سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۴
۰ نفر

زهرا رفیعی: جوانان همیشه زندگی متفاوتی با نسل‌های قبلی خود دارند که از آن با عنوان «شکاف نسلی» نام برده می‌شود.

برای تحلیل رفتار‌ها و سبک جدید زندگی جوانان به سراغ دکتر محمد سعید ذکایی، استادیار دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم. وی تحصیلات خود را در جامعه‌شناسی نسل‌ها گذرانده است و در این حوزه در ایران صاحب‌نظر است.

  • آیا می‌توان گفت که در سبک زندگی جوان‌های این دوره وزمانه تغییر ایجاد شده است؛ ویژگی‌های آن چیست؟

جوان‌ها هم به مانند هر گروه دیگری در جامعه تغییرات قابل اندازه‌گیری‌ای دارند. آنها به‌عنوان پیشگامان تغییرات اجتماعی در هر جامعه‌ای جلوه‌ای از آینده نزدیک و دور جامعه کنونی هستند. همه تحولاتی که درون و خارج مرزها و ذهنیت آنها رخ داده، تغییر در سبک زندگی آنها را هم به‌دنبال داشته است. اگر بپذیریم که مصرف‌کردن موضوعی است که می‌تواند در سبک زندگی تأثیر بگذارد، باید بپذیریم که خیلی از تغییرات ایجاد شده در نگاه جوان‌ها و زندگیشان برآمده از دسترسی ارتباط و فهم متفاوتی است که از مصرف و مصرف‌‌گرایی دارند. به‌نظر می‌رسد لازمه پویایی جامعه، تغییر در سبک‌های اجتماعی است.

  • تغییرات در چه حوزه‌ها و متأثر از چه چیز‌هایی صورت می‌گیرد؟

یکی از دلایل اصلی در ایجاد سبک‌های جدید، روحیه فردی‌شدن به‌عنوان ارزش و ایدئولوژی است. فردگرایی جایگاه مهم‌تری را برای جوانان ایجاد کرده است. آنها برای خود تصمیم می‌گیرند، آزادی عمل و استقلال دارند و ترجیح می‌دهند آزمایش و خطا را بیشتر تجربه کنند. از طرفی نیز الگوها و مدل‌هایی که قبلا بیشتر می‌توانست نقش راهنما و مدل را برای آنها
ایفا کند، کمتر در دسترس است یا تأثیر تعیین‌کننده کمتری دارد. معیار دیگر مؤثر در سبک زندگی جوانان، تنوع و تکثر رسانه‌هایی است که ارزش‌های جوانان از آنها متأثر می‌شود. فضای مجازی و فرهنگ رسانه‌ای به‌عنوان گروه‌های مرجع بر ارزش‌های جوانان تأثیر می‌گذارد. رسانه‌ها به‌صورت مستقیم عاملی هستند که افق‌ها و اولویت‌های متفاوتی را در معرض دید جوانان قرار می‌دهند. همچنین به واسطه تنوع در گروه‌های مرجع، ایده کمتر متکی بودن جوان‌ها به مدل‌های قبلی (مدل‌های نقشی که قبلا تعیین‌کننده بود) می‌تواند قابل طرح باشد.

علاوه بر اینها خود مفهوم جوانی نیز تغییر کرده است. منظور از تغییر، مصرفی شدن جوانی است. زیبایی‌سازی و جاذبه‌های زیبایی‌شناختی زیادی وجود دارد که به‌صورت نمادی و واقعی با دوره جوانی همراه شده است. بنابراین نقش رسانه‌های نو در بازنمایی آنها را نباید نادیده گرفت. به‌نظر می‌رسد که قرار است همه چیز با محک و معیار جوانی سنجیده ‌شود. برآیند چهره، پوشش و نگاه جوانانه و پرانرژی و خطر‌پذیر آنها در سبک زندگی تأثیر گذاشته است. مراد از سبک زندگی الگوهایی از رفتار و کنش است که افراد و گروه‌بندی‌های اجتماعی را از هم متمایز می‌کند. با نگاهی به جامعه خود می‌بینیم که در فرایند‌های 3-2 دهه اخیر، رشد طبقه متوسط‌ به‌خصوص بعد از جنگ تحمیلی، افزایش جمعیت، تعیین‌کننده بودن این گروه سنی در فرایند‌های اجتماعی به همراه تحولاتی که در ارزش‌هایی که در سطح خانواده ایجاد شده- باعث به‌وجود آمدن تغییراتی در جامعه ایرانی شده است.

