همزمان با تحولات اخیر و اعلام آمادگی ایران بر تبادل سوخت طبق توافق بیانیه تهران، مقامات آمریکایی در سفر به کشورهای منطقه بار دیگر کوشیدند تا ایران هراسی را به یک محور تبلیغی علیه برنامههای صلح آمیز هستهای ایران، تبدیل سازند. با وجود این، کشورهای مستقل و عضو غیرمتعهدها معروف به «نم» ضمن اعتراض به اقدام گروه1+5 در تصویب قطعنامه1929 تداوم این رفتار دوگانه غرب را دشمنانه و دور از واقعیتهای جهانی میدانند. در بررسی دلایل رفتار دوگانه غرب نسبت به فعالیتهای هستهای ایران و رژیم صهیونیستی میتوان به مسائل ذیل اشاره کرد:
1-رژیم صهیونیستی بهعنوان عامل اصلی ناامنی در منطقه بیش از 50سال است که با پشتیبانی و حمایت صریح غرب یک برنامه خطرناک و سری تسلیحات هستهای با گریز از نظارت جامعه جهانی بر این برنامهها را به کمک حامیان خود پیش میبرد؛ برنامههایی که با تأیید آژانس بینالمللی انرژی هستهای (IAEA) تاکنون به تولید 200 بمب هستهای انجامیده است و مؤید عناد این رژیـم با پادمانهای بینالمللی است. رژیم صهیونیستی در انباشت و تولید سلاحهای هستهای ماهیت تروریستی ، تجاوز و تهدید علیه دیگر کشورها را نیز مخفی نمیکند بهطوری که سران این رژیم در جنگهای گذشته با اعراب اعلام داشتند که اگر کشورهای عربی نفت دارند این رژیم نیز کبریت دارد. یا پس از موشکپرانی کور صدام در جنگ خلیجفارس علیه این رژیم بار دیگر مقامات رژیم صهیونیستی تهدید کردند که درصورت تداوم حملات، این رژیم از به کارگیری تسلیحات هستهای علیه عراق ابایی ندارد.
2- تشدید جنگ روانی غرب علیه ایران با همسویی کامل رسانههای رژیم صهیونیستی، در حالی صورت میگیرد که ایران برعکس این رژیم، عضو معاهده NPT یا همان منع تکثیر تسلیحات هستهای است و همچون هر کشور دیگری حق دارد از تمام مزایای انرِژی صلحآمیز هستهای بهرهمند باشد. بنابراین تشدید حملات علیه ایران ناشی از غرضورزیهای سیاسی غرب به رهبری آمریکاست. از سوی دیگر بیتفاوتی به تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی و حمایت همه جانبه از این رژیم نشاندهنده عدمصداقت دولت آمریکا و موجب سردرگمی و افزایش تنشهاست.
3- ایران به همراه مصر در سال1974 برای نخستین بار «طرح خاورمیانه عاری از تسلیحات» را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه کرد و این طرح با استقبال گسترده کشورهای عضو سازمان ملل روبهرو شد؛ ایران در نشستهای خلع سلاح از این ایده همواره حمایت کرده است. بنابراین تنها راهحل عملی شدن این طرح پیوستن رژیم صهیونیستی به پیمان NPT و نگاه واقعبینانه غرب نسبت به تحولات منطقه است.
4- رژیم صهیونیستی با بهانه قرار دادن دشمنی ایران و کشورهای عربی با این رژیم تولید و انباشت تسلیحات هستهای خود را از الزامات امنیتی دانسته و از امضای پیمان NPT خودداری میورزد. عدمالزامآور بودن قطعنامه شورای حکام آژانس در مورد این رژیم و حمایت کشورهای غربی از توانمندی هستهای آن، موجب نوعی احساس ناامنی در منطقه شده است. با اوج گرفتن مسئله برنامه هستهای ایران و تبدیل آن به اولویت خبری و افزایش مخالفت آژانس با برنامه هستهای ایران بهعنوان کشوری اسلامی، ملتهای مسـلمان بیش از پیش برخورد دو گانه غرب را احساس میکنند.
5- کنفرانس گسترش NPT در سال1995 و کنفرانس بازنگری در سال2000 با ابراز نگرانی از گسترش تسلیحات هستهای اسرائیل و عدمرعایت قوانین بینالمللی خواستار بررسی جدی این موضوع شدند. اکثر کشورهای عربی و اسلامی که عضویت گروه نم را نیز دارند به این نتیجه رسیدند که رفتار دوگانه غرب نسبت به تسلیحات هستهای کشورهای خاورمیانه باید تصحیح شود و خواهان گنجاندن قابلیتها و توانمندی هستهای رژیم صهیونیستی در کنفرانس نیویورک شدند. این در حالی است که آمریکا و انگلیس این موضوع مهم حقوقی را برنمیتابند و مطرح شدن بحث هستهای رژیم صهیونیستی را برخلاف منافع خود تشخیص میدهند. بنابراین تا زمانی که معیارهای دوگانه غرب همچنان تداوم داشته باشد نهتنها امیدی به تحقق خاورمیانه عاری از تسلیحات هستهای نیست، بلکه شرایط برای تداوم تنش و فضای ناامن بیشتر خواهد شد.
6- مسئله مهم در امر خلع سلاح و عدم گسترش این است که بازیگران فرامنطقهای (مانند آمریکا، روسیه و انگلستان) نباید برای خود حق تولید و خرید و انباشت جنگ افزارهای خطرناک مانند سلاحهای اتمی را محفوظ دارند، چرا که پس از گذشت تقریباً 20سال از پایان جنگ سرد 12هزار سلاح اتمی در زاردخانههای این کشورها نگهداری میشود، بنابراین همانطور که در کمیسیون خلع سلاح کشتارجمعی نیز آمده باید بهکارگیری و تولید این سلاح بدون ملاحظات خاص، برای همگان ممنوع شود.
7- بیتردید آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخگوی واقعی اجرای مفاد کامل پیمان NPT در جهان است. عدمجامعنگری و دقت در اجرای بندهای این پیمان و تبعیضهای ناروا میان کشورهای عضو باشگاه هستهای و کشورهای درحال توسعه از چالشهای اخیر و پیشروی این نهاد بینالمللی است. اصولا تقسیم کشورها به دو گروه دارا و ندار در حوزه هستهای و منع گروه دوم در دستیابی به انرژی صلحآمیز در این حوزه محل مناقشه است. لذا کمیسیون خلع سلاح سازمان ملل متحد باید با جامعنگری فارغ از هرگونه تبعیض، بستر لازم را برای از بین بردن تسلیحات هستهای و نیز گسترش فناوری صلح آمیز در تمام نقاط جهان فراهم سازد.