در ارزیابی مطالعات منطقهای و روابط بینالملل، مهمترین اصل به ارزیابی سوابق تاریخی برمیگردد و ارزیابی این موضوع بهروشنی بیان میکند که تاریخ رابطه ایران و روسیه بر ابهامآفرینی و وقتکشی طرف روسی متمرکز بوده است.
جنگهای ایران و روس و تحمیل تاریخی شکست بر ایران چنان موجب تأثیرات فرهنگی، سیاسی و حتی اجتماعی بر ایرانیان وطندوست و آزادیخواه شد که هنوز اثرات آن بر روح و روان ما و جراحات آن بر پیکرههایی که از ایران جدا شد، باقی است و از آن مقطع نگاه ایرانی به این کشور همسایه سراسر از تردید و ابهام است.
بعد از انقلاب اسلامی و در جنگ عراق با ایران اعطای موشکهای اسکاد به صدام و سرازیر کردن موشکهای روسی از جانب صدام به خانهها، مهدکودکها و مدارس و بیمارستانهای شهرها از خاطراتی است که در اذهان باقی مانده و مردم هنوز آثار موشکباران منازل مسکونی خود را با سلاحهای پیشرفته روسی شاهد هستند.
نادیده گرفتن معاهدات بین ایران و کشور شوروی سابق در موضوع دریای خزر و ادعای جدید از جانب کشورهای حاشیه دریای خزر به هدایت روسیه نیز تداوم سیاست روسی را نشان میدهد و نشان از آن دارد که سیاست این کشور هنوز تغییری نکرده است.
نیروگاه بوشهر و وعده افتتاح آن نیز از آندسته طنزهایی شده است که هرچند وقت یکبار مسئولی از ایران و روسیه وعدهای میدهند، اما آنچه مسلم است، از افتتاح نیروگاه خبری نیست و شاید این نیروگاه شاهد زندهای باشد از وعدههای روسی و رابطه یکسویه و خیانتبار بازماندگان پطر کبیر که هنوز در کاخ کرملین و در هوای سرد مسکو خواب آبهای گرم را میبینند!!
همه موارد فوق را اضافه کنید به دوران اشغالگری بخشی از ایران در جنگجهانی دوم و خسارات سنگینی که به ایران وارد کرد و چه خاطرات دردآوری از دوران اشغالگری روسها در اذهان نهان ما باقی است که بهصورت جسته و گریخته بخشی از آن در رویدادهای تاریخی و اسناد معتبر از آن روزها انتشار یافته است که بهنوبه خود خواندنی است،
اما دردناک! باز هم همه این موارد را اضافه کنید به بازیهای دیپلماتیکی که روسیه با آمریکا و قدرتهای غربی دارد که در آن با ایجاد ایران هراسی از دولتهای غربی امتیاز میگیرد. ظاهرا داستان رفتار چندگانه روسها پایانی ندارد و بهرغم وجود همسایهای نجیب بهنام ایران که حتی رئیسجمهور آن سالگرد پایان جنگ جهانی دوم و پیروزی روسیه را – بهرغم خسارات فراوان این کشور به ایران در جریان این جنگ - تبریک میگوید، اما در این مقطع منافع ملی روسیه اقتضا کرده با همراهی آمریکا سیاست تحریم ایران را در صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای امنیت دنبال کند؛
روسهایی که بعد از شکست مفتضحانه در افغانستان و فروپاشی توهم کمونیسم و بلوک شرق اینبار هم چون گذشته با سیاست تزویر و دورویی در عرصه بینالملل حاضر شدهاند. البته سیاستهای خصمانه روسیه و نگاه تاریخی ملت ایران به این کشور همچنان پابرجاست.
اما چرا برخی از مسئولان دیپلماسی ما به رفتار چندگانه و خیانتبار روسها بهرغم ذهنیت منفی ایرانیان به روسها توجه نمیکنند تا اینکه با همراهی آنها با آمریکا روبهرو شوند و بعد هم از روسها بشنوند که با گستاخی میگویند منافع ملی ما اینطور اقتضا کرد.
ظاهرا افسران کاگب که امروز لباس سیاست به تن کردهاند، فکر میکنند در عصر اسلاف خود بهسر میبرند که میتوانند ملتهای دیگر را تهدید کنند یا اگر نتوانند، آنها را سرگرم نمایند! غافل از اینکه امروز دوران پطر کبیر در روسیه و قاجار در ایران گذشته و ایران به یک قدرت مستقل با مختصات خاص خود تبدیل شده و روسیه بهعنوان یک کشور دنبالهرو آمریکا در اذهان جهانیان جایگرفته است و خواب بازماندگان پطر به کابوسی برای آنها تبدیل میشود.