ایران، ترکیه و برزیل و نیز برخی کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها و بسیاری از ناظران سیاسی از این بیانیه استقبال کردند. ایالات متحده آمریکا ، اتحادیه اروپا ، روسیه و چین در نخستین واکنش خود، بیانیه تهران را گام مهمی توصیف کردند اما این بیانیه را برای زدودن نگرانی «جامعه جهانی» کافی ندانستند. در خاورمیانه فقط رژیم صهیونیستی بود که در برابر این بیانیه واکنش منفی از خود نشان داد و ایران را متهم به مانور سیاسی برای خرید وقت بهمنظور ادامه برنامه هستهایاش کرد.
سه روز پس از اعلام بیانیه تهران پیشنویس قطعنامه جدید ایالات متحده آمریکا بهمنظور اعمال دور تازهای از تحریمها علیه ایران به دبیرخانه شورای امنیت تسلیم شد. در پی این تحول ناگهانی وزیر خارجه روسیه از صدور قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران جانبداری کرد. پکن نیز موضعی مشابه گرفت اما هر دو کشور روسیه و چین اعلام کردند که با دخالتهای خود مانع از تصویب قطعنامه شدیدتر علیه ایران شدند. کشورهای ترکیه و برزیل علاوه بر ایران نسبت به موضع کشورهای عضو دائمی شورای امنیت ابراز ناخشنودی کرده و آن را برای ادامه گفتوگوهای سازنده با جمهوری اسلامی ایران زیانبار توصیف کردند.
این نوشته میکوشد جنبههای گوناگون بیانیه تهران را از منظر پیامدهای آن در روابط بینالمللی و نیز دلایل و انگیزه کشورهای عضو دائمی شورای امنیت بهویژه روسیه و چین از برخورد سرد با این بیانیه را مورد بررسی قرار داده و چشماندازی از آینده این پرونده را ترسیم کند:
1- چنانکه میدانیم کشورهای 1+5 در اکتبر سال گذشته مسیحی در مذاکرات خود با تهران به توافق اولیه در مورد تبادل سوخت اتمی کمتر غنیشده ایران با سوخت بیشتر غنیشده فرانسه با ضمانتهای روسیه رسید. جمهوری اسلامی ایران بهدلیل پیشینه منفی فرانسه در همکاریهای اتمی با ایران خواهان یافتن طرف دیگر به جای فرانسه بهعنوان کشور واگذارنده سوخت رآکتور تحقیقاتی- پزشکی تهران شد. این برخورد ایران با واکنش شدید کشورهای 1+5 مواجه شد اما ایران به گفتوگوهای خود برای یافتن شریک قابل اعتماد در این زمینه ادامه داد. در نهایت و مطابق معیارهای حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، کشور ترکیه بهعنوان مرکز نگهداری سوخت کمتر غنی شده ایران به میزان 1200کیلوگرم و کشور برزیل (کشور دارای تکنولوژی غنیسازی اورانیوم تا حدود 20درصد) بهعنوان کشور ضامن این تبادل سوخت اتمی انتخاب شدند. گفتنی است ترکیه عضو پیمان آتلانتیک شمالی ناتو و از همپیمانان آمریکا به شمار میرود. کشور برزیل نیز ازجمله کشورهایی شناخته میشود که روابط حسنهای با واشنگتن دارد. بیتردید ویژگیهای یاد شده این کشورها در نحوه گزینش ایران سهم مهمی ایفا کرده است.
بنابراین نخستین پرسش این است که چرا ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا در مورد بیانیه تهران چنانکه شاید و باید ابراز خشنودی نکردند؟ (در مورد نحوه واکنش چین و روسیه اشارههای ویژه خواهیم کرد) نخستین پاسخ این است که واشنگتن، لندن و پاریس چندان علاقهای به ورود عناصر جدید در مذاکرات بینالمللی بهمنظور حل و فصل اختلافات میان کشورها ندارند، زیرا آنها موضوعاتی از قبیل پرونده هستهای ایران و نحوه برخورد با آن را در انحصار خود میدانند. ایالات متحده آمریکا، انگلیس و فرانسه و در درجات بعدی روسیه و چین از پیامدهای ورود عناصر جدید در روابط بینالملل نگران هستند. زیرا ورود هر عنصر جدید در پهنه بحرانهای منطقهای و بینالمللی میتواند ضریب دخالتها و نفوذ و تأثیرگذاری کشورهای بزرگ را کاهش داده و اقتدار کشورهای در حال رشد و کشورهای دارای پتانسیل ورود و نقشآفرینی و تأثیرگذاری در رویدادهای جهانی را افزایش دهد.
از مفاد بیانیه سهجانبه تهران چنین پیداست که ایران با وارد کردن کشورهای ترکیه و برزیل به دایره مذاکرات و توافقات اتمی قصد داشت به کشورهای 1+5 و نیز به خانواده بینالمللی این پیام را بدهد که جامعه جهانی باید از پتانسیلهای جدید برای حل و فصل مناقشات منطقهای و بینالمللی استقبال کرده و خود را از اسارت چیرهجوییهای کشورهای غربی آزاد کند. این رویکرد ایران بهویژه از سوی کشورها و ناظران مستقل بینالمللی مورد توجه قرار گرفت، زیرا کشورهای ایالات متحده آمریکا و متحدان غربیاش پیشینه موفقی در حل و فصل مناقشات منطقهای و بینالمللی (به استثنای موضوعات دوجانبه یا موضوعات مربوط به پیمانهای دستهجمعی) ندارند. نمونه برجسته آن مسئله کشمکش اعراب و اسرائیل و نحوه برخورد کشورهای غربی با این بحران ریشهدار است.
از اینرو کشورهای خارج از دایره نفوذ ایالات متحده و دیگر قدرتهای بزرگ حق دارند که نسبت به معیارهای حاکم بر سیاستهای غربی در حل و فصل مناقشات و بحرانهای منطقهای و بینالمللی بدبین باشند. در این زمینه کافی است گفته شود که ایالات متحده آمریکا از زمان اشغال فلسطین تاکنون دهها طرح و برنامه و استراتژی صلح برای پایان دادن به طولانیترین بحران جهانی ارائه کرده است اما تاکنون حتی موفق به وادار کردن طرفهای درگیر به پذیرش راهکارها و قطعنامههای شورای امنیت نشده است. دلیل اصلی آن این است که واشنگتن پیش فرض سیاست خود را روی جانبداری همه جانبه از اسرائیل در هر چالش و بحران قرار داده و از اتخاذ روشها و رویکردهای متناسب با میانجی پاکیزه دوری کرده است. چنانکه اشاره کردیم ایالات متحده آمریکا طی 60سال گذشته هم به طرفهای مستقل اجازه ورود به حوزه حلوفصل کشمکش اعراب و اسرائیل (به مثابه یک بحران ریشهدار و طولانی) نداده است و هم خود از اجرای وظایف یک میانجی پاکیزه (بهدلیل تعلق خاطر استراتژیک به یکی از طرفهای این کشمکش یعنی اسرائیل) سرباز زده است.
با توجه به نقاط فوق این حق ایران است که برای انتخاب کشور یا کشورهای دارای ظرفیت ورود به دایره حل و فصل پارهای از بحرانها و نیز دارای روابط حسنه و نسبتاً برابر با دوطرف درگیر آزادانه عمل کند، زیرا وقتی هدف اصلی زدودن نگرانیهای مربوط به پرونده هستهای ایران است، جستوجو و گزینش راههای منتهی به این هدف نباید مشروط به شرایطی شود که حداقل یکی از طرفهای درگیر در مورد آن ملاحظات مهمی ارائه میکند.
2- در مورد نحوه برخورد چین و روسیه در قبال توافقنامه تهران مسائل گوناگونی وجود دارد. چنانکه میدانیم کشور چین بهویژه در سالهای اخیر به یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران تبدیل شده است. تبادل بازرگانی ایران و چین طی چند سال اخیر به بیش از 30میلیارد در سال رسیده و این تراز بهدلیل پارهای محدودیتهای ایران رو به افزایش است. روسیه نیز یکی از شرکای مهم ایران در منطقه آسیای میانه و غرب آسیاست. ایران و روسیه بهویژه در مورد ضرورت محدود کردن گسترش نفوذ پیمان آتلانتیک شمالی ناتو به قلمرو کشورهای آسیایمیانه مواضع مشترکی دارند. همچنین روسیه به یکی از منابع مهم تأمین سلاحهای ایران در سالهای اخیر درآمده و همکاری روسیه در ساخت و راهاندازی رآکتور اتمی بوشهر تعهدات ویژهای برای این کشور در قبال ایران ایجاد کرده است. آمریکا با امضای موافقتنامه استارت 2 با روسیه در مورد کاهش زرادخانه سلاحهای استراتژیک اتمی و نیز رویگردانی پارهای از تحولات در برخی کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق نظیر تحولات اخیر قرقیزستان در واقع همراهی مسکو را در پرونده اتمی ایران پیش خرید کرده است.
اما برخی از ناظران معتقدند تغییر رویکرد ایران در انتخاب کشورهای ترکیه و برزیل به جای روسیه در چارچوب تبادل سوخت اتمی نقش مهمی در تغییر مواضع مسکو نسبت به قطعنامه جدید پیشنهادی آمریکا ایفا کرده است. ناظران دیگری هستند که معتقدند دخالتها و مذاکرات چین و روسیه با ایالات متحده در مورد ضرورت اتخاذ روشهای هوشمندانه در تحریم ایران راه را برای اعمال تحریمهای گستردهتر علیه جمهوری اسلامی دشوار کرده و میکند و جمهوری اسلامی بیش از این نباید از مسکو و پکن انتظار داشته باشد. این دسته از ناظران امور بینالمللی بهویژه به اظهارات اخیر رئیس سازمان انرژی اتمی روسیه اشاره میکنند که گفته است مسکو نسبت به راهاندازی به موقع رآکتور اتمی بوشهر تعهد دارد و این مسئله از دایره دیگر کشمکشهای مربوط به پرونده هستهای ایران خارج است.
3 - نکته مهم در موضع اولیه واشنگتن در قبال بیانیه تهران این است که آمریکا، بیانیه سهجانبه را گام مهمی در روند حل و فصل پرونده هستهای ایران به شمار آورده اما آن را برای زدودن همه نگرانیها کافی نمیداند. این موضع آمریکا متضمن اذعان آمریکا در مورد زدوده شدن پارهای از نگرانیهای غربی نسبت به پرونده هستهای ایران است. نگرانیهای باقیمانده غرب در مورد این پرونده در گفتوگوهای بعدی ایران با مجموعه 1+5 و نیز ادامه همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی قابلیت زدوده شدن دارد، مشروط بر اینکه حقوق ایران بهویژه حق غنیسازی اورانیوم زیرنظر آژانس انرژی اتمی در هیچیک از مذاکرات بعدی تهران با مجموعه وین پایمال نشود. اظهارنظر روز جمعه (31اردیبهشت) بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد بیانیه سهجانبه تهران حائز اهمیت بسیار است. وی این بیانیه را فرصت مهم برای حلوفصل اختلافات مربوط به پرونده هستهای ایران بهشمار آورد.
با توجه به نکات فوق کشورهای 1+5 باید در جهت اجرایی کردن بیانیه سهجانبه تهران تشریک مساعی کنند، زیرا ادامه مذاکرات ایران با مجموعه وین بخش تفکیکناپذیر از بیانیه سهجانبه تهران است.
از اینرو پیشداوری در مورد پیامدهای بیانیه تهران پیش از شروع مذاکرات ایران با مجموعه وین تلاشهای جاری کشورهای ترکیه و برزیل را برای کاهش تنش در پرونده هستهای ایران مخدوش میکند. مهمتر از همه آنکه کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده آمریکا و انگلیس از طریق سنگاندازی در اجرای بیانیه سهجانبه تهران و عدمهمکاری با لوازم آن و توسل مجدد به شورای امنیت برای صدور قطعنامه جدید علیه جمهوری اسلامی ایران میتواند این پیام را به ایران ارسال کند که کشورهای غربی و بهطور مشخص ایالات متحده آمریکا غیرقابل اعتماد بوده و ایران برای یافتن شرکای دیگر و اعطای نقش بیشتر به کشورهایی نظیر ترکیه و برزیل حق داشته است.
4- امضای بیانیه سهجانبه تهران و اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای مذاکره با مجموعه وین بر پایه بیانیه یاد شده راه را برای وادار کردن شورای امنیت به موضوع اتمی ایران آنهم در شرایطی که این موضوع راهکارهای اولیه برونرفت از بحران موجود را میآزماید دشوار میکند. برخی ناظران بینالمللی معتقدند که اعلام تسلیم پیشنویس قطعنامه پیشنهادی واشنگتن به شورای امنیت با این هدف صورت گرفته که ایران به سرعت در جهت اجرایی کردن موافقتنامه سهجانبه تهران گام بردارد.
در هر حال حتی اگر ایالات متحده آمریکا بدون توجه به مفاد بیانیه سهجانبه تهران همچنان به شورای امنیت بهمنظور صدور قطعنامه جدید علیه ایران چشم بدوزد از پیش میداند که اجماع مورد نظر واشنگتن در میان اعضای شورای امنیت در قبال اعمال تحریمهای تازه علیه ایران وجود ندارد، مضافاً بر این و درصورت ادامه فشارهای واشنگتن علیه کشورهای عضو شورای امنیت، بیانیه سهجانبه تهران از پایه و اساس منتفی خواهد شد و در این صورت نام ایالات متحده آمریکا و بهطور مشخص نام باراک اوباما رئیسجمهوری این کشور بهعنوان تخریبکنندگان موافقتنامههای سازنده در جهت حلوفصل پروندههای چالشبرانگیز جهانی ثبت خواهد شد. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران به افکار عمومی خانواده بینالمللی اثبات خواهد کرد که سهم و حسننیت خود را در کاهش نگرانیهای بینالمللی از طریق بیانیه سهجانبه تهران ایفا کرده است.
*رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه