نوشیروان کیهانی زاده: مورخان اروپایی ماه می سال 590 میلادی را به دلایل متعدد آغاز پایان کار دودمان ساسانیان ایران نوشته‌اند که یکی از این دلایل، کنار گذاشتن، بازداشت و احیانا قتل مدیران مجرب و ایران‌دوست کشوری و لشکری بود

 و یکی از این رجال، «بزرگمهر (بوذرجمهر)» وزیر معروف و با تدبیر خسروانوشیروان بود که در آن ماه (و به روایتی پانزدهم ماه می) به دستور خسروپرویز کشته شد و ایرانیان از داشتن یک مدیر شایسته، مدبر، اندیشمند و میهن‌دوست عاری شدند. یک سال پس از قتل بزرگمهر، خسروپرویز به توصیه دلسوزان ایران- که اسپهبد بهرام چوبین را ببخشد و این نابغه نظامی را از دست ندهد- اعتنا نکرد و در سال 594 هم نقشه قتل سپهبد بستام ساسانی (بیستام، امروزه: بسطام) را کشید که فرار کرد و در غربت درگذشت. در عهد خسروپرویز که فردی خوشگذران هم بود، بسیاری از ژنرال‌های برجسته ایران در جنگ‌های غیرضروری کشته  یا قربانی سوء ظن وی شده و جان باختند. مدیران اداری شایسته هم از گزند او در امان نماندند. بنابراین، دیگر شخصیتی باقی نمانده بود که امپراتوری کهنسال ما را با تدبیر و نیرو حفظ کند و این قلمرو پهناور ظرف چند دهه از هم گسیخت.

«تظاهرات چهل  روزه» علیه وثوق‌الدوله

25 اردیبهشت سال 1296هجری خورشیدی (93سال پیش) در میدان تاریخی بهارستان بر ضد‌ وثوق‌الدوله، رئیس‌الوزرای وقت، تظاهرات وسیعی انجام شد که به زد و خورد تظاهرکنندگان و ماموران مسلح دولت انجامید. این، خشونت‌بارترین «تظاهرات چهل روزه» بر ضد ‌وثوق‌الدوله بود. اعتراض و تظاهرات مردم از زمانی آغاز شده بود که تهرانی‌ها متوجه شده بودند، وثوق‌الدوله،  ایجاد واحد نظامی انگلیسی «اس. پی. آر» مرکب از افراد محلی و افسران انگلیسی اعزامی از هند را در منطقه تحت نفوذ انگلستان در ایران به‌رسمیت شناخته است.

در آن زمان، انگلیسی‌ها کرمان را مرکز این نیرو قرار داده بودند. طبق موافقت‌نامه سن پترزبورگ، انگلستان و روسیه میهن ما را میان خود به 2منطقه نفوذ و یک ناحیه بی‌طرف حائل قسمت کرده بودند که جنوب و شرق ایران، سهم انگلستان شده بود.وثوق‌الدوله اوایل فروردین آن سال بر اقدام انگلستان دایر بر ایجاد اس.پی.آر که «ژنرال پرسی سایکس» مجری آن بود صحه گذارده بود و مردم کرمان و فارس از لحظه تسلیم شدن وثوق‌الدوله به خواست انگلیسی‌ها تظاهرات بر ضد ‌او را آغاز کرده بودند و تهرانی‌ها بعدا.

«پاپ» مجوز شکنجه کردن داد

15 ماه می سال 1252 میلادی پاپ وقت -  اینوسنت چهارم- با امضای یک فرمان، مجوز شکنجه‌کردن کسانی را که منکر وجود خدا بودند صادر کرد. این فرمان سبب رواج شکنجه در دنیای کاتولیک شد، به‌گونه‌ای که هر کس را که می‌خواستند شکنجه کنند، انگ خدانشناسی می‌زدند. اینوسنت چهارم که یک روحانی ایتالیایی بود از سال 1243 تا 1254 مقام پاپی را به دست داشت و رئیس‌کل کلیساهای کاتولیک جهان بود.

بولگاکوف، داستان‌نگاری که استالین با او مکالمه تلفنی داشت

میخائیل بولگاکوف داستان نگار نیمه اول قرن بیستم روسیه 15 ماه می سال1891 به دنیا آمد. تحصیلات وی پزشکی بود و به خواست والدینش دکتر شده بود، اما پس از خروج از دانشگاه به تعقیب هدف خود- داستان‌نگاری- پرداخت زیرا معتقد بود در آن، استعداد بیشتری دارد و از آن، جمعیت بیشتری را بهره‌مند می‌سازد. بولگاکوف نیز مانند بیشتر داستان‌نگاران معروف، داستان‌نویسی را از نوشتن داستان کوتاه برای مجله‌ها آغاز کرده بود.

معروف‌ترین داستان او «آقا و مارگاریتا» عنوان دارد که در آن حقایق بسیاری را در قالب داستان بیان کرده است. شهرت بولگاکوف در جامعه روسیه به حدی بود که استالین شخصا به او تلفن می‌کرد. این داستان‌نگار در دهم مارس 1940 درگذشت که امروزه معلوم شده است بر اثر بیماری ریوی ناشی از افراط در کشیدن سیگار بوده است. بولگاکوف واقعیات جامعه را در قالب داستان منعکس می‌کرد و از قول اشخاص داستان، راه‌حل‌ها را ارائه می‌داد. وی عقیده داشت که رسانه‌ها وظیفه دارند هنرمندان، نویسندگان و اصحاب اندیشه را به جامعه معرفی کنند و از میان اینان، توجه بیشتری به آن دسته کنند که استعداد و در عین حال انسانیت بیشتر داشته باشند. این توصیه او «هدفمندی بزرگ کردن داستان نگار» عنوان گرفته است.

کد خبر 107389

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز