دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۴
۰ نفر

مجتبی اردشیری: نمایشگاه کتاب به عنوان بزرگترین واقعه فرهنگی کشورمان در حال برگزاری است

 این در حالی است که براساس آمارها، کتابخوانی در کشور ما در سطح قابل قبولی نیست که عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند در این نوشتار برآنیم تا با تفکیک و تفهیم 2مقوله کتاب و جریده به‌عنوان دو قطب بزرگ مطالعاتی، به عدم‌گرایش اقبال عمومی به فرهنگ «مطالعه» نگاهی زیرساختی بیندازیم.

باید قبول کرد که وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور ما به‌شدت نگران‌کننده است.
هر ساله آمارهایی در زمینه مدت زمان مطالعه ما ایرانیان منتشر می‌شود که جای هیچ‌گونه شعف و افتخاری ندارد. این آمارها، اگر چه نسبت به وضعیت پیشین کتابخوانی در هر سال رشد قابل‌ توجهی دارد اما باز هم نگران‌کننده و تأسف‌بار است چرا که این زمان کوتاه را نمی‌توان به‌عنوان محکی در جهت مطالعه‌ صرف و از روی شوق عنوان کرد.

 در بسیاری از مواقع شخص از روی اجبار به سوی کتاب رهسپار می‌شود و دست به مطالعه‌ آن می‌زند در حالی که میزان مطالعه می‌بایست بر مبنای ذوق و میل افراد مورد محاسبه قرار گیرد.

این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا این رقم به سـاعـت‌هـا مـی‌رسد‌ از همین روست که تقویت زیرساخت‌های اساسی برای تشویق جوانان و دیگر اقشار به مطالعه و فرهنگ درست آن، از ضرورت‌های بسیار مهم عصر ما قلمداد شده و بنابراین یک پرسش اساسی مطرح می‌شود: چرا میزان مطالعه در جامعه ما تا به این اندازه پایین است؟
در واقع باید اذعان کرد که بارزترین دلیل این امر را می‌بایست در رفع نیازهای مردم از طرق دیگر دانست. در سالیان اخیر به‌دلیل پیشرفت تکنولوژی، فرد زحمت مطالعه کتاب را به‌خود نداده و خیلی راحت متوسل به ابزاری چون اینترنت، ماهواره و لوازمی از این قبیل می‌شود.

به‌عنوان مثال در قدیم اگر دانشجویی قصد تحقیق برای موضوعی را داشت، کتاب‌های فراوانی را با مشقت زیاد فراهم می‌کرد و به مطالعه‌ هر چند اجمالی آنها مبادرت می‌ورزید اما امروزه بسیار کم پیش می‌آید که این فرایند به وقوع بپیوندد چرا که گسترش فـضـاهـای مـجـازی سبب شده تا فرد در پناه موتورهای جست‌وجوگر پیشرفته و تنها با فشار چند دکمه، به هر آنچه مطلوبش است دست یابد؛ در نتیجه هم حوصله‌ خود را مرمت می‌بخشد و هم به تحقیق جامع و کاملی دست پیدا می‌کند.

پرواضح است که یقینا استمرار چنین حرکاتی، اثرات سوء فراوانی را به‌صورت فردی و جمعی به‌وجود می‌آورد. از اثرات مخرب فردی این حرکت، می‌توان به عادت کردن فرد به کارهای میانبر در زندگی شخصی که به هیچ وجه کیفیت کارهای جایگزین را ندارند یا تنبل‌شدن روزافزون افراد اشاره کرد.

این حرکت در مقیاس بزرگ‌تر، ناخودآگاه سبب پایین‌آمدن فرایند میزان مطالعه در کشور خواهد شد و این نگرانی را دامن خواهد زد که جوانان ما در شرایط عادی به سوی تحقیق و تفحص نمی‌روند و وقتی به اجبار به سمت آن گرایش پیدا می‌کنند به ابزارهای دیگری جز کتاب متوسل می‌شوند.

