مولفان: انو پاتالاس، اولریش گرگور
ترجمه: هوشنگ طاهری
طرح روی جلد: مرتضی ممیز
ناشر: ماهور
چاپ دوم:1385
تیراژ:2200نسخه
678صفحه
قیمت:8500تومان.
«تاریخ سینمای هنری» نوشته «انوپاتالاس» و «اولریش گرگور» پس از گذشت 17سال از انتشار چاپ اولش و در شرایطی که سالها بود نایاب شده بود، در هفتههای اخیر به چاپ دوم رسید؛ کتابی که مرحوم هوشنگ طاهری در اوایل دهه60 آن را ترجمه کرد.
انوپاتالاس و اولریش گرگور مؤلفان تاریخ سینمای هنری از شاخصترین منتقدان سینمایی آلمان هستند؛ چنان که در مقدمه مترجم آمده تسلط آنها به چندین زبان موجب شده است که آنان بتوانند تمامی آثار بزرگ و ارزشمند تاریخ سینما را به زبان اصلی تماشا کنند و از دگرگونیها و گاه تحریفهایی - چه از لحاظ عناوین و چه از لحاظ محتوایی آثار سینمایی- که معمولاً در زبان مادریشان میتوانسته به وجود آید، دور بمانند و در نتیجه، بتوانند تصویر روشنتر و دقیقتری از حرکت تاریخ سینما را عرضه کنند.
این کتاب در دهه هفتاد در میان تعداد زیادی کتاب تاریخ سینما که به جشنواره ونیز ارسال شده بود، به عنوان تحلیلیترین و جامعترین کتاب تاریخ سینمای هنری مورد تجلیل و ستایش فراوان قرار گرفت و جایزه اول کتابهای سینمایی این جشنواره را دریافت کرد؛ کتابی که سالها بعد به فارسی ترجمه شد و چند سالی هم در دفتر ناشر خاک خورد.
ماجرای غمانگیز چاپ یک کتاب
هوشنگ طاهری در آستانه انتشار چاپ اول «تاریخ سینمای هنری» در یادداشتی به روایت ماجرای غمانگیز چاپ کتابش پرداخت:
«سالها بود که در فکر ترجمه کتابی بودم که مبانی آثار برجسته سینمای هنری را به شکلی تحلیلی ارائه کرده باشد. «تاریخ سینمای هنری» اثر انوپاتالاس- مورخ و ناقد بزرگ و برجسته آلمانی- دقیقاً چنین کتابی بود.دست تقدیر یا حادثه، ناشری را بر سر راهم قرار داد که بیتردید از نظر شناخت مسائل مربوط به چاپ و ذوق و شعور فراوان در این زمینه از بهترینهایی است که در کشور وجود دارد اما متأسفانه بیش از آنکه ناشر کتاب باشد، تاجر قهاری بود و سرگرمیهایش در این زمینه دیگر فرصت چندانی برای کار انتشار به او نمیداد.
در بهار1364 کتاب را تحویل دادم و بعد در انتظار ماندم. این انتظار، 5سال به درازا کشید. به هر دری زدم و هر دوست دور و نزدیکی را واسطه قراردادم؛ نشد که نشد. در موشکباران تهران ظاهراً ورقهای که روی آن تاریخ و شماره کاغذ تصویبشده برای کتاب از سوی سازمان دولتی نوشته شده بود، به گفته رئیس مربوطهاش، از لای پرونده گم شد!
هر بار که ماجرای کتاب را دنبال میکردم، به نوعی به بنبست میرسیدم و مشکلات عجیب و غریب، کار را به آنجا کشانده بود که من دچار افکار مالیخولیایی میشدم و فکر میکردم که شاید کتاب، نفرینشده است. حتی دوستانی که در این سازمان دولتی مصدر پستی بودند و در گذشتههای دور برایم حرمتی قائل بودند، بهراستی پاسخ سلامم را نمیگفتند. نمیدانستم که این مشکل من است یا کتاب یا هر دو.
