و برای ورود به مباحث زبان قرآن و زبان دین باید به اینکه زبان امری الهی است کاملا توجه کنیم.
رضا محمدزاده، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، درباره اهمیت شناخت جایگاه زبان در بحث زبان دین و قرآن، گفت: بحث زبان از بحثهای بسیار مهمی است که در دانشهای مختلف با آن مواجه هستیم و اصلا امروزه زبان موضوع بعضی از علوم است.
وی اظهار کرد: واقعیت این است که ما بنابر فرهنگی که از قرآن یاد گرفتهایم در عالم هستی، هر موجود و هر واقعیتی را به عنوان نشانههای خدا میبینیم و اگر چنین دیدی نداشته باشیم دچار خسران شدهایم و آیه شریفه که میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» این سؤال خیلی سؤال مهمی است و خداوند در این آیه از انسانها سؤال میکند که میدانید چه کسی زیانکارترین انسانها است.
وی افزود: مثلا در بحث اقتصادی اقصاددانان که با اصول عقلی در کارهایشان پیش میروند، میگویند خاسر و زیانکار آن کسی نیست که مالی را از دست بدهد به خاطر اینکه قابل جبران است؛ چون شما الآن با سرمایهگذاری خود سود میکنید و وقت دیگر ضرر میکنید؛ چون جوان هستی، ایمان هم داری تلاش میکنی، خداوند جبران میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تأکید کرد: به چنین فردی خاسر میگویند، ولی اخسر نیست، دچار خسارت شده، زیان دیده، ولی زیان دیدهترین نیست، اخسر کسی است که خسارت میبیند، اصل سرمایه را هم به باد میدهد، فرصت جبران هم ندارد؛ لذا علامه طباطبایی در تفسیر این آیه در معنی اخسر میگوید که کسانی هستند که سرمایه انسانی را از دست دادهاند و دیگر هم فرصت جبران ندارند.
وی تأکید کرد: این سؤال مهمی است که کسی که اخسرین است و تمام تلاشهایی هم که کرده است باد هواست میخواهد معرفی کند و خیال هم میکنند که کارهایی که میکنند کارهای خوبی است، در حالی که خیال باطلی میکنند، در آیه بعدی میفرماید: «أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا» یعنی آنان کسانىاند که آیات پروردگارشان و لقاى او را انکار کردند؛ در نتیجه اعمالشان تباه شد و روز قیامت براى آنها (قدر و) ارزشى نخواهیم نهاد.
مصحح جلد پنجم «اسفار» اظهار کرد: آیات و نشانههای حق میتواند اولیاء و انبیا باشند، میتواند حقایق این عالم باشد، آیاتی که در آفاق و انفس است، ما از قرآن این چیزها را یاد گرفتهایم این است که «زبان» یک آیت الهی است به این دلیل که اگر در فضای قران حرکت کنیم عالم را متفاوت میبینیم و صحنههایش برای ما متفاوت میشود، اینکه قرآن کریم میفرماید: «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» نشان میدهد که بیان و زبان یک امر خدایی است.
وی افزود: علامه طباطبایی در جلد پنجم المیزان، بحث فوقالعادهای دارد که به آن زیاد توجه نمیشود، وی به مناسبت، بحثی را در مورد تفکر مطرح میکند و اینکه خداوند در قرآن دائما به تفکر دعوت میکند، از باب تعقل و تفکر و تذکر در حدود 300 آیه دعوت به این امر کرده و خود قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ» یعنی هدایت میکند به آن چیزی که اقوم است و آن چیزی اقوم است که با فطرت انسانها هماهنگ است.
مترجم «مشاهیر فیزیک در تمدن اسلامی» خاطرنشان کرد: این هماهنگی را میتوان در آیه شریفه: « فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» و در ادامه آیه در عبارت: «ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ» مشاهده کرد؛ به این معنی که «دین قیم» یعنی سنتی که قیم است؛ یعنی هم قوام دارد و هم موجب قوام اشیای دیگر میشود، این چیست؟ میفرماید که تفکر، تفکر باعث قوام اشیای دیگر میشود و قرآن کریم دعوت به تفکر میکند و تفکر روشی است که انسان از بدیهیات و دانستنیهای قبلیاش با قواعدی به دانستههای جدید میرسد.
وی گفت: با همین اصول منطقی وقتی در عبارت و آیات غور میکنیم به نتایج عجیبی میرسیم و یکی از آن نتایج همین الهی بودن زبان است و ممکن است به ما اشکال کنند که این زبان را که مردم دارند، تغییر میدهند، اگر الهی است پس چرا تغییر میکند؟ در پاسخ میگوییم که اصل زبان، الهی است که واژگان و قواعد اساسی هر زبان باشد. در میان متفکران قبلی کسانی را داریم که به معنای فلسفی کلام، اصولی را برای زبان تعیین میکردند.
این مدرس فلسفه، به عنوان نمونه، اشاره به «چامسکی» کرد و گفت: وی که امروزه به عنوان فیلسوف زبان شناخته میشود، نظرات بسیار عجیبی دارد یکی از حرفهایی که مطرح میکند این است که ما میتوانیم اصولی از زبان ارائه دهیم که بر مبنای آن تحلیل زبان را یک اثر واحد یونیورسال؛ یعنی جهانی ببینیم و در بین آثارش با مبانی که دارد به سراغ گرامر جهانی رفته است. دستور زبان جهانی آن است که شما دستور زبانی بنویسید که همه زبانها از آن تبعیت کنند و با وجود همه اختلافاتی که دارند از یک گرامر واحد متابعت کنند.
وی اظهار کرد: انسان وقتی دقت میکند، میبیند که حقایق این عالم اطراف ما موج میزند، منتهی ما متأسفانه آن طور که باید و شاید چشمانمان را به روی این حقایق باز نمیکنیم؛ لذا حقیقت زبان یک امر الهی است اگر چه پیرایههایی که ما به زبان میبندیم انسانی است، حقیقت اشیا الهی است، اما ما آنها را کنار هم میگذاریم، ترکیب میکنیم، اشیائی را به وجود میآوریم که به این شکل و هیئت در طبیعت نیستند، ولی اصل همه این اشیا از ناحیه خداوند است و اگر به این نکته توجه بکنیم و زبان را یک آیت الهی به حساب بیاوریم با دین، که خودش هم یک آیت الهی است نباید تقابلی داشته باشد.
محمدزاده افزود: زبان و دین در یک بستر و توسط یک حقیقت تحقق پیدا کردهاند، از یک حقیقت واحد نشأت گرفته و در این بحث میان این دو در تحلیلهایمان نباید فاصله بگذاریم، اینکه اگر همه حقیقت زبان را امر انسانی بدانیم، زمانی که با متون مقدس مواجه میشویم که دارای یک زبان الهی است، احساس میکنیم که نکند در مقابل هم قرار بگیرند این نکته بسیار مهم است و برای ورود به مباحث زبان قرآن و زبان دین باید به این نکته کاملا توجه کنیم.