 چرا کتاب‌های ما خواننده‌های چندانی ندارند؟!

با درک این حقیقت که خوشبختانه در عصر کنونی، تیراژهای بالایی از ژانرهای مختلف کتاب در بازار وجود دارند، باید اذعان کرد که مخاطب به هیچ وجه نمی‌تواند این عامل را مانعی بر سر راه مطالعه خود به حساب آورد. اما با این وضع چرا کتاب‌ها با استقبال‌کننده انبوهی مواجه نیست؟ چرا ناشران هیچ رغبتی به سرمایه‌گذاری در این مقوله ندارند؟ و چرا نویسندگان ما با یک بی‌انگیزگی خاص به این وضعیت می‌نگرند؟

پاسخ به این سؤالات تا حدی روشن است اما نمی‌توان آن را در یک کلمه خلاصه کرد. مردم ما به واسطه‌ پیشینه‌ متمدنانه‌ خود شیفته دانایی‌اند و از هر راهی در جهت رسیدن به این آگاهی استقبال می‌کنند اما آنها در پی دیدن راه‌های آسان‌تر که به نوعی حکم سراب را دارد، از پرداختن به دیگر جنبه‌های آگاهی‌دهنده امتناع می‌ورزند. به عبارت دیگر هنوز فرهنگسازی صحیحی در جهت ریشه‌ای کردن مطالعه به‌عنوان یک ضرورت در سبـد خـانـواری جامعه ما صورت نپذیرفته و این نگران‌کننده است چرا که این امر، علاوه بر زمانبر بودن، مقدمات بسیاری را می‌طلبد که انجام آن به راحتی صورت نمی‌پذیرد.

البته باید پذیرفت که جا انداختن این فرهنگ، زیرشاخه‌های فراوان و البته ساده‌ای دارد که از هر اهمال‌کاری به دور است. نباید مطالعه را به‌عنوان مقوله‌ای خسته‌کننده و کسالت‌بار برای مردم نشان داد. در حال حاضر تا اسم مطالعه به زبــان مــی‌آیـد، فـرد از درون دچـار خمودگی می‌شود چون در بیشتر اوقات به یاد ساعات طولانی مطالعه از روی اجبار می‌‌افتد و به همین جهت این فکر برای او آزاردهنده است، در حالی کـه مطالعه می‌تواند دقایقی قبل از خواب باشد، در داخل مترو، تاکسی یا اتوبوس شرکت واحد صورت پذیرد. این نمونه‌ها در مورد کتاب‌های با قطع جیبی یا کوچک به‌شدت لذت‌بخش و دوست‌داشتنی است.

در مورد رمان یا کتاب‌های بزرگ نیز می‌توان به شبی 3صفحه خواندن یا جمع‌شدن دوستان دور هم و مطالعه گروهی اشاره کرد. مطمئناً این قبیل اقدامات، نگاه تازه‌ای از مطالعه را برای مردم پدید می‌آورد که طی آن، یک فرایند لذت‌بخش صورت می‌پذیرد.

روزنامه‌هایی که خوانده نمی‌شوند!

آیا تا به حال با خود اندیشیده‌اید که این همه روزنامه‌های گوناگون روی دکه روزنامه‌فروشی را چه کسانی مطالعه می‌کنند؟ به‌نظر شما اگر بخواهیم از یک جوان بپرسیم نام چند روزنامه کشور را نام ببرد، آیا او موفق به پاسخ دادن می‌شود؟ مطمئناً به این قبیل سؤالات به‌گونه‌ای افراطی نگریسته می‌شود اما جای تأسف است که مثال‌هایی اینچنینی حقیقت دارند.
 میل جوانان به خواندن روزنامه بسیار پایین بوده و در مرز هشدار قـرار دارد؛ اگـر چـه نـمـی‌تـوان مـنکر استقبال جوانان از روزنامه‌های ورزشی یا ماهنامه‌های به‌اصطلاح «زرد» شد. حال باید ارزیابی شود که چرا روزنامه‌ها و جرایدی از این قبیل مورد توجه قرار می‌گیرند و روزنامه‌های عادی ناکام می‌مانند؟ آیا جوان امروز نسبت به مطالب، مقالات و اخبار رسمی، بی‌علاقه است؟

در حقیقت باید اینگونه عنوان کرد که در رسانه‌های رسمی، قدرت کشش برای نسل جدید پایین است در حالی که همگان‌، اشکال را به نسل جوان وارد می‌آورند که از مقوله مطالعه دور شده است ولی باید به آن طرف قضیه هم نگاهی اصولی انداخته شود. روزنامه‌های ما چه چیزی دارند که بتوانند جوانان را به سوی خود جذب کنند؟ آیا جراید ما آرمان‌های خـود را همسنـگ امیال هدفمند جوانان می‌کنند؟

موانع موجود بر سر راه مطالعه

با وجود مقوله «فرهنگ ‌پروری» در این حوزه (که قبلاً بدان پرداخته شد) عواملی چند نیز دخیل در این جریان هستند که از جمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:
1- بی‌توجهی والدین در راه شکوفا کردن خلاقیت فرزندان: باید نقش والدین را در راه پربارکردن خلاقیت فرزندانشان به مقوله مطالعه، بسیار بااهمیت توصیف کرد. آنها می‌توانند از همان عنفوان نوجوانی، فرزند خود را به مطالعه تشویق کرده و با ارائه امتیاز و جوایزی، مسیر او را در این زمینه هموار کنند. والدین می‌توانند این اصل را در کودکان و نوجوانان خود نهادینه کنند که می‌توان در پناه مطالعه به یک آرامش غیرقابل باور دست یافت.

والدین حتی می‌توانند به اسطوره‌سازی دست زده و شخصیت‌های ملی، مذهبی و تاریخی را به‌عنوان اسطوره‌ برای فرزندانشان عنوان کرده و با ذکر تاریخچه‌ای از فعالیت آن اساطیر، ذهن فرزندشان را نسبت به او حساس کنند تا فرزند بتواند از طریق کتاب و روزنامه، این عطش خود را سیراب کند. خواندن کتاب‌های قصه در زمان خواب کودکان، یکی از بهترین شیوه‌های درونی کردن حس مطالعه در فرزندان است. روشن است چنین فرزندی اگر در دیگر مسائل، درست تربیت شود، به یک آدم فرهنگی با  شم مطالعه بالا تبدیل می‌شود.

متأسفانه خانواده‌ها در مورد پرداختن به این ضروریات اهمال می‌ورزند و به آن بهایی نمی‌دهند. توصیه می‌شود هنگام معاینات مختلفی که از کودکان به عمل می‌آید، راهکارهایی به‌صورت کاتالوگ یا برگزاری کلاس‌های آموزشی برای آنها برگزار شود تا آنها با مقوله مطالعه و راه‌های درونی‌کردن آن آشنا شوند. مطمئناً یکی از بزرگ‌ترین خدمات معنوی و جاودانه‌ای که والدین می‌توانند برای فرزندان خود انجام دهند، علاقه‌مند کردن آنها به کتابخوانی و فرهنگ مطالعه است.

2ـ جایگزین کردن دیگر لذت‌ها به جای مطالعه از سوی فرد: مطالعه، یک لذت غیرقابل انکار است که این حس خوشایند درصورت مطالعه‌ اختیاری از سوی خود فرد کشف می‌شود و از آنجاست که فرد، علاقه‌مند این حس خوب می‌شود. متأسفانه در حال حاضر دیگر لذت‌های کاذب و زودگذر جانشین این لذت حقیقی و جاودانه شده‌اند. اکثر جوانان ما اوقاتی را که می‌توانند به مطالعه مـفـیـد بـپـردازنـد صرف تفریح‌های زودگذر، دوستی‌های خـیـابـانـی، بـازی‌هـای نـرم‌افـزاری، خـواب‌هـای طولانی، شب‌نشینی‌های بیهوده  یا استعمال دخانیات و… کرده و بدین ترتیب، این نیاز را در خود می‌کشند چرا که نمی‌توانند همپای این هیجانات کاذب با مطالعه خو گرفته و آن را همدم خلأ در زندگی خود کنند. با زمینه‌ساز کردن فرهنگ مطالعاتی در کشور، ریشه بسیاری از این تفریحات کاذب و فسادهای اجتماعی خشکیده و از بین می‌رود.

3ـ دسترسی به پاسخ از راه‌هایی غیر از مطالعه: در دنیای کنونی مـی‌تـوان بـه مـدد ابـزاری چـون مـاهواره و اینترنت، به راحتی به پاسخ بسیاری از پرسش‌های اساسی و کنجکاو‌برانگیز خود دست یابیم. این فرایند سبب می‌شود که به میزان بسیار بالایی از فلسفه وجودی
مطالعه کردن دور شویم و این حالت با توجه به درونی‌شدن، حکم عادت را پیدا می‌کند؛ درصورتی که لذت مطالعه مطالب کتاب و تعدد مقالات روزنامه‌ها و جراید، بسیار لذت‌بخش‌تر از جست‌وجو در اینترنت و ماهواره است. متأسفانه وجود راه‌های غیراصلی دیگری جز مطالعه، یکی از ریشه‌دارترین مسائل حول پایین‌بودن اوقات مطالعه درمیان مردم و جوانان ایران است.

لذت خواندن

«مطالعه» شاخه بنیادین فرهنگ هر ملتی است. ستون‌های سترگ فرهنگ برپایه‌های مطالعه استوار است. روشن است که درصورت تزلزل پایه‌های مطالعاتی کشور، فرهنگ آن جامعه نیز دچار نوسانات ناخواسته‌ای می‌شود که تبعات زیانبار فراوانی را برای اقشار مردم به همراه دارد. اگرچه تلاش مسئولان ذی‌ربط در این زمینه، به‌عنوان جا انداختن فرهنگ مطالعه به‌عنوان یک نیاز اساسی در سطح کلان جامعه مطرح است اما سهم قابل‌توجهی از این «نیاز» می‌بایست در وجود هر فرد متجلی شود و به فرموده رهبرمعظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «کتاب باید به‌عنوان یک نیاز وارد زندگی مردم شود.»

کتاب و مطالعه به انسان انگیزه می‌دهد تا راه درست اندیشیدن و بهتر زندگی کردن را بیاموزد تا در نهایت به سعادت و نیکبختی دست یابد.این روزها بزرگ‌ترین جریان فرهنگی- ادبی کشور در حال برگزاری است. این خود می‌تواند ضرباهنگ ورود همه ما به عالم جدیدی باشد که نیازهای درونی‌مان را شناسایی کرده و با جهت دهی صحیح آن، به اعتلای روحیه انجامد.

البته باید توجه داشت که عدم‌انتخاب کتاب مفید، می‌تواند خسارت‌های جبران‌ناپذیری را در راه ساختن و تقویت شخصیت فرهنگی به بار آورد، پس در این راه نهایت دقت عمل را به خرج دهیم. با یک تصمیم‌گیری درست و منطقی، برای شروع یا تداوم مفهومی مطالعه از همین امروز شروع کنیم. خواندن کتاب‌های کوچک (مخصوصا کتاب‌های جیبی)مورد علاقه یا روزنامه‌ها و مجلاتی با سوژه‌های مورد نظر می‌تواند نخستین گام اساسی برای شروع یک زندگی تازه باشد.

کد خبر 107078

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز