گسستگی میان مخاطبان و شعر امروز، عدم حضور نقد ادبی در فضای شعر شاعران جوان، حضور آثار بیکیفیت در بازار شعر و بیتفاوتی شاعر نسبت به شعر امروز، دغدغههایی هستند که همگان بر آن توافق دارند و تمامی این مشکلات را در 2کلمه یعنی «بحران مخاطب» خلاصه میکنند.
بحران مخاطب یا رکود شعر به عنوان یک معضل بدان معناست که بازار کتاب به خصوص در عرصه شعر با رکود شدیدی روبهروست که نتیجه آن عدم وجود فضایی مناسب در عرصه اندیشه و فرهنگ در جامعه است که امیدواریم برنامهریزان فرهنگی باتوجه به اهداف بلندمدتی که در برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب پیشبینی کردهاند، بتوانند بیش از سالهای گذشته به آن اهداف نزدیک شوند و بدینگونه مشکل ادبیات گریزی سایه خود را از فضای فرهنگی کشور بردارد. از سوی دیگر از دیدگاه بسیاری از پژوهندگان عرصه شعر که معتقدند «شعر بینشی هنرمندانه است»، آیا شعر امروز به مخاطبان خویش پدیدههایی را میآموزد؟ به بیان دیگر به چه میزان شعر از سوی اهالی ادب جدی گرفته میشود به طوری که بتواند 2ویژگی لذت و فایده را به مخاطب عرضه کند؟
سوالی که با گذشت 23دوره از برگزاری نمایشگاه و بروز مشکلات ریشهای در عرصه کتب ادبی به خصوص شعر در فضای فرهنگی کشور دیده میشود آن است که آیا بهواقع هدف امروز متولیان امورفرهنگی از برگزاری نمایشگاه بر جای خود باقی است یا این رخداد بزرگ فرهنگی کشورمان فقط میتواند در عمل نقش فروشگاه زنجیرهای را داشته باشد بدون ارائه آثاری نو و عدم سیاستگذاری فرهنگی دقیق برای جامعه ادبی کشور که ترجیح داده میشود به جای حضور در نمایشگاه پشت درهای بسته ارائه شود؟
شاعران گزینشی و فضای بیاعتمادی
اکبر اکسیر، شاعر طنزپرداز و خالق مجموعه «در سوگ سپیداران» وجود نمایشگاه کتاب را با اهداف اصلیاش در فضای فرهنگی کشور لازمه پیشبرد سیاستهای فرهنگی در جامعه دانست و گفت: نمایشگاه کتاب بزرگترین فرصت اهل قلم است که در بهترین فصل سال در پایتخت برگزار میشود و هدفش ارائه کتابهای نو و تازه به مخاطب است؛ هدفی بسیار عالی جهت رشد فرهنگی در یک جامعه. اما با گذشت زمان این اتفاق فرهنگی به فروشگاهی زنجیرهای همچون فروشگاه خواربار یا لباس تبدیل شده که جای تاسف دارد.
وی در ادامه با انتقاد از متولیان برگزاری نمایشگاه، حضور شاعران گزینشی را در غرفه مختص به شاعران کشور عامل بیاعتمادسازی میان اهالی ادب و متولیان فرهنگی کشور دانست و گفت: استقبال بینظیر ایرانیان از این رویداد فرهنگی عاملی شده است که شاعران و نویسندگان و در کل تولیدکنندگان ادبی گردهم آیند و بهترین کارهایشان را ارائه دهند ولی در چند سال اخیر شاهد سیاستگذاریهایی در غرفه مختص به شاعران یعنی سرای اهل قلم هستیم که حضور برخی شاعران را برای معرفی آثارشان منع میکند و چندنفر از شاعران و نویسندگان گزینشی و نمایشی را جهت معرفی آثارشان دعوت میکند که البته در طول زمان برگزاری نمایشگاه نیز هیچ اتفاق خاصی از این سرای اهل قلم نمیبینیم.
سرای اهل قلم برای اینکه فضای اعتمادسازی را در میان اهالی ادب به وجود آورد باید باتوجه به سلایق مخاطب کتابهای نو را به بازار فرهنگی معرفی کند و در انتخاب کتابها و آثار ادبی فقط به شاعران آشنا توجه نکند بلکه به اثر خوب ارزش دهد.
اکسیر، شاعر شعرهای فرا نو، نمایشگاه کتاب را یکی از مناسک فرهنگی برشمرد و ادامه داد: از نظر من شاعر، در نمایشگاه کتاب باید تمام این مناسک فرهنگی را درست بجا آورد ولی میبینیم متاسفانه این اتفاق بزرگ فرهنگی در کشورمان تبدیل به بازاری شده برای دلالهایی که کالاهای خود را به خورد مخاطب میدهند و اینگونه میشود که پدیده مخاطبگریزی در ادبیات ما پیش میآید.
اگر حضور شاعران و نویسندگان شایسته در چنین اتفاقهایی پررنگتر دیده شود، از حضور دلالها و آفتهای فرهنگی کم خواهد شد و این ممکن اتفاق نمیافتد مگر با برنامهریزی دقیق و هوشمندانه سرای اهل قلم که میتواند با برنامههایی همچون برگزاری بزرگترین مجلس شعرخوانی در طول سال و اعلام برگزیدگان شعر سال مسیر بیهدفی را که پیش میبرد هدفمندتر انجام دهد. البته نکته قابل توجهی که فکر میکنم میتواند عامل بسیاری از ضعفهای کنونی در عرصه مخاطب و شعر باشد یعنی نقد و تحلیل کارشناسان همراه با برگزاری مجلس شعرخوانی سال لازم است تا آثار مخاطبپسندی وارد چرخه فرهنگی کشور شود.
