شنبه ۱ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۹:۳۳
۰ نفر

مهرداد ابوالقاسمی: نمایشنامه «گالیله» با اینکه نمایشنامه‌ای درباره یک دانشمند است و حول محور زندگی و تأثیر او بر جهان قرار دارد اما در اصل حاوی رویکرد و نگاه برشت به جهان پیرامون است و باید این نمایشنامه را در زمره آثار انتقادی– اجتماعی بررسی و ارزیابی کرد.

برشت با نمایشنامه‌هایش ثابت کرده است که شدیداً تحت‌تأثیر ایدئولوژی کمونیستی - مارکسیستی قرار دارد و در طول حیاتش با نمایشنامه‌های آموزشی‌‌اش تلاش کرده تا از روی صحنه به طبقه کارگر آموزش‌های عقیدتی لازم برای شناخت نظام طبقاتی را بدهد.
در نمایشنامه گالیله، برشت با دستمایه قرار دادن زندگی گالیلو گالیله و آنچه بر او گذشته است، بهانه‌ای پیدا می‌کند تا به نقد قدرت کلیسا و کشیش‌های دوره رنسانس و افراطی‌گری‌های آنان و ستمی که این عده به جامعه بشریت روا داشتند، بپردازد.

او با انتخاب شخصیت گالیله و تصویرگری سال‌های 1630 میلادی، در واقع سال‌های پایانی قرون وسطا را به نمایش می‌گذارد و به نکوهش قدرت دیکتاتوری می‌پردازد و با همین رویکرد است که تسلط قوانین و نظریات تردیدناپذیر ارسطو در این روزگار را به چالش می‌کشاند.

برشت در نمایشنامه گالیله در اصل این شخصیت را دستمایه قرار می‌دهد تا با روایت رویداد‌های آن ایام دیدگاه‌ها و رویکردهای شخصی‌اش را که به نوعی هم برگرفته از مکاتب مارکسیستی – کمونیستی است، به ظهور برساند و در حقیقت در پی همین نگاه است که گالیله به جای متن در حاشیه قرار می‌گیرد و در اصل همین زیرساخت‌های نمایشنامه است که این اثر را در زمره آثار جهانی قرار داده و وجهی ازلی – ابدی به آن بخشیده است و این دقیقا همان مسئله‌ای است که از سوی داریوش فرهنگ به‌عنوان کارگردان نمایش کمتر مورد توجه قرار گرفته است و از همین رو گالیله او را باید به نوعی نمایشی سطحی و سرگرم‌کننده برای مخاطب عام دانست که در تضاد شدید با ذهنیت و دیدگاه برشت قرار دارد.

فرهنگ در مقام کارگردان و در تحلیل نمایشنامه و شخصیت‌ها به سطح اکتفا کرده و نتوانسته زیرساخت‌های نمایشنامه برشت را آنگونه که باید اکتشاف و استخراج کند و از همین رو نمایشنامه او به یک نمایشنامه زندگینامه‌ای بدل شده که صرفا تماشاگر را به تماشای رویدادی دعوت می‌کند که حتی امروز مخاطبان خردسال هم بر آن وقوف کامل داشته و صرف تکرار وقایعی که بر این دانشمند برجسته گذشته است، دیگر برای او جذابیت چندانی ندارد.

فرهنگ حتی در حیطه اجرایی هم تلاشی برای ایجاد رویکرد و نگاهی بکر و تازه به   نمایش نکرده است و نعل به نعل شیوه‌ اجرایی اپیک برشت، با همان سبک و سیاق پیش رفته و حتی بازخوانی سعید شاهسواری و اقتباس او از نمایشنامه هم جز کاهش مدت زمان اجرای نمایش تأثیر خاصی بر روند اجرا نداشته است.

گالیله در نمایشنامه برتولت برشت یک قهرمان حماسی است که البته تفاوت‌های برجسته‌ای با قهرمانان کلاسیک دارد و حتی زمان شکل‌گیری واقعه هم دلیل نشده تا برشت او را همانند قهرمانان آثار کلاسیک طراحی کند.

گالیله شخصیتی آگاه و اندیشمند است و بسیار واقع‌گرایانه به زندگی و پیرامون نگاه می‌کند و از هیجان و احساسات کاملا به‌دور است و بیش از هر اقدامی به فرجام تصمیماتش نگاه می‌کند و البته در راه رسیدن به خواسته‌هایش هم ثابت قدم و استوار است اما این خصلت باعث ایجاد یکدندگی و غرور در او نمی‌شود و با ایمان راهش را انتخاب می‌کند و پا در این وادی می‌گذارد.

در حقیقت شخصیت گالیله همانند سایر شخصیت‌های نمایشنامه‌های برشت چون شخصیت کراگلر در نمایشنامه «آوای طبل‌ها در شب» یا شخصیت اصلی نمایشنامه «مادر کوراژ و فرزندانش» و... تجلی‌گر اندیشه واقعی برتولت برشت است که خواست تقلیل یافته انسان‌ها به بهای صرف را تداعی می‌کند. او به‌خصوص در نمایشنامه گالیله تلاش می‌کند تا ثابت کند که قوی بودن مهم نیست بلکه این زنده ماندن است که اهمیت دارد.

در حقیقت برشت در طراحی این شخصیت در نمایشنامه گالیله یکی از اصول مهمی که به انقلاب رنسانس در اروپا منجر شد را مبنا قرار می‌دهد و  گالیله قرار نیست دراین نمایش نقش یک قهرمان اجتماعی را بازی کند که با مبارزه و ایستادگی در برابر کلیسا و قوانین حکومتی به مبارزه سیاسی – اجتماعی بپردازد بلکه او به‌عنوان یک دانشمند با تفکری اندیشمندانه و خردورزانه و با تلاش برای اثبات یافته‌هایش از راه علم و دانش و نه پایبندی کورکورانه به تعصبات دگماتیسم حاکم بر زمانه گام به میدان نبرد با روحانیون و قوانین ارسطو و ضدیت با کلیسا می‌‌گذارد.

دقیقا در پی همین نگاه و رویکرد است که گالیله رفتاری به دور از توهمات قهرمان‌گونه دارد و با بازگویی حقیقت و تلاش برای دست یافتن به حقیقت است که مبارزه را آغاز می‌کند.
گالیله نماد کاملی از یک قهرمان حماسی و البته مدرن است که نبرد با حکومت و زمانه را نه به شکل کلاسیک و سنتی‌اش بلکه با مبارزه‌ای بکر و نوین آغاز می‌کند.

او مبارزه با سنت‌های کهن و پوسیده را که بر مبنای اعتقادات و خرافات کورکورانه شکل گرفته است با پافشاری بر افشای حقیقت و تلاش برای تغییر قوانین قرون وسطایی کلیسا آغاز می‌کند و راه جدیدی برای مبارزه در آن روزگار را نشان می‌دهد.

در حقیقت بازگویی واقعیت وظیفه اصلی این قهرمان است که در نمایشنامه، او به خوبی از پس این وظیفه بر می‌آید و با همین روش به ایجاد شک و تردید در میان مردم جامعه و ذهنیت‌های گذشته‌‌شان درباره قوانین رایج و حاکم می‌پردازد و براساس همین ملاک و محور است که نمایشنامه گالیله براساس تقابل میان تردیدناپذیری قوانین قدیمی با شک و تردید مدرن شکل می‌گیرد.

فرهنگ در اجرای نمایش گالیله به‌طور کامل مبنا و ملاک نمایش را زندگی گالیله قرار می‌دهد و دیگر از نگاه او گالیله مستمسکی برای بیان اندیشه‌های خردورزانه نیست و او با وفاداری به سطح داستان از عمق رویدادها و نگاه‌های حاکم بر نمایشنامه فاصله می‌گیرد و نمایش را به یک زندگینامه صرف تبدیل می‌کند.

او حتی در ساختار نمایشی هم با تمام تلاش‌هایش نمی‌تواند اندیشه، ساختار و شیوه اجرایی برشت را به منصه ظهور برساند و حتی خلاقیت‌های به‌کار گرفته شده از سوی فرهنگ همانند حضور دلقک بر صحنه و اعطای میکروفون به گالیله و شاگرد او برای بیان اندیشه‌هایشان در راستای فاصله‌گذاری مدنظر برشت هم نه تنها در راستای نمایش و شیوه اپیک نیست بلکه همین مسئله به‌شدت خود را جدای از کار و نمایش مطرح می‌کند و نمی‌تواند فاصله‌گذاری مطلوبی را برای تماشاگر ایجاد کند.

بزرگ‌ترین آسیب وارد به نمایش گالیله داریوش فرهنگ را باید در طراحی صحنه نمایش که توسط فاضل ژیان صورت گرفته است بررسی و ارزیابی کرد. زمان و شرایط شکل‌گیری رویدادهای نمایش گالیله تأثیر زیادی در میزان باورپذیری و ایجاد حس همذات‌پنداری تماشاگر با اثر دارد و این هم از دیگر موضوعاتی است که به هیچ عنوان از سوی فرهنگ مورد توجه قرار نگرفته و شاید می‌پنداشته که بازی‌های بازیگران و سایر مولفه‌های نمایشی می‌تواند تأثیرگذارتر از نوع چیدمان و طراحی صحنه ظاهر شود که البته در عمل هم هرگز چنین رخدادی به وقوع نمی‌پیوندد.

امین تارخ در ایفای نقش گالیله با اینکه به لحاظ فیزیکی، شباهت‌هایی با گالیله دارد اما در ایفای خصلت‌های رفتاری او نمی‌تواند نقش یک قهرمان دانشمند را ایفا کند و بیشتر همانند یک قهرمان کلاسیک و سرشار از هیجان و به‌دور از تعقل و تفکر بر صحنه ظاهر می‌شود.

کد خبر 101888

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار هنر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز