مرد میگوید: « آقا این بچه مریضه، سر مرز پیدایش کردم، آوردم ببرمش مریضخانه، اما دیگر پولی برایم نمانده و پاهایم نای رفتن ندارن.» نه معنای حرفهای مرد را میداند و نه در ذهنش تصویری از وطنش جا میگیرد. از زمانی که چشم باز کرده بر کوله مادر بسته شده بود. بوی دود اسپند هنوز در مشامش است.
و حال که بزرگتر شده همراه پدر، در همان خیابانهای همیشگی روبهروی داروخانهها پرسه میزند. فقط میداند که مریض است و تمام تنش پر از تب و درد: ...«آقا نیگاش کن. اگه الان نبرمش مریضخانه میمیرهها! فقط یه دو، سه تا هزار تومنی میخوام، اگه پول بدی تا عمر دارم دعات میکنم.» چند اسکناس در دستهای مرد قرار میگیرد؛ خوشحال میشود.
حالا دیگر آقای دکتر خوبش میکند و میتواند بدود و بازی کند اما...: «آقا این بچه مریضه، از سر مرز آوردم ببرمش مریضخانه، اما دیگر پولی برایم نمانده و پاهایم نای رفتن ندارن، فقط یه دو، سه تا هزار تومنی...». حالا چشمهایش هم حوصله نگاه کردن ندارد، اما این قصه بارها و بارها تکرار میشود و او تازه میفهمد که مریضخانه رفتن و خوب شدن او هم قصهای است مثل تمام قصههای زندگی.
در بسیاری از جوامع از آسیا گرفته تا سرزمینهایی در دوردست آفریقا، تکدیگری پدیده رایجی است و گاه آنچنان شایع است که افراد جامعه، آن را بهعنوان شکلی از زندگی اجتماعی پذیرفتهاند و به آن تن دادهاند. سرزمین ما نیز از این پدیده به دور نمانده است.
متکدیان به شکلهای گوناگون در همه جای ایران به تکدی مشغولند و همسان با شرایط گوناگون و آنچه در هر دوره زمانی بر اجتماع حاکم است این پدیده نیز تغییر شکل میدهد و تعداد متکدیان نیز بر مبنای میزان دخالت و حضور عوامل قانونی و سازمانهای مسئول، کاهش یا افزایش مییابد.
زشتی این پدیده بر همگان آشکار است، اما کندوکاوی در دلایل اجتماعی بروز و ظهور آن، ما را با حقیقت تلخی روبهرو میکند و آن همان زمینههای ذهنی ناخودآگاه در ضمیر جمعی اجتماع ماست که تکدیگری را رواج میدهد و گاه (شاید) با سوءاستفاده از حس انساندوستانه بعضی از افراد آن را توجیه و تصدیق میکند.
شهردار منطقه یک بیرجند در این باره میگوید: اگر چه گروهی از متکدیان نیازمند واقعی هستند، ولی این پدیده زمینه ساز گسترش ناهنجاریها و کجرویهای گوناگون اجتماعی میشود. علی مظفری ادامه میدهد: تکدیگری از جمله زشتترین معضلات اجتماعی است که هرروزه نیز بر دامنه آن افزوده میشود. این متکدیان چه نیازمند و چه حرفهای، با شیوههای تازه و احساساتبرانگیز، از عواطف مردم سوءاستفاده میکنند و به طریقی از آنها پول میگیرند.
این شهردار همچنین معتقد است که یکی از آسیبهای اجتماعی که ارتباط تنگاتنگی با موضوع تکدیگری دارد شیوع اعتیاد در میان متکدیان است که کودکان کار و خیابانی نیز از گزند آن در امان نیستند. باید توجه داشت که ریشه تکدیگری صرفا در عوامل اقتصادی خلاصه نمیشود بلکه عوامل فرهنگی و اجتماعی بسیاری در این امر دخیل هستند.
مظفری با بیان اینکه شهرداری بیرجند از سال گذشته بهمنظور جلوگیری از این پدیده و دیگر آسیبهای اجتماعی، با همکاری نیروی انتظامی، بهزیستی و... اقدام به جمعآوری متکدیان و کارتن خوابها در قالب طرحهای مختلف کرده است، میگوید: مناطق دوگانه شهرداری بیرجند در راستای طرح ساماندهی متکدیان از خرداد ماه پارسال تاکنون بهصورت شبانهروزی با همکاری نیروی انتظامی اقدام به جمعآوری 475 نفر از متکدیان سطح شهر کرده است که از این تعداد 234 نفر در سال گذشته و 241 نفر امسال جمعآوری شدهاند.
از این میان 15 نفر به بهزیستی، 37 نفر به کمیته امداد، 14 نفر به دستگاه قضایی، 43 نفر به خانوادههایشان تحول داده شدهاند. همچنین 29 نفر از این افراد با قید ضمانت آزاد، 25 نفر به شهرستان محل سکونت خود برگردانده شده و بقیه نیز به دفتر اتباع خارجی تحویل داده شدهاند.
به گفته مظفری، مرکز نگهداری متکدیان، مجهز به سرویسهای بهداشتی و رفاهی همراه با وعدههای کامل غذایی است و شهرداری ماهانه مبلغ 5 میلیون ریال برای هزینههای مربوطه به مرکز نگهداری متکدیان پرداخت میکند.
از سوی دیگر کارشناس امور آسیبدیدگان اجتماعی استان خراسان جنوبی در باره خدمات سازمان بهزیستی استان به متکدیان در قالب طرح هدف، میگوید: سازمان بهزیستی تنها به کودکان خیابانی و کار که مشغول دستفروشی یا مشاغل کاذب هستند، خدمات ارائه میکند، خدماتی همچون کمکهای نقدی و غیرنقدی، اشتغال و آموزش. نسیم بوستانی با تاکید بر اینکه بسیاری از این متکدیان میانسال و تبعه دیگر کشورها هستند میگوید: ما تنها کودکان ایرانی را پذیرش و به آنها خدمات ارائه میکنیم.
مسئول امور فرهنگی شهرداری بیرجند نیز از مردم خواست برای رفع این مشکل با شهرداری همکاری و از کمک به افراد سودجو که از کشورها و استانهای مجاور در سطح شهر بیرجند اقدام به تکدیگری میکنند خودداری کنند.
حجتالاسلام امیری همچنین میگوید: حمایت نکردن مردم از متکدیان تاثیر بسزایی در حل مشکل خواهد داشت و برای کمک به افراد نیازمند، مراکز و سازمانهایی مانند کمیته امداد امام خمینی(ره)، بهزیستی و مؤسسات خیریه در استان وجود دارد که از آن راه میتوان به خانوادههای آسیب دیده کمک کرد.»
چه کسی میداند، شاید یکی از همین روزها کودکی، پیری یا جوانی بدون کیف پول یا حتی سکهای در دست، گرسنه و تشنه میان هجوم ماشینها و آدمها گم شده باشد و شاید واقعا بیماری به گناه نداشتن پول، هیچگاه پایش به مریضخانه نرسد و شاید نسخهای هرگز به گناهش مشابه پیچیده نشود! چه کسی میداند که آیا باز هم بعد از بازی کردن با آبروی خویش، صدای واقعی «کمکم کن» به گوش کسی میرسد یا نه...
همشهری استانها