جوان‌های امروزی آشکارا مصرفی‌تر شده‌اند، زندگی را بیشتر برای حال می‌خواهند  و نگاه تحقیرآمیز به فرصت‌های زندگی دارند و مصرف (نه به معنای بد آن) را برای حال می‌خواهند. اولویت‌های ارزشی آنها متأثر از مصلحت‌گرایی و زیبایی دوستی است اما در عین حال توجه به معیار‌های اخلاقی‌هم وجود دارد. این موارد تغییر در ارزش و ساختار جامعه را نوید می‌دهد. بخشی از این موارد به‌دلیل پویایی جامعه قابل انتظار است و البته یکنواختی این دوران با فضای جدید نه محتمل است و نه ایده‌آل.

  • براساس تعریف‌های موجود از جوانی، افراد بین 19 تا 30‌سال را جوان می‌نامند ولی بین بچه‌های 19‌ساله امروزی با بچه‌های 5-24 ساله و کسانی که حدود 30سال سن دارند تفاوت بسیار است. هر کدام تجربیاتی دارند که با قبلی تفاوت‌های اساسی دارد. به اعتقاد شما دلیل این همه تفاوت در چیست؟

 حدود زمانی مفهوم جوانی، خیلی متغیر است. سازمان ملل، جوانی را در اسناد رسمی بین 16 تا 25‌سال تعریف می‌کند. در عین حال خیلی از کشورها معیارهایی را با ملاحظات برنامه‌ریزی و سیاستگذاری درنظر می‌گیرند. در برخی موارد سن 13 تا 35‌سال را نیز در برمی‌گیرد. در ایران براساس تعریف سازمان ملی جوانان طیف 15 تا 29‌سال ملاک جوانی است. این سن علاوه بر ملاک‌های سیاستگذارانه، وجه بیولوژیک، فرهنگی و جامعه‌شناختی نیز دارد و فقط قرارداد جمعیت‌شناختی نیست و در آن استقلال در تصمیم‌گیری و آزادی عمل نیز درنظر گرفته شده است. جوانی از نگاه فرهنگی و اجتماعی یک سازه اجتماعی نیز تلقی می‌شود. به عبارت دیگر گفت‌وگوها و برساخت‌های اجتماعی است که جوانی را تعریف می‌کند و طیف سنی و رفتار‌های جوانی را در آن قرار می‌دهد.

  • چگونه می‌توان این تفاوت‌ها را شناسایی و دسته‌بندی کرد؟

 به اعتقاد من بخشی از این تفاوت‌ها را جوان‌ها به‌عنوان حافظه تاریخی، نسلی و فرهنگی به لحاظ شناختی و رفتاری و سبک زندگی نمایش می‌دهند. طیف وسیعی از جوان‌های نسل چهارم انقلاب (دهه هفتادی‌ها) در معرض اجتماعی شدن  متفاوتی بوده‌اند. این نسل به‌عنوان نسل دیجیتال در مجاورت فضای مجازی و بازی‌های رایانه‌ای بودند. این نسل با جوان‌های همه دنیا اشتراکاتی دارند و در ایران نیز به‌نظر می‌رسد مصرف، روی شناخت آنها تأثیر گذاشته است. براساس سازه تاریخی و عینی اگر یک دهه به عقب برگردیم، به متولدین دهه 60 می‌رسیم.

این افراد براساس تلفیقی از دوره پس از جنگ و انقلاب و سال‌های صلح هستند. این افراد تحولات تکنولوژیک، ارتباطی و مصرف‌گرایی با درجات کمتر را تجربه کرده‌اند. دهه پنجاهی‌ها نسل سوم انقلاب‌اند که براساس سبک زندگی و مصرفشان می‌توان تفکیک بین آنها و دیگران ایجاد کرد. فضای رسانه‌ای- کارتون‌ها و فیلم‌ها- که در مجاورتش بودند، نوع آموزه‌های مدرسه و جامعه، ارتباطی که خانواده با آنها برقرار کرده‌، فرصت‌هایی که برای مصرف کردن در اختیار داشتند دهه پنجاهی را ساخته است.

 تجربه جنگ و کمیابی‌ها و محدودیت‌های آن زمان بر این نسل تأثیرات خود را داشته است. ایدئولوژی‌های حاکم بر جامعه، فرایند اجتماعی شدن در متن عمومی جامعه را فراهم می‌کرد و برای خانواده‌های پر جمعیت‌تر از الان نیز فرصتی را برای با هم زیستن، تفریح و فراغت ایجاد می‌کرد. کم‌تأثیربودن فرهنگ رسانه‌ای و اهمیت‌داشتن بیشتر گروه‌های نقش، شاخص‌هایی است که برای دهه‌پنجاهی‌ها قابل طرح است. البته این مرزبندی‌ها بیشتر برای توضیح و فهم بهتر ارتباط بین نسل‌ها و تغییرات آنها مناسب است.