سرانجام با وساطت دوست فاضل هنرمندم شفیعی کدکنی، کتاب آماده چاپ را ناشری جوان و علاقهمند به قیمتی گزاف از ناشر اصلی خرید و کارهای اولیهاش را آماده کرد و تحویل چاپخانه داد.»( فیلم شهریور 1368)
پاسخ به نیاز علاقهمندان جدی سینما
انتشار هرچند دیرهنگام «تاریخ سینمای هنری» پاسخ به نیاز علاقهمندان جدی سینما بود. چاپ اول کتاب در مقطعی منتشر شد که تنها دو تاریخ سینمای معتبر، قبل از آن در اینجا منتشر شده بود؛ «تاریخ سینمای آرتور نایت» که در دهه40 شمسی توسط نجف دریابندری ترجمه و بارها تجدید چاپ شده بود و «تاریخ سینمای اریک رُد» ترجمه وارزیک درساهاکیان که با رویکردی تحلیلی و با نگاهی که به صورت توأمان زیباشناسانه و جامعهشناختی بود به بررسی تاریخ سینما پرداخته بود. کتاب اول عملاً تا دهه50میلادی پیش رفته بود و کهنه به نظر میرسید و کتاب دوم هم با وجود ارزشهای فراوانش، به خاطر توزیع نامناسب، در آن مقطع، چنان که باید دیده نشد.
مرحوم طاهری که خود مدرس دانشگاه بود، «تاریخ سینمای هنری»را به واقع به عنوان یکی از منابع مورد نیاز محافل آکادمیک و دانشگاهی ترجمه کرد؛ کتابی که راهگشای دانشجویان رشته سینما باشد.
تاریخ آفرینش سینمای مدرن
ویژگی بارز «تاریخ سینمای هنری» نسبت به کتابهای آرتور نایت و اریک رُد این است که به صورت متعادل به تمام ادوار تاریخ سینما پرداخته شده است؛ درحالی که در دو کتاب فوقالذکر، بخش قابل توجهی را سالهای آغازین اختراع سینما و شکلگیری هنر هفتم تشکیل دادهاند و ازدورههای متأخر بهسرعت گذر شده است.
«تاریخ سینمای هنری» این امتیاز را دارد که به دوره مورنائو و آیزنشتاین به همان اندازه دوره گدار و ژاکریوت اهمیت داده شده است؛ چنان که مؤلفان هم در پیشگفتار کتاب چنین آوردهاند: «مخاطب نویسندگان، خوانندهای آرمانی نیست که تمامی دورههای تاریخ سینما را از همان دیدگاه نویسندگان بنگرد.
آن دو بر خلاف آنچه تاکنون در بسیاری از کتب تاریخ سینما دیده شده است، در پی آن نیستند که دورههای آغازین تاریخ سینما را با دقتی عمیق و همهجانبه نشان دهند یا دورههای متأخر را- که هنوز از نظر تاریخی با آن فاصلهای پدید نیامده- در نهایت ایجاز و اختصار بیان کنند بلکه برعکس، توجهی عمیق به تفسیر و تشریح دورههای معاصر داشتهاند.
مخاطبان این کتاب، دوستداران سینما در میان معاصرانند. البته آنچه در فهم سینمای هنری معاصر بیاهمیت مینموده یا بدان اشاره مختصری شده یا بدان اصلاً اشارهای نشده است برعکس آنچه در آفرینش سینمای مدرن به صورت سنت و محرک، زنده و پایدار بوده است، در این کتاب عمیقاً مورد بحث قرار گرفته است».
دریا در پیاله
کتاب شش بخش کلی دارد. در بخش اول، سینما در حد فاصل سالهای 1895 تا 1918 مورد بررسی قرار گرفته است. یعنی از زمانی که برادران لومییر در 28 دسامبر 1895 در زیرزمین «گراند کافه» واقع در بولوار کاپوستین پاریس نخستین تصویر متحرک را برای عموم روی پرده به نمایش درآوردند.
