نشانههای این امر هم گفتههای اخیر رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است که میگوید: درصورت تضمین تأمین سوخت رآکتور هستهای تحقیقاتی، تهران حاضر به تجدیدنظر در غنیسازی 20درصدی است.
غنیسازی در سطح 20درصد موضوع مناقشهسازی بوده که پس از تعلل غرب در تأمین سوخت رآکتور هستهای تهران، با جدیت بیشتری از سوی ایران پیگیری میشود چرا که سوخت این رآکتور پزشکی رو به اتمام است و بهرغم گذشت نزدیک به 2سال از آغاز رایزنیها، هنوز بحث درباره تأمین سوخت آن فراتر از مرحله حرف و بیانیه نرفته و وجهه عملیاتی بهخود نگرفته است.
اما اینک علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، میگوید: ایران آمادگی دارد براساس بیانیه تهران با گروه وین گفتوگو کند و پاسخهای مثبتی هم گرفتهایم.
در همین راستا علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز با تأکید بر اینکه گروه وین بیانیه تهران را پذیرفته، خاطر نشان میکند: حضور ترکیه و برزیل در مذاکره با 1+5 لازم نیست. حضور برزیل و ترکیه در مذاکرات هستهای دقیقا همان شرطی بود که رئیسجمهوری ایران برای برگزاری هر نوع مذاکرهای درخصوص برنامههای هستهای ایران بر آن تأکید داشت و البته با واکنش منفی برخی کشورهای عضو 1+5 همچون روسیه مواجه شد. بروجردی در ادامه تصریح کرد: مبنای مذاکرات گروه وین بیانیه تهران است و البته برای اجراییشدن دور جدید گفتوگوها این گروه بیانیه تهران را بهعنوان مبنای گفتوگوهای اخیر پذیرفته است.
با توجه به این گفتهها بهنظر میرسد بهزودی شاهد تحول تازهای درخصوص خرید سوخت رآکتور تهران باشیم که البته داستانی به قدمت کمتر از 2سال دارد.
شروع ماجرا
تا پیش از اردیبهشت سال گذشته، رآکتور اتمی تهران در جایی که فقط بحث از رآکتورهای هستهای نطنز و اراک بود، اصلا شناخته شده نبود ولی همزمان با رو به پایان یافتن اورانیوم 20درصد غنی شده آن و مطرح شدن موضوع تأمین سوختش، این نیروگاه به یکی از خبرسازترین رآکتورهای فعال در جهان مبدل شد.
این رآکتور پزشکی و تحقیقاتی است و سوخت فعلی آن از حدود 20سال قبل بدون هیچ مشکلی از برزیل خریداری میشد. در پی تمامشدن سوخت که همان اورانیوم غنیشده 20درصد است، ایران اردیبهشت 1388 در نامهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رو به پایانبودن سوخت این رآکتور فعال تحت نظر آژانس را به اطلاع رسانده و از دیدبان اتمی سازمان ملل خواسته بود به وظیفه قانونی خود برای تأمین سوخت این رآکتور عمل کند.
بهدنبال درخواست ایران، آژانس اتمی از میان اعضای خود تنها آمریکا و روسیه را از این موضوع مطلع کرد و این دو کشور تولیدکننده سوخت هستهای نیز با تشکیل جلسهای با حضور فرانسه که بعد آنها به گروه وین شهرت یافتند، پیشنهاد دادند که در ازای گرفتن هزار و 200کیلوگرم اورانیوم غنیشده در سطح 5 درصد، سوخت 20درصدی رآکتور تهران را تأمین خواهند کرد.
روزهای پایانی مهر ماه بود که این پیشنهاد در نشستی در وین با حضور نمایندگان ایران، آمریکا، روسیه و فرانسه و تحت نظارت آژانس بررسی شد و ماحصل آن پیشنویس پیشنهاد مدیرکل آژانس بود که طرفهای گفتوگوی ایران در پایتختهای خود نیز این پیشنویس را تأیید کرده و آمادگی خود را برای اجراییشدن آن اعلام کردند.
پس از اینکه نمایندگان طرفین مذاکرهکننده به پایتختهایشان برگشتند تا ماحصل جلسه را بهامضای مقامات ارشد خود برسانند، این خبر بههماناندازه که با استقبال مقامات این سه کشور غربی مواجه شد، در داخل ایران بازتابهایی بسیار منفی داشت. منتقدان این توافق در کشور معتقد بودند که پذیرفتن این توافق یعنی خروج تمام اورانیومهای غنی شدهای که غرب بهخاطر آن ایران را مورد تحریمهای بینالمللی قرار داد، ضمن اینکه تضمینی برای اجرا شدن این توافق وجود ندارد. این گمانه با اظهارات مقامات و رسانههای غربی که بر این مسئله تأکید میکردند که در اثر اجرای این پیشنویس، اورانیوم غنی شده (حدود یک تن) عملا از دسترس ایران خارج خواهد شد، همگرایی داشت و اینگونه بود که فشارهای داخلی مانع از تحقق آن توافقنامه شد.
مبادله سوخت در ترکیه با فرمول وین
پس از آن، بحث تأمین سوخت هستهای رآکتور تهران تا مدتی فروکش کرد اما این حقیقت که سوخت رآکتور پزشکی رو به اتمام است، مقامات ایران را بر آن داشت تا به طریقی دیگر راه را برای دست یافتن به اورانیوم غنیشده 20درصد هموار کنند. البته خرید سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی و پزشکی امری متداول است اما به خاطر اینکه فعالیتهای هستهای ایران دستخوش مسائل سیاسی شده است، این روند ساده دچار اختلال میشود. از اینرو ایران اعلام کرد درصورتی که اورانیوم 20درصد مورد نیازش را غرب تأمین نکند، خود اقدام به غنیسازی اورانیومهای ضعیفش خواهد کرد.
البته این روش اگرچه شدنی بود اما به لحاظ اقتصادی و زمانی، مقرون بهصرفه نبود، ضمن آنکه این امر نیازمند تغییر چیدمان سانتریفیوژها در تأسیسات نطنز بود و هرگونه تلاش صلحجویانه، ایران را با اتهامی از سوی کشورهای غربی مبنی بر دنبالکردن تولید سلاح هستهای همراه میکرد. به همین دلیل تهران وارد مذاکره با دو کشور دیگر یعنی ترکیه و برزیل شد تا قراردادی مشابه وین را اجرایی کند. البته این دو کشور با هماهنگی کامل با غرب به ایران آمدند و نتیجه چندین ساعت مذاکره میان وزرای خارجه و رؤسای جمهور 3کشور، بیانیه تهران بود که محتوایی کاملا مشابه توافق اولیه وین داشت با این تفاوت که اورانیومهای ایران به جای فرانسه و روسیه، به ترکیه منتقل میشد.
بیانیه تهران هم با انتقاد بعضی از مسئولان کشورمان مواجه شد. به باور آنان بیانیه تهران مصالح ملی را تأمین نمیکند و به همین علت بیانیه مورد اشاره را باید بیانیه انتقال سوخت هستهای ایران نامید، نه تبادل سوخت. در عین حال مورد تأیید قرار گرفتن این بیانیه تهران ازسوی گروه وین، ایراد دیگری بود که از آن گرفته میشد و شرط الزامآور بودن توافق ایران با ترکیه و برزیل، موافقت آمریکا، فرانسه و روسیه بیان شده بود.
در چنین شرایطی توافقنامه تهران آیندهای مبهم پیدا کرد بهخصوص آنکه تحریمهای جدیدی نیز در قالب قطعنامه بینالمللی علیه ایران به تصویب رسید و به اجرا درآمد. این در حالی بود که غرب در عین حال تأکید داشت که باب مذاکره همچنان باز است و بدین ترتیب رئیسجمهوری ایران نیز گفت که به خاطر این قطعنامه، هرگونه مذاکرهای با تاخیر و بعد از ماه مبارک رمضان برگزار خواهد شد. صالحی نیز در این خصوص تأکید کرد: مذاکرات ایران و گروه 1+5 به بعد از ماه مبارک رمضان یعنی ماه سپتامبر موکول شده است و این مذاکرات احتمالا در ترکیه انجام خواهد شد.