  • با این شرایط به‌نظرتان جوان‌ها چه تغییری کرده‌اند، آیا می‌توان به دیده گسست و شکاف بین نسلی به ارتباطات آنها نگاه کرد یا اینکه این سبک صرفا نوع دیگری از زیستن و تعامل است که باید آن را پذیرفت؟

 طبیعی است که در چنین بستری جایگاهی که جوانان در خانواده و اجتماع بزرگ‌تر‌ دارند و نگاه و نسبتی که بین گروه‌های سنی برقرار می‌شود نیز تغییر خواهد کرد؛ دوره‌ای است که وابستگی و مطیع بودن به نقش مرجع والدین و بزرگ‌تر‌ها برای جوان‌ها کمتر قابل انتظار است و به‌نظر می‌رسد تمایل جوان‌ها به سمت اراده‌گرایی و انتخاب عمل بیشتر سوق پیدا کرده است. دوره‌ای که در آن فرصت‌های مصرف محدود بوده و گزینه‌ها برای انتخاب مسیر زندگی، شغل، ازدواج و... کم بود به سر آمده و زمانی که در آن فرهنگ رسانه‌ای و دیجیتال برد و اثر کمی داشت نیز تمام شده است. شما نمی‌توانید جوان امروزی را که با موبایل با سرعت بیشتری به اطلاعات دسترسی دارد و در ارتباط با گروه‌های هم‌سن و خانواده تأثیر گذاشته است را دست‌کم بگیرید. حال اینکه ما آن را به‌عنوان گسست بین جوان و خانواده ببینیم یا به‌عنوان تجربه عادی در مسیر زندگی با احتساب و انتظار تغییرات اجتماعی قلمداد کنیم بستگی به ما دارد.

به اعتقاد من ارتباطات بین نسل‌های جامعه ایران به گسست منتهی نشده است و تفاوت‌ها عملا تنش در روابط معنوی و عدم‌وفاق و ارتباط را ایجاد نکرده است. شواهد زیادی وجود دارد که خانواده‌ها بیشترین سرمایه‌گذاری و قوی‌ترین احساس و تعهد را به فرزندانشان دارند، از طرف دیگر بیشترین اعتماد و تأثیر‌پذیری را همچنان از خانواده دارند. آمارها نشان می‌دهد که جوان‌ها همچنان مسائل را با خانواده‌هایشان مطرح می‌کنند. اما باید بگوییم که رقیب‌های جدی‌ای از راه رسیده‌اند و انتظار می‌رود که در یکی، 2دهه آینده نقش مرجع را کسانی دیگر ایفا کنند. البته خانواده‌ها هم دیگر به معنای گذشته انتظار کنترل همه جانبه و شباهت رفتاری با الگوها و هنجارها و خواسته‌های خود را ندارند. این معنای بی‌تفاوتی و رفع تکلیف از جانب خانواده‌ها نیست. آزاد‌سازی هنجاری باعث شده خانواده‌ها به وجوهی از رفتار فرزندانشان توجه داشته باشند که برای بقا و سلامت و زندگی اجتماعی‌شان تعیین کننده‌تر است.

کاهش تورم هنجاری و اجتماعی شدن و تأثیر‌گذاری دوطرفه در مسائل فرهنگی،  ویژگی‌ای است که در خانواده‌ها رخ داده است و البته طیفی از خانواده‌ها برای طی کردن این مرحله تنش‌هایی چون حداقل‌کنترل‌ها و وابستگی‌ها را باید پشت سر بگذارند. همانطور که کلیت جامعه به سمت جوانی جدید می‌رود، خانواده‌ها هم تغییر کرده‌اند به‌طوری که به‌نظر می‌رسد توافقی آشکار صورت گرفته است و دوطرف ماجرا آن را درک می‌کنند. اگر از موارد افراطی در خانواده‌های نابسامان ناشی از طلاق، اعتیاد، فقر فرهنگی و... بگذریم به نظم جدیدی می‌رسیم که به آن انقطاع نسل‌ها نمی‌گویند.

