق که بخشی از آن به قتل و زندهبهگور کردن 182هزار کرد عراقی در 100روز منجر شد را به او نسبت دادهاند. صرفنظر از سرکوب شورش شیعیان عراق در پی حمله ارتش بعث به کویت و شرکت در کشتار و آوارهکردن شیعیان وکشتار 5هزار کرد در حلبچه به وسیله سلاحهای شیمیایی، قتل 426 اسیر ایرانی و دستور بمباران شیمیایی شهر سردشت در سال1987 هم در پرونده سیاه کشتارهای او ثبت شدهاند.
علی شیمیایی نخستینبار ژانویه 2007 در پرونده انفال (کشتار کردها) به عنوان مسئول حمله شیمیایی به حلبچه با کوکتلی مرگبار از گاز خردل، گاز مخرب اعصاب، سارین و تابون که به کشتهشدن 5هزار نفر انجامید، به اعدام محکوم شد. او 2بار دیگر در دسامبر 2008 و مارس2009 به اتهام سرکوب قیام شیعیان پس از حمله عراق به کویت در سال1991 که در جریان آن بین 20تا 100هزار نفر به قتل رسیدند و شرکت در کشتار و آوارهکردن شیعیان در سال1999و همچنین دستداشتن در ترور آیتالله محمدصادق صدر، پدر مقتدیصدر و 2 فرزندش توسط سازمان امنیت عراق، به اعدام با چوبه دار محکوم شد و سرانجام ژانویه2009 علیحسن عبدالمجید برای چهارمین بار با همین حکم روبهرو شد.
با وجود گذشت چند سال از صدور حکم اعدام علی شیمیایی و دیگر سران رژیم بعثی سابق عراق، دادگاه عالی جنایی این کشور نتوانسته بود به دلیل اختلاف هیأت ریاست جمهوری و دولت عراق حکم صادره در مورد او را اجرا کند.
جشن کردها بعد از اعدام علی شیمیایی
خبر اعدام علی شیمیایی که سنگدلترین یار صدامحسین، دیکتاتور سابق عراق نامگذاری شده، موجی از شادی و سرور در میان مردم حلبچه به وجود آورد. مساجد این شهر پس از خبر اعدام او اذان و سرود مذهبی پخش کردند و مردم زیر بارش باران شدید با پخش شیرینی به یکدیگر تبریک گفتند. علی شیمیایی در بمباران حلبچه در مارس1988 حدود 5هزار نفر از شهروندان این منطقه را قتلعام کرده بود. هواپیماهای عراقی ابتدا این شهر را بمباران کردند و ساکنان شهر مجبور شدند به پناهگاههای زیرزمینی بروند.
پس از آن، نوبت سلاحهای شیمیایی بود که حلبچه را هدف قرار دهند. در این بمباران همچنین حدود 10هزار نفر زخمی و مفقودالاثر شدند و هنوز بعد از گذشت بیش از 2دهه آثار مخرب این بمباران شیمیایی بر بازماندگان این فاجعه باقی مانده است. دولت اقلیم کردستان عراق هم از اجرای حکم اعدام علی شیمیایی استقبال و اعلام کرد: اعدام علیحسن عبدالمجید نباید مانع از اطلاق نام نسلکشی در حلبچه شود. ابعاد این قضیه بسیار گسترده است و هنوز متهمان دیگری هستند که باید به خاطر جرائم خود محاکمه شوند. حمله به حلبچه یکی از مرگبارترین اقدامات سرکوبگرانه رژیم صدامحسین علیه ملت خود بود. 2 روز قبل از حمله رژیم عراق به حلبچه در نزدیکی مرز ایران، ارتش ایران و چریکهای کرد عراقی در این شهر کوچک حضور یافته بودند.
اعدام، پایان فاجعه بود؟
علی شیمیایی بدون تردید یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ نام داشت که مستحق مجازات بود. ولی سؤالی که بعد از اعدام او در جوامع بینالمللی مطرح شده این است که آیا صرفا با به دار آویختن علیحسن عبدالمجید، قتل عامی که باعث شد هنوز قریب به 7هزار نفر از بازماندگان آن فاجعه معلول و فلج باشند، به دست فراموشی سپرده میشود؟ سؤالی که البته شاید در بین رسانههای اروپایی و به خصوص آمریکایی جواب مشخصی پیدا نکند. در ایالات متحده حتی عدهای بابت اعدام او نفس راحت کشیدند. شاید به خاطر اینکه این عده فراموش کردهاند یکی از اتهامات 4 بار حکم اعدام علی شیمیایی، بمباران شیمیایی حلبچه و قتلعام 5هزار کرد در سال1988 بود. آن روزها صدامحسین، هنوز هیتلر عصر جدید نام نگرفته بود و اتفاقا یکی از همپیمانان اصلی ایالات متحده به شمار میرفت.
عراق در آن زمان با هدف ساخت و توسعه کارخانههای تولید سموم کشاورزی و حشرهکش در شهرهای سامره و فلوجه از شرکتهای آمریکایی، هلندی و آلمانی مواد شیمیایی خریداری کرده بود؛ همان کارخانههایی که با تولید مواد شیمیایی آفتکش، پوششی برای تولید گاز خردل، تابون، اسید پروسیک و سیانور هیدروژن عراق محسوب میشدند و در نتیجه در بمباران شیمیایی حلبچه مورد استفاده قرار گرفته و یکی از بزرگترین جنایات بشری دوران دیکتاتوری صدامحسین در عراق را رقم زدند.