حدود 4 سال است که از زندگی لذت میبرم. سرانجام کارتنخوابهای کنار خیابان دکتر من شدند.» پیرمرد با موهای سفید و مرتب و کت و شلوار اتو کشیده، اثری از اعتیاد و سالخوردگی در خود نمیبیند.
«حاج ابوالفضل» 64 ساله اکنون یکی از راهنمایان انجمن معتادان گمنام است و زندگی سالم خود را مدیون شرکت در جلسات آن میداند: «59 سال، بار تمام خیانتها و جنایتها را به دوش میکشیدم. از همه چیز و همه کس بریده بودم. با خودم میجنگیدم. همان 10 روز اول مصرف پیشمان شدم اما 20 سال همیشه در حال ترک بودم تا اینکه با جلسات انجمن آشنا شدم.»
در حیاط بزرگ اما خزانزده «خانه بهبودی امید» خبری از بهار نیست.2 نفر از بیماران نشستهاند، خسته و بیحوصله؛ به زحمت جواب سلامی میدهند و در آغوش «بابا ابوالفضل» قرار میگیرند. آقارضا، مسئول این خانه بهبود است با سابقه 8 سال پاکی. آقا مجید هم هست.
از 19 سالگی مصرف مواد را آغاز کرده؛ سیگار، حشیش، تریاک، هروئین و... اما حالا 2 سال است که در این خانه با مصرف مواد خداحافظی کرده و همه چیز را کنار گذاشته است.ساختمان امید 3 اتاق دارد و یک سالن بزرگ. یک اتاق مخصوص جلسات است؛ یکی مدیریت و یکی برای استراحت کسانی که تازه از گرد راه رسیدهاند و حال و حوصله در جمع نشستن را ندارند. اینجا معتادی نیست.
همه بیمارند؛ بیمارانی که هر یک، زمانی نزدیک یا دور، گرفتار بودهاند و حالا حلقه اتحاد تشکیل دادهاند که به یاری هم سر اژدهای اعتیاد را به سنگ بکوبند تا این هیولای زخم خورده دوباره سر بر نیاورد.
اتاق جلسات تقریباً بزرگ است، با یک تلویزیون و 3 پوستر بر دیوار سمت راست و یکی در سمت چپ. 22 نفر دور هم جمع شدهاند؛ هر یک با سرنوشتی متفاوت، اما با بیماری مشترک: اعتیاد. آنها هر 2 ـ 3 روز در این مکان گرد هم میآیند تا از وسوسه مصرف رها شوند، تنها نباشند، پیام خود را به دیگران برسانند، سالم فکر کنند و آرامش داشته باشند؛ لغزش نکنند و دوباره در دام اعتیاد گرفتار نشوند. اینجا حرفی از پاکی، گمنامی، صداقت، تمایل و روشنبینی است.
جلسهای برای رسیدن به آرامش
جلسه ساعت 20 و بدون حتی یک دقیقه تأخیر آغاز میشود. «بابا ابوالفضل» که از همه قدیمیتر است و همه بچههای خانه دوستش دارند، موضوع جلسه را اعلام میکند. مجتبی منشی او است. حلقه اتحاد تشکیل میشود و هر یک از اعضا با سلامی آغاز به سخن گفتن میکنند و جوابی گرم از همه اعضا میشنوند، به نیت اینکه سلامشان، سلامتشان را تضمین کند.
اول از خدا میگوید، بعد از پاکی که هر ثانیهاش غنیمتی است و سپس سفره دلش را پیش همدردهای خود باز میکند: «مشکل من تنها مواد مخدر نیست، نقصهای من است. میخواستم آرامش داشته باشم اما همه چیز را از دست دادم. اجبار به مصرف مواد اشک مرا درآورده بود اما با شرکت در جلسات «ان.ای» خدا را جایگزین مواد کردم و دوباره به زندگی امیدوارم شدم.» اینها را علی میگوید و دوستانش او را به شدت تشویق میکنند.
اما غلامرضا داستان دیگری دارد: «بهیار بودم. شغل و زندگی خوبی داشتم. از سیگار شروع کردم تا مواد سبز، سیاه و سفید؛ همه را امتحان کردم. مواد بلایی به سرم آورد که یک شب اگر خدا به دادم نرسیده بود، میخواستم سر زنم را ببرم.»
مکثی میکند تا از بغضی که بر گلویش چنگ زده است، رها شود: «19 سال خسارت به اطرافیان و خانوادهام زدم. همه درها به رویم بسته شده بود. اصول این انجمن بود که من را به خدا رساند؛ خدایی که سالها گم کرده بودم. الان که خندههای مادرم را میبینم، به نهایت آرامش و لذت میرسم.
این را با یک دنیا نمیشود عوض کرد.» هر کسی برای خود دلیلی دارد؛ کنجکاوی، کسب لذت، مشکلات روانی، دوستان نااهل، مشکلات خانوادگی، مصارف تفریحی، لجبازی با خانواده، بیکاری و... اما آنها که در جلسات شرکت میکنند خود را از بهانهجوییها و دلیلتراشیها رها کردهاند و با پذیرفتن مشکل خود در پی درمان برآمدهاند؛ آنها درد وابستگی به مواد مخدر و شکنجه ترک را کشیدهاند و حالا برای جلوگیری از بازگشت دوباره به روزهای خماری و سو مصرف به یکدیگر پناه آوردهاند
تا در کنار هم به جبران روزها و فرصتهای از کف رفته، پاکی و سلامتی را به خود، خانواده و جامعه هدیه کنند. اما تأسفبار این است که از میان آنها فقط 2 نفر بالای 30 سال دارند و بقیه بین 18 تا 30 سالهاند. رحمان یکی از آنهاست که در اوج جوانی دچار بیماری اعتیاد شده است: «دائم به فکر مواد بودم. خانه و زندگیام را از دست دادم. بچهام تب میکرد، توجهی نمیکردم.
یک عمر نه خندیدم و نه اجازه دادم دیگران بخندند، جلسات انجمن به من عشق داد، به آخر خط رسیده بودم.» سعید، پیمان، رسول، بهمن و دیگران یک به یک از گذشته خود میگویند برای عبرت دوستان جدیدشان. بارانی از درد میبارد، زجر، شکنجه، آزار دیگران، خسارت، کارتنخوابی، آوارگی، ویرانی، تیمارستان، زندان و مرگ. اما همیشه راه دیگری هم هست: بازگشت با کمک آنهایی که پیشتر این همه را تحمل کرده، اما نشکستهاند.
دوباره امید، کمک به همدرد، فریاد درد مشترک و نجات از لجنزار اعتیاد...«خدایا، آرامشی عطا کن، تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر بدهم. شهامتی، که تغییر دهم آنچه را میتوانم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم.» همه دست در دست هم دعای آرامش را میخوانند و پایان جلسه اعلام میشود.
انجمن معتادان گمنام ¨ان.ای©
محمدرضا 11 روز پاکی دارد. سعید 13 روز، بهمن 51، کاظم 10 ماه و 21 روز، مجید 2 سال و یک ماه و 20 روز و بیش از همه رضاست که 8 سال پاکی دارد؛ اما تفاوتی میان آنان نیست. آنها باور دارند که همه باید برای پاک ماندن و خلاصی از بیماری اعتیاد، در جلسات انجمن معتادان گمنام شرکت کنند؛ انجمنی جهانی که 55 سال پیش تعدادی از معتادان در حال بهبود آن را تأسیس کردند و اکنون در 127 کشور جهان، بیش از یک میلیون عضو در حال بهبود دارد.
از آنجا که هیچ مدرکی از حضور و شرکت افراد در جلسات نگهداری نمیشود، برآورد تعداد اعضای انجمن دقیق نیست اما بر اساس آخرین آمار موجود، با 20 درصد احتمال خطا، بیش از 350 هزار نفر عضو انجمن معتادان گمنام ایران هستند که حدود 98 درصد آنها را مردان و 2 درصد را زنان تشکیل میدهند.
تعداد اعضای زیر 20 سال 6 درصد، 20 تا 30 سال 36 درصد، 30 تا 40 سال 42 درصد، 40 تا 50 سال 12 درصد و بالاتر از 50 سال 4 درصد است. سن پاکی 58 درصد از اعضا کمتر از یک سال است. 33 درصد یک تا 3 سال پاکی دارند و 9 درصد نیز بیش از 3 سال پاکی را تجربه میکنند. تمایل به قطع مصرف، تنها شرط عضویت در انجمن معتادان گمنام است.
هر معتادی بدون توجه به نوع ماده مصرفی، نژاد و جنسیت میتواند عضو انجمن شود. تمرکز بهبود در «ان.ای» بر مشکل اعتیاد است نه یک ماده خاص. آنها تلاش میکنند راه تازهای پیش روی هر معتادی باز کنند و پیامشان را به او برسانند: «هر معتادی میتواند از مصرف مواد مخدر دست بردارد و راه تازهای برای زندگی کردن پیدا کند.»
زندگی بدون مواد
روش اصلی بهبود در «ان.ای» باور برنامه و ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر است. اعضا پیوسته گرد هم میآیند تا درباره تجربیات خود صحبت کنند. هسته اصلی برنامه، 12 قدم است که با دنبال کردن این قدمها و کار کردن با سایر اعضا، معتادان سرانجام با زندگی واقعی روبرو میشوند.
انجمن معتادان گمنام اصول را پایهای مانند صداقت، روشنبینی، ایمان، تمایل و فروتنی به معتادان میآموزد تا در زندگی روزانه مورد استفاده قرار دهند. مدیر اجرایی دفتر مرکزی انجمن میگوید: «ما با ترک فیزیکی کاری نداریم. ترک فیزیکی به عهده متخصصان، پزشکان، سازمان بهزیستی و... است.
ما در اینجا به بیماران اصولی باثبات و تغییرناپذیر یاد میدهیم که در همه جای دنیا وجود دارد. ما مثبت فکر کردن را آموزش میدهیم.» «محمد 18سال اعتیاد داشته است. او 3 سال اول شیره، تریاک و حشیش مصرف کرده و بعد 15 سال هروئین که 5 سال آخر روزی 5 بار تزریق میکرده: «خانواده، بچهها، دوست و آشنا از من نفرت داشتند. هر کاری کردم نشد. مهاجرت کردم. رفتم به یک شهر دیگر، به کشور دیگر، باز هم نشد.
اما اینجا حرفهایی زده شد مثل حرفهای خودم، از دردهایی گفته شد عین دردهای خودم و در نهایت این فهم مشترک مرا به سوی زندگی سالم و بدون مواد راهنمایی کرد.»
جلسات انجمن
جلسات انجمن معتادان گمنام بهطور پیوسته ¨روزانه یا هفتگی در زمان و مکان معینی برگزار میشود. جلسات «بسته» مخصوص معتادان است اما در جلسات «باز» همه میتوانند شرکت کنند.
بر اساس تازهترین آمار موجود، اکنون بیش از 49 هزار جلسه هفتگی به 65 زبان گوناگون در سراسر جهان برگزار میشود. در کشور ما هم اعضای انجمن در بیشتر شهرها و حتی روستاها در قالب 3هار و 303 گروه بهبود، 17هزار و 93 جلسه برگزار میکنند. روش برگزاری این جلسات به صورت مشارکت، سخنرانی، سؤال و جواب، موضوعی و در برخی موارد ترکیبی است.
ساختار جلسات انجمن غیررسمی و هدف آن فراهم آوردن محیطی امن و مناسب برای بهبود اعضا و انتقال پیام بهبود به سایر معتادانی است که در عذابند. هزینه برگزاری جلسات و سایر خدمات به طور کامل از محل کمکهای داوطلبانه اعضا و فروش نشریات و کتابها تأمین میشود و کمکهای مالی از سوی هیچ سازمان، نهاد یا افراد غیرعضو پذیرفته نمیشود.
همشهری محله