یک بار پس از فصل 1999-2000 و در پی نجات از سقوط، از یان فیورتوفت، بازیکن تیم ملی نروژ در اینتراخت فرانکفورت پرسیدند که آیا کشتی تایتانیک با فلیکس ماگات (سرمربی آن زمان اینتراخت) هم غرق میشد؟ او با طعنه به شیوههای تمرینی سختگیرانه ماگات و اهمیتی که برای آمادگی جسمانی قائل بود، در پاسخ گفت: «نمیدانم. اما آنها که زنده میماندند، آماده آماده میبودند!» حالا روزنامه آلمانی «فرانکفورتر آلگماینه» نسخه به روز این سؤال را پرسیده است: «آیا تایتانک با فانگال هم غرق میشد؟» جواب: «معلوم نیست. اما عملیات نجات روی عرشه کشتی، منظم، سریع و با تقسیم فضای بینقص انجام میشد!»
بیست و دومین قهرمانی بایرن مونیخ در بوندسلیگا و پانزدهمین قهرمانی در جام حذفی را اکثر رسانههای آلمان به پای سرمربی هلندی این تیم نوشتند؛ مربیای که پس از جایگزینی یورگن کلینزمن ناکام، بین دو نیمفصل گمان میرفت که او هم به سرنوشت سلفاش دچار میشود. اما ناگهان از نیمفصل دوم بود که هفته به هفته دستخطش در تیم نمایانتر شد و تغییرات و اصلاحاتش در سیستم بازی بایرن مونیخ جواب داد. این حداقل زمانی بود که بازیکنان قدیمی و جدید بایرن نیاز داشتند تا بتوانند خواستههای فانگال را در سیستم بازی مورد نظرش پیاده کنند.بهعنوان نمونه، زمان برد تا فانگال توانست دو بال هجومی و فوقستاره تیم یعنی آرین روبن و فرانک ریبری را که در این تیم معروف به زوج «روبری» شدند، در کارهای دفاعی بیشتر وارد کند، چیزی که برای رشد تیم بسیار مهم بود.
ریبری؛ فراتر از یک جادوگر
فانگال میگوید: «استفاده از هر دو قاعدتاً مشکل است. اما این مسئله مدام بهتر شد. هر دو مقابل برمن مثل هافبک بازی کردند، اما با ظرفیتهای یک مهاجم.» بهخصوص فرانک ریبری که یکی از دغدغههای اصلی فانگال به شمار میرفت، بهدلیل آسیبدیدگی در اول فصل، طول کشید تا عقبماندگیاش در سیستم پیچیده فانگال را جبران کند. در کل ریبری در سیستم فانگال نشان داد که فراتر از یک جادوگر است.
ستاره فرانسوی بایرن توسط فانگال بیشتر در سیستم تیمی گنجانده شد. بهعنوان مثال هرگاه باستیان شواینشتایگر در مصافهای تنبهتن مغلوب میشد، ریبری به عقب برمیگشت تا فضای پشت سر او را پوشش دهد. البته این هم زیاد پیش نمیآید که شواین چنین اشتباهی مرتکب شود چون او نیز در تیم فانگال بالاخره از زیر سایه سنگین یک «استعداد ناتمام» بیرون آمد و تبدیل به هافبکی تمامعیار شد. ستاره ملیپوش آلمانی سرانجام در وسط زمین پشت 2مهاجم در همان پستی به کار گرفته شد که مورد علاقهاش است.
به لطف فانگال، بایرن پاسخ هجومی به پیشرفتهای دفاعی فوتبال مدرن در 10 سال اخیر را پیدا کرده است؛ یک بازی سریع با تعداد پاسهای زیاد که در آن حتی یک پاس عرضی هم به هدف تسریع بازی صورت میگیرد. یکی دیگر از دلایل موفقیت سیستم فانگال که ابتدا از سوی مدیریت باشگاه با بدبینی روبهرو شده بود، روی نیمکت نشاندن بازیکنانی مثل ماریو گومز و آناتولی تیموشچوک و بیتوجهی به هزینهای که باشگاه برای خرید آنها کرده (45 میلیون یورو) و در عوض استفاده از بازیکنان جوانی مثل هولگر بادشتوبر، دیگو کونتنو یا توماس مولر بود که در خود باشگاه پرورش یافتهاند.
فاصله با رقیبان آلمانی
چهره جدید بایرن شنبه گذشته در فینال جام حذفی مقابل وردربرمن به خوبی نمایان شده بود. بایرن در این بازی تیمی نشان داد که از گل زدن سیر نمیشود. هولگر بادشتوبر میگوید: «مربی از ما میخواهد که به حفظ نتیجه فکر نکنیم و همچنان رو به جلو بازی کنیم.» پیروزی 4بر صفر مقابل وردر- تیم سوم بوندسلیگا- دومین پیروزی قاطعانه در تاریخ فینال جام حذفی آلمان، پس از پیروزی 5 بر صفر شالکه مقابل کایزرسلاترن در سال1972 بود. این پیروزی و قهرمانی در بوندسلیگا، «نمایش یک نوع استیلای جدید» (فرانکفورتر آلگماینه) بود. از نگاه کارشناسان حالا در فوتبال آلمان شکافی عظیم میان یک ابرتیم و سایر تیمهای نسبتاً معمولی لیگ باز شده است.
در حقیقت، وردربرمن موفق به کاری نشد که پیش از آن شالکه، بایرلورکوزن، هامبورگ و بوروسیا دورتموند هم در فوتبال آلمان از پس آن برنیامده بودند. آیا حالا میتوان از انحصار در فوتبال آلمان حرف زد؟ توماس شاف، سرمربی وردربرمن پس از این شکست تحقیرآمیز در این باره گفت: «همه ما هدفمان این است که جلوی این اتفاق را بگیریم. اما کار دشواری است، چون آنها بهترین شرایط را دارند.» شاف درست میگوید. در واقع در این فصل شاهد این بودیم که فاصله ورزشی بایرن مونیخ از سایر تیمهای مدعی کمکم دارد با فاصله اقتصادی و مالی آنها تطابق پیدا میکند.
مانعی به نام مورینیو
اما آیا این، 9 سال پس از آخرین موفقیت، برای استیلا در اروپا هم کافی است؟ کم نیستند مفسرانی که شانس بایرن را در دیدار نهایی لیگ قهرمانان مقابل اینتر میلان بیشتر میدانند. هر چند فرانک ریبری محروم است و بدون او سیستم فانگال میلنگد، اما در غیاب او نیز بازیکنی مثل حمید آلتینتوپ نشان داده که میتواند در این سیستم جابیفتد. اما در تیم حریف، درست کسی روی نیمکت نشسته که تنها کسی است که فانگال از او میترسد؛ ژوزه مورینیو. فانگال فقط این «استاد تاکتیک باهوش پرتغالی» را قادر به این میداند که مانع بایرن شود؛ «او یک فلسفه دارد. او میتواند سازماندهی تیم حریف را خراب کند. او میخواهد بازی بایرن را خراب کند.» سرمربی هلندی بایرن ادامه میدهد: «باید ببینیم که ما میتوانیم سازمان مورینیو را شکست دهیم یا نه.»
شواینشتایگر هم میگوید: «اگر ما صددرصد توانمان را به کار بگیریم، پیروز خواهیم شد.» در کل، بازیکنان پس از هفتههای اخیر، از اعتماد به نفس چیزی کم ندارند. سایت اینترنتی «اشپیگل» در تحلیلی به همین نکته اشاره دارد و کنایهآمیز مینویسد: «سینه بایرن در این روزهای بهاری ماه می، به اندازه دروازه براندنبورگ پهن بهنظر میآید.»