جایگاه بورس در توسعه اقتصادی
در عصر حاضر مقوله توسعه اقتصادی با مقوله بازارهای مالی گره خورده است و همواره از بورس به عنوان موتور توسعه اقتصادی نام برده میشود. اطلاق چنین صفتی به بورس ناشی از ویژگیهای اساسی زیر است:
•بورس محل معاملات دست دوم (ثانویه) اوراق بهادار است.
•بورس به تشکیل سرمایه کمک میکند، زیرا شرکتها زمانی میتوانند با سهولت اوراق مالی خود را به فروش رسانند که سرمایهگذاران از وجود یک بازار متشکل معاملات دست دوم اطمینان داشته باشند. لذا وجود یک بازار ثانویه سازمان یافته، تأمین منابع از طریق بازار اولیه را تسهیل و ممکن میسازد.
•بورس مکانی برای قیمتیابی (کشف قیمت) است.
•دستیابی به منابع جامعه سرمایهگذار در بورس تسهیل میشود.
•سرمایهگذاران تمایلی به پیوند ابدی با ناشر اوراق بهادار ندارند بنابراین قابلیت فروش از مهمترین معیارهای سرمایهگذاری آنان است.
•وجود قیمت عادلانه در هر مقطع زمانی و اطمینان سرمایهگذاران از امکان ورود و خروج سریع و آسان به فهرست سهامداران، به شرکتها امکان میدهد با سهولت و سرعت بیشتری افزایش سرمایه دهند. زیرا اولین شرط پیوستن سهامداران جدید به شرکتها، اطمینان از وجود قیمت عادلانه و قابلیت نقدشوندگی است.
چرا چنین شد؟
سعی نداریم به عوامل اقتصادی، سیاسی و بینالمللی مؤثر بر کاهش حجم معاملات بپردازیم و تنها به آن بخش از تصمیماتی که صرف نظر از عوامل مزبور، در کوچک شدن و کم حجم شدن بازار نقش بسزایی داشتهاند اشاره میکنیم:
•اعمال مکانیزم حجم مبنا:حجم مبنا مکانیزمی خلاف قواعد بازار بوده و ماهیتاً عملکرد آن به گونهای است که قفل شدگی معاملات و ایجاد عدم توازن در عرضه و تقاضا به همراه خواهد داشت.
• کاهش دامنه نوسان به 2درصد.
• توقف طولانی و در موارد متعددی غیرموجه نمادها.
به یاد داشته باشیم که رابطه حجم معاملات با توقف نمادها یک تابع نمایی است. زیرا توقف معاملات یک نماد فقط حجم معاملات آن نماد را تحت تأثیر قرار نمیدهد بلکه با سلب امکان فروش سهم از سهامدار، مانع از آزاد شدن منابع وی جهت انجام معاملات متعدد بر روی سایر نمادها میشود.
• به علت توقف تعداد قابل توجهی نماد، تمام توجه بازار فقط متوجه چند سهم شده و عدم توازن در بازار تشدید میشود.
راه حل چیست؟
• اولین و مؤثرترین قدم برای رفع انسداد معاملاتی، تجدیدنظر در نحوه اعمال حجم مبنا با هدف حذف کامل مکانیزم فوق میباشد. لذا بهتر است ابتدا حجم مبنای شرکتهای پرگردش با سرمایه سنگین، به صورت پلکانی کاهش و به نقطه صفر برسد و روش فوق در خصوص سایر شرکتها، با تأخر زمانی و با تعیین معیارهایی مناسب (میزان سرمایه، سهام شناور، نسبت گردش معاملات طی یک دوره زمانی و . . .) اعمال شود.
• دامنه نوسان قیمت بزرگتر شده و دامنه مزبور در مورد حق تقدم خرید سهام به صورت منطقی و معقول در نظر گرفته شود.
• دوره توقف نمادها به حداقل برسد.
اگر توقف نماد به علت اطلاعرسانی شرکتهاست، مسئول هر نوع ضرر و زیان ناشی از قصور در انتشار اطلاعات صحیح ، کامل و به موقع برعهده هیأت مدیره شرکتهای پذیرفته شده در بورس است و بورس پس از درخواست اطلاعات جدید و تعیین یک مهلت زمانی، صرف نظر از ارائه یا عدم ارائه اطلاعات از طرف شرکتها، میبایستی نسبت به بازگشایی نماد متوقف شده اقدام کند و در خصوص توقف قبل از برگزاری مجامع نیز میتوان دوره توقف را به یک روز ، یعنی همان روز برگزاری مجمع کاهش داد.
در سایر بورسها ، دوره توقف نمادها طی سال، از چند ساعت تجاوز نمیکند و با تعیین دو تاریخ برای بستن دفاتر سهامداران ذینفع مجامع و برگزاری مجمع ، حتی در زمان برگزاری مجامع نیز معاملات سهام جریان دارد.
به یاد داشته باشیم در یک بازار کوچک امکان برقراری قیمتهای عادلانه کمتر و امکان دستکاری قیمتها، بیشتر میشود و بخش قابل توجهی از مشکلات بورس تهران ناشی از کوچک بودن بازار است، پس به بزرگ کردن بازار فکر کنیم.
* مدیر عامل کارگزاری رشد پایدار