  • به‌نظر شما این سبک جدید زندگی که جوانان دارند زاییده شرایط اجتماعی آنهاست یا نوعی الگوبرداری از آن چیزی است که از دهه 50 و 60 -اروپای بعد از جنگ جهانی- شروع شد؟

به راحتی نمی‌توان بین تأثیرات جامعه جهانی یا داخلی بر سبک زندگی جوانان تفکیک قائل شد. تأثیر اولیه در شکل‌گیری این سبک جدید را باید در شرایط، فرصت‌ها و گزینه‌هایی جست‌وجو کرد که جوان‌ها در آن زیست می‌کنند. فرصت مصرف به همراه تکنولوژی‌های جدید باعث شده جوانان بیشتر در معرض تولیدات فرهنگی غرب مانند ماهواره، فیلم، بازی‌های رایانه‌ای و موبایل ... باشند. به موازات این تغییرات، در بدنه جامعه نیز تحولاتی صورت گرفته است. نمی‌توان انکار کرد که جاذبه‌های فرهنگ مصرفی- رسانه‌ای، الگوهای جمعی رفتاری را که ممکن بود جوان‌ها با حرکت‌های مدنی خودشان به نتیجه برسانند در حاشیه قرار داده است. به‌طور حتم ما با تجربیات جدیدی از جوانی‌کردن روبه‌رو خواهیم شد که تنوع آن شاید برنامه‌ریزی و سیاستگذاری را دشوار خواهد کرد.

  • به‌نظر شما جوانان از شرایط موجود و تغییراتی که در سبک زندگیشان حاصل شده رضایت‌خاطر و شادی دارند؟

سؤال سختی است. انتظار می‌رود که جوان‌ها برای اینکه بتوانند به زندگیشان معنا بدهند و حس و انرژی مثبت بگیرند، باید حالت‌های شادی و رضایت را داشته باشند هر چند که راه برای آزمون و خطا بیشتر باز شده است. به‌نظر من شرایط کنونی ظرفیت دوگانه‌ای را ایجاد کرده که هم فرصت را برای اشتباه و ریسک جوانان باز گذاشته است هم ماجراجویی حاصل از آزمون و خطا نیز می‌تواندبرایشان لذت بخش باشد. به‌نظر می‌رسد این پارامتر خود متأثر از پارامترهایی چون سرمایه اجتماعی و فرصت‌های خانوادگی و اجتماعی باشد. مطالعات اخیر نشان می‌دهد که فرهنگ و زمان فراغت جایگاه مهم‌تری پیدا کرده است. زندگی فراغتی هم که برای جوان‌ها مطلوب بوده است، به‌نظر می‌رسد که با فرصت‌هایی که رسانه‌ها و مصرف برای آنها ایجاد کرده این اولویت بیشتر شده است.

به موازات تنوع سبک‌های زندگی، محدودیت‌های ساختاری نیز وجود دارد. فراغت، مستلزم زمان لازم است و همه یکسان از این مسئله برخوردار نیستند؛ جوان‌های حاشیه به یک اندازه از سبک زندگیشان لذت نمی‌برند. برای برخی از آنها لذت به معنای مهارت‌اندوزی با قابلیت فروش در بازار است، برای برخی نیز فراغت به معنای تفریح است. نگاه من خیلی به قضیه لذت، منفی نیست، هر چند امکان دارد که نکات مخرب و منفی هم داشته باشد. من فکر می‌کنم نشانه‌هایی وجود دارد که در آن، اخلاق لذت جدید، نافی اخلاق مسئولیت و تعهد نیست به شرطی که محدودیت‌های ساختاری عملا به کنار گذاشته شدن جوان‌ها نینجامد.
البته نباید فراموش کرد که در این فرصت‌های پیش رو برای جوانان، دختران جامعه شرایط متفاوتی دارند. ویژگی‌هایی که به‌عنوان استقلال و عاملیت جوانان عنوان شد برای دختران نیز رخ داده است ولی دوگانگی در برخورداری آنها باعث شده که آنها با تاخیر زمانی از این فرصت‌ها استفاده کنند.

جوان‌ها هر چه که باشند نموداری از آینده هستند. آنها سبک‌های مختلف زیستن و نگاه کردن به زندگی را تولید می‌کنند. به ما می‌گویند که 20-10سال دیگر آدم‌ها چه شکلی به زندگی نگاه می‌کنند، چه چیز‌هایی خوشحالشان می‌کند، برایشان چه چیز‌های دیگری اهمیت ندارد و دوست دارند فرزندانشان را چطور و با چه ارزش‌هایی بزرگ کنند. جوان‌های عجیب و غریب امروزی دنیای عادی سال‌های بعد را می‌سازند. آماده شدن برای کنش با آدم‌های دنیای آینده نیازمند شناخت آنها از الان است.

کد خبر 106626

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز