اگر این موضوع تا پیش از این در حد یک نظریه دور از ذهن بود، باید در آیندهای نه چندان دور آن را کاملا جدی گرفت. نگاهی به برنامه فیلمهای در نوبت اکران در ماههای آینده میتواند این موضوع را تأیید کند.
در بین فیلمهای بزرگ تابستان، فیلمهای اندکی برای موفقیت در گیشه به ستارهها وابسته هستند؛ برخی از آنها بازسازی یک اثر موفق در رسانهای دیگر هستند (همچون شاهزاده پرشیا) یا اینکه قسمت دیگری از یک سری فیلم پرفروش (مثل آیرون من 2، شرک 3 یا قسمت سوم فیلم Twilight).
البته این به معنای عدموابستگی این فیلمها به هنرپیشهها نیست ولی این فیلمها از هماکنون جایشان را در برنامه سینماروهای حرفهای پیدا کردهاند و این موضوع تنها به لطف برند یا موضوع فیلم بوده و اگر در این بین ستارههایی هم باشند که این اواخر ستاره اقبالشان درخشیده باشد، در فیلمهای پرفروش فاکتور اصلی به حساب نمیآیند.
استودیوها بیش از یک قرن از ستارهها استفاده میکردند و به ستارهسازی مشغول بودند اما این اواخر قاعده بازی تغییر کرده است.
سریالهای تلویزیونی نسل جدیدی از ستارگان را به مخاطب معرفی کرده و از سوی دیگر مخاطبان سینمارو جوانتر و جوانتر میشوند و برخی از ستارهها همچون تام کروز (47سال) یا جولیا رابرتز (42سال) میتوانند جای پدر و مادرشان باشند!
ولی گذشته از مسئله سن فاکتور اقتصاد و بیلانهای مالی تعیین کنندهترین دلیل بروز چنین شرایطی هستند.
ستارههای سینما، گرانقیمت هستند و این با شرایط جدید استودیوها همخوانی ندارد. استودیوها اکنون بخشی از یک امپراتوری رسانهای چند وجهی هستند که مالکانشان نمیتوانند هزینه چندانی صرف سینما کنند و حتی زمانی که استثنایی چون آواتار پیش میآید و هزینه آن به 300میلیون دلار میرسد، باز هم 2 چهره ناشناخته و البته ارزانقیمت هنرپیشههای اصلیاش میشوند و سیگورنی ویور تنها چهره شناختهشده فیلم در نقش فرعی است.
دستمزدهای کلان هنرپیشهها این روزها امری لوکس و غیرممکن بهنظر میرسد و هنرپیشههایی که یک دهه قبل میتوانستند برای بازی در فیلمی، 15 تا 20میلیون دلار بگیرند در ماههای اخیر تنها توانستهاند دلشان را به درصدهای معقول از فروش نهایی فیلم خوش کنند. 7-6 سال قبل در فهرست هنرپیشههای درجه اول، نامهایی چون نیکولکیدمن، دنزل واشنگتن، جولیا رابرتز و تام کروز بود و هیچکس نمیتواند ادعا کند که شهرت آنها در این روزها بیش از آن زمان است ولی باید پرسید برسرستارههایی که قرار بود جای آنها را بگیرند چه آمد؟ نامهایی چون ادوارد نورتون، کرستن دانست یا اورلاندو بلوم؟
با تشدید بحران اقتصادی در سال گذشته آخرین میخها هم بر تابوت ستارگان سینما کوبیده شد و فیلمهایی که ظاهرا ستارههای قابل اعتنایی داشتند و میتوانستند فروش چندصدمیلیونی داشته باشند خیلی زود از برنامه اکران کنار رفتند و ضرر فراوانی به استودیوهای سازنده وارد کردند.
فیلم Duplicity با بازی جولیارابرتز بهرغم تمام تبلیغاتش نتوانست مخاطبی بیابد و چند هفته پس از آن ویل فرل و جک بلک که بازیگران کمدی و مورد علاقه خانوادهها بودند این بار کسی را به سینماها نکشاندند و فیلمهای پرخرجشان «سرزمین گمشده» و «سال اول» فاجعه گیشه بودند. اما رابرت داونی جونیور از جمله هنرپیشههای با استعداد دنیای سینماست که با درک خوب از شرایط ایجاد شده، برای مدتی گرایشهای هنریاش را کنار گذاشته و در فیلم اکشن آیرونمن2 شرکت کرده است و البته در فیلم شرلوک هولمز در کریسمس هم علاقه زیادی به حرکات اکشن از خود نشان داد.
در کنار داونی جونیور، لیام نیسن و رالف فاینس هم دیگر بازیگرانی بودند که از این مرام پیروی کردند. نیسن که زمانی برای فهرست شیندلر نامزد دریافت اسکار بود حالا در فیلم برخورد غولها بازی کرده و در ادامه برنامه اکران امسال او را در نقش هانیبال اسمیت در فیلم اکشن A-Team خواهیم دید.
البته نمیتوان نیسن را برای این انتخاب شماتت کرد چون استودیوها دیگر علاقهای به ساخت فیلمهایی چون فهرست شیندلر از خود نشان نمیدهند و جیک جیلن هال هم از دیگر هنرپیشههای مستعدی است که در ماه آینده باید شاهد بازیاش در فیلم شاهزاده پرشیا باشیم که براساس یک بازی رایانهای مشهور ساخته شده است.
در تابستان امسال شهرت و کارکرد 2هنرپیشه نام آشنا در گیشه، بار دیگر به بوته آزمایش گذاشته میشود. تامکروز در فیلم «شوالیه و روز» در کنار کامرون دیاز بازی میکند که مملو از صحنههای تعقیب و گریز و انفجار است. این فیلم میتواند از این نظر برای کروز مهم باشد که پس از چند شکست تجاری بازگشت او به گیشه را موفق نشان میدهد. 2فیلم والکری و Lions for Lambs او هر دو در گیشه شکست سختی خوردند و کروز امیدوار است شوالیه و روز بتواند جایگاه او بهعنوان ستاره را احیا کند.
راسل کرو هم با فیلم دیگری از ریدلی اسکات که در جشنواره بینالمللی فیلم کن اکران شد به سینماها بازمیگردد. اما مشکل این ستارههای پابهسن گذاشته دستمزد بالای آنهاست. راسل کرو 45ساله سال قبل در تریلر State of Play نقش روزنامه نگاری با سابقه را ایفا کرد و گرچه در آخرین لحظات جایگزین برادپیت شد اما دستمزدش به قدری بالا بود که فیلم با وجود نظر مثبت منتقدان تنها توانست هزینههایش را جبران کند.
اما برای ستارههای خیلی مسن، شرایط دیگر مهیا نیست و فیلم جدید مایکل داگلاس 65ساله به نام «پول هرگز نمیآرامد» که دنبالهای بر فیلم مشهور وال استریت است، بهدلیل هراس استودیو از عدماستقبال سینماروها از برنامه اکران تابستانی حذف و به سپتامبر منتقل شد.
پیش از این باور عمومی بر این بود که اگر ستارهای دائما فیلم داشته باشد از ارزشهای او در گیشه کم نخواهد شد اما آنجلیناجولی هر چند با سری فیلمهای لارا کرافت موفق بود ولی با بازی در چند نقش دراماتیک خوب اما بیطرفدار در فیلمهای قلب قدرتمند و Changeling نتوانست انتظارات را برآورده کند.
برخی از هنرپیشهها هم با آگاهی از افولشان دست به حرکاتی هوشمندانه میزنند. جورجکلونی و مت دیمون که شاهد چنین روندی هستند با حضوردر سری فیلمهای پر تماشاگر یاران اوشن و بورن توانستند شانس بازی در فیلمهای مستقل مورد علاقهشان را ایجاد کنند.
با تمام اینها واقعیت سینمای امروز برای هنرپیشهها تلخ است و چه بخواهیم چه نخواهیم سینما واقعا به ستاره نیازی ندارد. اوج این موضوع در زمان اکران فیلم آواتار اثبات شد؛ زمانی که سمورتینگتنون و زوسالاندا بازیگران اصلی فیلم یک روز پس از اکران افتتاحیه فیلم در خیابان آکسفورد لندن قدم زدند و در تمام طول خیابان حتی یک نفر هم آنها را نشناخت و تلاش نکرد امضایی از آنها بگیرد.
گاردین /4 می2010