در این قسمت، شکلگیری سینما در اروپا و آمریکا در فصولی با عناوین آغاز کار سینما در اروپا و تولد سینمای آمریکا روایت شده است. خواندنیترین صفحات این قمست هم مدخل «نخستین فیلمهای کوتاه چاپلین» است که کاملاً پیداست مولفان کتاب در آن به جای تکرار آنچه پیشتر درباره این فیلمها گفته شده؛ با دیدن چند باره این آثار آنها را بررسی کردهاند. در نهایت ایجاز و اختصار تصویری دقیق از دوره اول فیلمسازی چاپلین بدست داده شده است.
در قسمت دوم که سیر تحولات سینما در سالهای 1919 تا 1929 مورد بررسی قرار گرفته به فعالیت فیلمسازانی چون ویکتور شوستدوم ، موریتس استیلر و کاری تئودور درایر، مورنائو، فریتس لانگ، آبل گانس، ژیگا ورتوف و آیزنشتاین پرداخته شده است.
از اکسپرسیونیسم سینمای آلمان تا امپرسیونیستهای فرانسه و سینماگران انقلابی شوروی، آثار سینمایی در کنار بستر اجتماعی - سیاسی این کشورها که منجر به خلق چنین فیلمهایی شده توسط مؤلفان مورد مداقه قرار گرفته است.
همچنان که مقاله «هالیوود دهه 20» از گسترش استودیوهای فیلمسازی در آمریکا و ورود سرمایه بانکها در امر صنعت سرگرمیسازی تحلیل جامعی بدست داده شده است.در بخشی که اتفاقات دهه 1930 میلادی مورد بررسی قرار گرفته است، فصل «سینمای آلمان پیش از هیتلر و در روزگار وی» به عنوان مرجع در اغلب تاریخ سینماهایی که در این سالها نوشته شده مورد استفاده قرار گرفته است.
رئالیسم شاعرانه سینمای فرانسه و فعالیت کار فیلمسازانی چون ژانرنوار و مارس کارنه را اگر کنار بخش بررسی سینمای رئالیسم سوسیالیستی شوروی سابق قرار دهیم، تصویر جامعی از سینمای هنری اروپا در دهه سی بدست میآید.
در بررسی سینمای آمریکا در این دوران، تحلیل بحران اقتصادی دهه سی آمریکا و ناطق شدن فیلمها و ظهور فیلمسازان برجستهای چون جان فورد و کاپرا فرازهای مختلف این قسمت را تشکیل میدهند.
مقایسهای که در این بخش میان فورد و کاپرا دو فیلمساز موفق دهه 30 صورت گرفته خواندنی است: «غیر از کاپرا هیچ یک از کارگردانان سالهای 30 نتوانست آن همه اعتباری را که جان فورد از آن خود کرده به دست آورد.
اعتبار جان فورد، برعکس کاپرا، براساس سازش با روند ایدئولوژی حاکم نبود، بلکه در مقابله با آن بود و فیلمهایش در این راه به ایجاد دنیایی اختصاصی پرداختند. پیوندهای فورد با قاره قدیم به مراتب نیرومندتر از پیوندهای کاپرا بود. در حالی که کاپرا، با آن که متولد سیسیل بود، نفوذ اروپا را از بیراهه بر سینمای آمریکا پذیرفت، مثلاً از راه فیلمهای ارنست لوبینچ. فیلمهای فورد آشکارا تحت تأثیر سینمای مجلسی آلمان و مکتب سوئدی قرار داشت.
حتی فورد در چند فیلم خود فقط به موضوعهایی از سرزمین پدریاش (ایرلند) پرداخت.»در بخش مربوط به دهه چهل، فصل مربوط به تولد نئورالیسم ایتالیا مفصلتر و پر و پیمانتر از دیگر فصول این بخش است. با توجه به رویکرد کتاب به سینمای هنری و متفاوت این میزان توجه به نئورالیسم سینمای ایتالیا کاملاً منطقی به نظر میرسد.
به خصوص این که نهضت نئورالیسم یکی از مهمترین فرازهای تاریخ سینماست و تأثیر فراوانی بر تمام فیلمسازان متفکر در سراسر دنیا و در دورههای مختلف تاریخی گذاشت. اگر در سالهای پس از جنگ، ایتالیا به یمن فعالیت فیلمسازانی چون دیسکاوروسلینی فصلی تازه و پرطراوت را در سینما رقم زد؛ سینمای فرانسه پس از جنگ بازگشت به سنت را تجربه کرد.
سینمای انگلستان هم به اعتقاد مؤلفان، پس از جنگ به منحرف کردن افکار تودهها از مسائل و مشکلات روز پرداخت.در مدخل سینمای آمریکا در دهه چهل با عنوان«بازگشت به واقعیت در سینمای آمریکا» به صورت موجز شرایط حاکم بر هالیوود پس از جنگ، نظام استودیویی و ظهور نوابغی چون اورسن ولز، هیچکاک و فعالیت سینماگران بزرگی مثل چاپلین و وایلر مورد بررسی قرار گرفته است.
سینما در دهه پنجاه میلادی با رقیب تازه نفسی به نام تلویزیون مواجه شد. در سالهایی که استالینیسم سینمای شوروی را کاملاً فلج و فرمایشی کرده بود؛ سینمای آمریکا در رقابت با تلویزیون بحران اقتصادی را تجربه کرد. در ایتالیات نئورالیسم به حرکت خود ادامه داد.
هر چند فیلمسازانی چون فلینی و آنتونیونی آنقدر فردیت داشتند که در آفرینش هنری بیشتر به خلاقیتهایشان تکیه کنند تا اصول و قواعد نئورالیسم. در دهه پنجاه البته آنتونیونی و فلینی در آثارشان همچنان تحت تأثیر نئورالیسم به نظر میرسند و نقطه اوج فعالیت آنها در دهه شصت رقم میخورد.
«تاریخ سینمای هنری» هم یک نمای کلی از وضعیت اجتماعی سیاسی و تأثیرات آن در فعالیت فیلمسازی در نقاط مختلف جهان بدست میدهد. هم به عنوان تاریخ سینما روایتی است از سیر تحولات هنر هفتم در گذر زمان و به صورت توامان تصویری دقیق از فیلمسازان شاخص و معتبر دنیا بدست میدهد.
کتاب با آنکه درباره مقولات زیباییشناسانه و مفاهیم کاملاً جدی پیرامون تاریخ سینماست، لحن روایی جذابی دارد که آن را کاملاً خواندنی کرده است. به عنوان مثال میتوان به فصل مرتبط با موج نوی سینمای فرانسه اشاره کرد که در آن جریان شکلگیری موج و ظهور فیلمسازانی چون تروفو، گدار، ریوت، شابرول و لوییمال با زبانی کاملاً روایی و داستانی مورد تحلیل قرار گرفته است.
ایجاز یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب است. مؤلفان به واقع دریا را در پیاله جای دادهاند. چنانکه در صفحاتی محدود از جریانهای مهم سینمای هنری تحلیلهایی همهجانبه و دقیق به دست داده شده است.
در کتاب تحولات سینما تا دهه 60 میلادی به دقت بررسی شده است و با توجه به زمان نگارش اثری از رخدادهای چهل سال اخیر در آن نیست.
این شاید مهمترین ایراد «تاریخ سینمای هنری» باشد. با این همه و با وجود انبوه کتابهایی که در این سالها با موضوع تاریخ سینما منتشر شدهاند؛ «تاریخ سینمای هنری» همچنان اثری ارزشمند و خواندنی است.
یک مرجع معتبر برای تمام دوستداران جدی سینما که به واسطه تسلط مترجم بر موضوع، فاقد ضعفهای جدی برخی از ترجمههای متاخر تاریخ سینماست.