بدین گونه و با اجرای چنین برنامههایی این رخداد فرهنگی میتواند در ارائه کتاب و شناساندن ارزش مطالعه تبدیل به یک جشن ملی کتاب شود که البته با چنین استقبالی که هرساله از نمایشگاه کتاب میشود، میتوان علاقهمندان مطالعه را در مسیر درست فرهنگی هدایت کرد و این بزرگترین فرصت برای ناشران، نویسندگان، شاعران و دولتمردان است تا بتوانند به اهداف خود برسند، ولی متاسفانه مسئولین محترم هنوز دچار مشکل مکان مناسب برای نمایشگاه هستند در صورتی که به جای این همه بحث میتوانستند تاکنون یک بوستان کتاب راه بیندازند تا هم ناشران به سودشان برسند و هم نویسندگان و شاعران کارهایشان را ارائه کنند و هم مسئولین فرهنگی به برنامهریزیهای دیگر بپردازند.
از نظر من وزارت ارشاد اگر میخواهد در این مسیر موفق شود برای یک بار هم که شده نمایشگاه بینالمللی کتاب را به دست بخش خصوصی بسپارد تا آشتی فرهنگی صورت گیرد چرا که بدینگونه است که این عزیزان میدانند این اتفاق با حضور آنها میتواند موفقتر باشد و هر کس گوشهای از کار را به عهده میگیرد تا کارنامهای موفق را به مخاطبین ارائه دهند.
عدم برنامهریزی،مشکلی اساسی
سهیل محمودی، شاعر و منتقد ادبی که قرار است با انتشار 3مجموعه شعر در نمایشگاه بینالمللی تهران شرکت کند، امید شاعران و ناشران را در نمایشگاه بینالمللی کتاب دانست که متاسفانه با تغییرات عمدهای که در نمایشگاه رخ داده تا حدودی این اشتیاق کمتر از گذشته وجود دارد.
وی با اشاره به حمایت متولیان فرهنگ از شاعران در نمایشگاه کتاب ادامه داد: ناشر و شاعر یکی از امیدهایشان نمایشگاه بینالمللی کتاب است چون مخاطب با آنها روبه روست و کتاب در حد وسیعی به دست مخاطب میرسد ولی متاسفانه این پدیده فرهنگی نیز همانند بسیاری دیگر، فدای تفاوتسلیقهها میشود به طوری که به وضوح برای هر مراجعهکنندهای آشکار است که این نمایشگاه نه نمایشگاه کتابهای لوکس است و نه نمایشگاه حتی کتابهای کمکدرسی بلکه نمایشگاهی است برای گذراندن وقت برای عدهای که نیاز به رویدادهای جدید و تغییر در تفریحاتشان دارند.
همانطور که اهالی فرهنگ و هنر میدانند نمایشگاه بینالمللی کتاب یک نمایشگاه فرهنگی است با دوشاخه ادبی و هنری که باید در این نمایشگاه با ارائه کارهای نو نقش آفرینی کنند و به قول معروف رویدادهای فرهنگی و هنری یک ساله را ببینند ولی متاسفانه از آنجا که امروز ادبیات و هنر با برخی بدبینیها روبهروست و در مقابل عدم همکاری و جدیت شاعران و هنرمندان یک خلأ بسیار بزرگ در عرصه فرهنگ و هنر جامعه به وجود میآید با عنوان مخاطبگریزی یا به قول برخی بحران مخاطب که میتواند در درازمدت باعث آسیبهای جدی به فرهنگ و هنر این مرز و بوم باشد.
محمودی پدیدآورنده مجموعه فصلی از عاشقانهها، تغییر مکان نمایشگاه را یکی از بزرگترین اشتباهات در کنار جداسازی نمایشگاه مطبوعات دانست و گفت: البته باید یکی دیگر از مهمترین ضعفهای دورههای اخیر نمایشگاه کتاب را در جداسازی نمایشگاه مطبوعات و همچنین نداشتن مکان مناسب برای این رویداد بزرگ فرهنگی دانست که امیدوارم در سالهای آینده با تمهیدات شهرداری این مشکل رفع شود، در غیر این صورت مکان جدید نمایشگاه یعنی مصلای تهران بدون هیچگونه اندیشه فرهنگی جایگزین مکان قبلی شده است.
محمودی در ادامه عدم برنامهریزی برای اهالی شعر و ادب را در نمایشگاه بینالمللی کتاب مهمترین عاملی دانست که میتواند رابطه میان متولیان و شاعران را با بدبینی و عدم اعتماد مواجه کند و باعث بروز مشکلاتی شود که البته این مورد جای تاسف دارد چرا که در سالهای پیش، بارها و بارها مشاهده شده که حتی کتابهای شعری که از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند، از سطح نمایشگاه جمع میشدند و این خود جای اما و اگرهای بسیار دارد.
محمودی درآخر در ارزیابی خود از دورههای مختلف نمایشگاه گفت: هر موقع متولیان امور فرهنگی به نویسندگان و اهالی ادب اعتماد کردند و تولیدکنندگان ارزشمند فرهنگی با جدیت به فعالیت پرداختند، نمایشگاه بینالمللی کتاب همچون سالهای 86-76 رونق داشت و در غیر این صورت به نمایشگاه اسباببازی یا مکانی برای پیکنیک خانوادهها تبدیل شده است.