موسوی، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در آخرین نشست این معاونت در سال گذشته با تشریح مهمترین برنامههای خود برای سال 89 اعلام کرد: در حالی که 2500 دفتر خدمات مسافرتی در کشور فعالیت میکنند، فقط 60 دفتر در حوزه ورود گردشگران خارجی فعالیت کرده و بخش عمدهای از دفاتر، در حوزه خروج گردشگران کار میکنند. به همین دلیل است که ما سال آینده، سهمیه خروج گردشگران از کشور را برای هریک از دفاتر تعیین میکنیم و آنها موظفند در مقابل گردشگران خروجی خود به همان میزان، گردشگر ورودی به کشور داشته باشند.
البته موسوی بعد از گذشت حدود 2ماه هنوز جزئیات برنامه سازمان برای سهمیه آژانسهای مسافرتی را نگفته و اعلام نکرده است که آیا آژانسداران با سهمیه خود باید مثل سهمیه بنزین رفتار کنند و نباید بیش از سهمیه اعلام شده، گردشگران متقاضی را- که هریک به تنهایی منبع درآمد 6نفر شاغل در ایران هستند- به کشور وارد کنند یانه. او همچنین به سهم برنامههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای ایجاد تسهیلات مناسب در گردشگری و ریشههای این توازن منفی که قطعا تمامی آنها به تورگردانها ختم نمیشود، اشارهای نکرده است.
ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تخصصی تورگردانها، سهمیهبندی آژانسها که تاکنون فقط در حد یک برنامه پیشنهادی بوده است را از ابتدا محکوم به شکست دانسته و میگوید: ورود گردشگر با سهمیهبندی و دستورالعمل سازمانی امکانپذیر نیست چرا که اگر برداشت من از طرح معاونت گردشگری درست باشد، در میان تورگردانها هم کار متفاوت است؛ یعنی عدهای در آوردن تور و عدهای در بردن آن متخصص هستند، بنابراین نمیتوان برای این دو گروه سهمیهبندی در نظر گرفت.به اعتقاد او ورود گردشگر به کشور، ابزار و توانایی زیرساختی و مدیریتی میخواهد. گردشگری صنعتی است که از تمامی عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تأثیر میپذیرد و نمیتوان گردشگران کشورهای مختلف را تنها از روی یک بخشنامه به کشور وارد کرد.
پورفرج با بیان اینکه عوامل سیاسی دخیل در گردشگری به هیچوجه قابل انکار در جذب گردشگران نیستند، تأکید میکند: اگر نگاهی به ملیت گردشگران ورودی به کشور بیندازیم، میبینیم که اتفاقا ایران از کشورهای دوست و همسایه مانند سوریه و روسیه کمتر گردشگر دارد تا کشوری مانند آلمان. بنابراین به صرف داشتن روابط سیاسی یا نبود آن نمیتوان برای گردشگری برنامهریزی کرد و باید به مجموع عوامل دقت داشت.
رئیس جامعه تخصصی تورگردانها بار دیگر تأکید میکند: در ورود گردشگر به کشور، ایجاد انگیزه فعالیت برای دستاندرکاران اجرایی و تسهیلات برای گردشگران حرف اول را میزند، پس بهتر است سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به جای بیکار کردن همین عده اندکی که در گردشگری کشور کار میکنند و نان در میآورند، به اصلاح سیاستهای اطلاعرسانی خود و بررسی مسائل و مشکلات گردشگران در سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران بپردازد.
او اضافه میکند: وقتی از حدود 3هزار آژانس مسافرتی در کشور فقط نزدیک به 90 آژانس در تورهای ورودی و خروجی کار میکنند، قطعا موانع و مشکلاتی وجود دارد و رفع آنها برای چرخش چرخ صنعت گردشگری به کارشناسی و تحقیق نیاز دارد نه دستورالعمل و سهمیهبندی. بهتر است اینگونه تصمیمات در نشستهای تخصصی و با حضور کارشناسان و در خلال گفتوگوهای آنها به طرحهایی اجرایی تبدیل شوند.
آیا مرغ همسایه غاز است؟
نگاهی اجمالی به گردشگری کشور ترکیه در همسایگی شمالغربی که اتفاقا ایرانیهای بیشماری هرساله مهمان این کشور هستند، نشان میدهد شیوع ویروس آنفلوانزای خوکی در سال گذشته که اثر شدیدی بر صنعت توریسم جهانی گذاشت، با وجود خسارت 5درصدی در کسب درآمد سالانه، تعداد گردشگران اروپایی ترکیه را بهدلیل اتخاذ سیاستهای مدیریتی درست در کاهش هزینه سفر، افزایش داد. این کاهش درآمد به هیچ وجه، تصمیمات عجولانه و موقتی را برای گردشگری ترکیه به همراه نداشت.
مسئولان ترکیهای در سال جدید میلادی انگشت بر یکی دیگر از شاخههای گردشگری نهادهاند و تصمیم دارند اینبار با طرح موضوع توریسم ورزشی، نه تنها درآمدهای سالجاری را کسب و خسارتهای سال گذشته را نیز جبران کنند بلکه به جذابیتهای کشور خود برای ذائقه کنترل نشدنی گردشگران بیفزایند. آنها معتقدند تمرکز بر توریسم ورزشی و برگزاری مسابقات جهانی فیبا و نیز اعلام استانبول بهعنوان پایتخت فرهنگی اروپا برای جبران زیانهای ایجاد شده در سال2009 به ترکیه کمک میکند. براساس آمار ارائه شده درآمد مالی ترکیه در4 ماه پایانی سال2009 با کسب 5 میلیارد دلار سود بیشتر به بیش از 11درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته و در مجموع ترکیه از گردشگری خود در کل سال 2009 بیش از 2/21میلیارد دلار سود کسب کرده است.
بهطور قطع در کنار ایدهپردازیها و مدیریت مناسب گردشگری ترکیه، عوامل مختلفی مانند ایجاد تسهیلات در صدور ویزا، پایین آوردن عوارض خروجی، ایجاد شبکههای تلویزیونی و وبسایتهای مشترک و متنوع، گردهماییهای کاربردی میان آژانسداران و تورگردانان و رسیدن به راهکارهای عملی در جذب مشتری، شرکت فعال در نمایشگاهها، همکاری با کشورهای منطقه خاورمیانه، اروپا و غرب، برگزاری انواع مسابقه سفرنامهنویسی، جشنواره و نمایشگاههای فصلی، ساخت فیلمهای مستند از جاذبههای گردشگری، اعطای بورس به دانشجویان، وضع قوانین استاندارد در حوزه گردشگری، رونق زیرساختهای گردشگری و سرمایهگذاری در ساخت هتل و انواع تأسیسات، حمایت دولت از انجام هرگونه سرمایهگذاری در حوزههای سختافزاری یا نرمافزاری در موضوع گردشگری و دهها اقدام دیگر در رونق گردشگری این کشور حتی با وجود بحرانهای مختلف مؤثر بوده است.
فقر محصول
علیرضا غمخوار، یکی از فعالان گردشگری در حوزه تورهای خروجی نیز درباره طرح سهمیهبندی آژانسهای مسافرتی برای جذب گردشگر بیشتر میگوید: اصولا صنعت گردشگری با خواست و نیاز انسانها سرو کار دارد و هیچ بخشنامهای در این میان تعیینکننده نیست.او با تأکید بر اینکه مشکل تورهای ورودی باید بهطور اساسی حل شود، میگوید: برای ورود گردشگران بیشتر ، چند عامل ابتدایی مثل زیرساخت مناسب در حملونقل، خدمات رفاهی و اقامتی، جاذبههای تاریخی و گردشگری تجهیز شده و از همه مهمتر ارائه تصویر مناسب از مقصد سفر نیاز است که متأسفانه حتی نیمی از آنها در کشور ما فراهم نیست.غمخوار به خروج حدود 2میلیون ایرانی به مقصد ترکیه و امارات اشاره میکند و میگوید: وقتی مدیران گردشگری این کشورها توانستهاند جذابیتهای مختلفی برای جذب گردشگران فراهم کنند و ما در مقابل نتوانستهایم با وجود همه ظرفیتهایمان چنین محصولاتی را ایجاد کنیم، چطور با یک دستورالعمل میتوانیم گردشگران را وارد کشور کنیم؟
این تورگردان موضوع تبلیغات منفی علیه ایران را عاملی مهم در گرایش نداشتن گردشگران جهانی به کشور میداند اما معتقد است: جدا از بحث تبلیغات منفی اگر فردا تورگردانها به هر زحمتی 5هزار گردشگر را وارد ایران کنند در تهران بهعنوان پایتخت کشور، محل اقامتی برای آنها پیدا نمیشود. حال چطور و با کدام امکانات میخواهیم برای آژانسها سهمیه ورود و خروج درنظر بگیریم؟غمخوار نیز با تأکید بر اینکه استقبال گردشگران کشورهای همسایه که ارتباطات دیپلماتیک بیشتری با ایران دارند به کشور کمتر است، ادامه میدهد: به جای نسخهپیچیهای نادرست و موقتی برای درمان تراز منفی ورود و خروج گردشگر به کشور باید به فکر ایجاد زیرساختها و تبلیغات درست باشیم و بدانیم تا زمانیکه محصولات گردشگری ما از کیفیت و کمیت مناسب برخوردار نباشند این تراز منفی همچنان که در صادرات و واردات کشور هم دیده میشود وجود خواهد داشت.
خوش بینی مسئولان و برنامههای اورژانسی
طرح سهمیهبندی فعالیت آژانسهای مسافرتی در گردشگری ورودی و خروجی در شرایطی قرار است رخ دهد که هنوز از تهیه آمار اقماری گردشگری در کشور خبری نیست و فعالان گردشگری حتی نمیدانند از فعالیتشان چه سهمی نصیب اقتصاد کشور میشود. نبود این استاندارد موجب شده تا همچنان همه به آمار نهایی گمرک و نیروی انتظامی بسنده کنند که جمعبندی این آمار در پایان سال گذشته درصدی افزایش را برای گردشگری کشور رقم زده است.
حمید بقایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز که طبق اظهارات خود گویا علاقهای به آمار و ارقام ندارد، چند روز پیش در نخستین نشست شرکت مادرتخصصی بنیاد مستضعفان اعلام کرد:« اگر روند رشد گردشگری کشور ادامه یابد و مسائل سیاسی پیش نیاید، پیشبینی میکنیم امسال ورود گردشگران خارجی به کشور بیش از ٣٠درصد رشد کند. من به اعداد کاری ندارم. شما اگر بهطور چشمی هم به جمعیت مسافران در نوروز نگاه میکردید، متوجه میشدید که آمار مسافران در نوروز افزایش یافته است.
این آماری که برخی به آن انتقاد میکنند، براساس استاندارد جهانی است، حتی سازمان جهانی جهانگردی هم اینطور آمار اعلام میکند.» خوش بینی و امیدواری مسئولان گردشگری کشور در حالی است که دستاندرکاران خصوصی گردشگری کشور باز هم با استناد به اعداد و ارقام دفاترشان معتقدند که در مقایسه آمار ذخیره تورهای ورودی مربوط به سال89، رزروهای مربوط به فصل ورود تورها که از 7 فروردین آغاز شده و تا اواسط خرداد ماه ادامه خواهد داشت، نسبت بهمدت مشابه در سال گذشته کاهش زیادی داشته است.
شاهد این ادعا نیز لغو ورود 30گروه توریستی از 90 گروه گردشگری ذخیرهشده برای
2 ماه اول سال تنها در یک هتل است که این امر درباره استانهای دیگر نیز کموبیش صادق است. حال باید دید در چنین شرایط متناقض و غیرشفافی، طرح سهمیهبندی آژانسها بهعنوان درمانی اورژانسی برای گردشگری تا چه میزان ما را به 30درصد رشد گردشگری وعده داده شده نزدیک میکند.