که مطابق آن، دیگر هیچ فیلم کوتاهی نمیتواند بدون مجوز در جشنوارههای جهانی حضور یابد.
جواد شمقدری در نامهاش خطاب به شفیع آقامحمدیان نوشته است: «لازم است جنابعالی شورای ویژهای از کارشناسان و مسئولان و فیلمسازان کوتاه و مستند جهت بررسی فیلمهای کوتاه و مستند ارسالی به جشنوارههای جهانی تشکیل دهید.
بدیهی است تنها فیلمهایی میتوانند به جشنوارههای جهانی ارسال شوند که از این شورا مجوز حضور در بازارها و جشنوارههای جهانی را اخذ کرده باشند.»
شمقدری البته پس از این دستور که ناگهان اعلام شد، نکات دیگری هم به آن اضافه کرد. او به ایسنا گفت: شورایی که قرار است برای فیلمهای کوتاه و مستند در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تشکیل شود، تنها میتواند بگوید که فیلمها مجاز به حضور در جشنوارههای جهانی هستند یا خیر.
یعنی حتی اجازه شورای مورد نظر شمقدری، به معنای اجازه نهایی نیست و فیلم و فیلمساز و تهیهکننده تنها وقتی اجازه مییابند به خارج از ایران بروند که معاونت سینمایی رضایت دهد.
اما برخلاف فیلمهای سینمایی، بسیاری از فیلمهای کوتاه و مستند، بهصورت خصوصی و با سازوکاری دور از نظارت و دسترس دولت ساخته میشوند. در این صورت، معاونت سینمایی چطور میتواند مانع از حضورشان شود؟ شمقدری در این باره میگوید: آییننامههایی درباره این موضوع در وزارت ارشاد به تصویب خواهد رسید و به مرور زمان اعلام میشود.
هادی آفریده که یکی از کارگردانان حرفهای فیلم کوتاه است، اینطور پاسخ میدهد: زمانی که همه درهای دیدهشدن فیلمها به روی فیلمسازان کوتاه و مستند بسته میشود، طبیعتا فیلمساز ترجیح میدهد که فیلمش در جایی از دنیا دیده شود.
من نمیدانم مشکل روند قبلی چه بوده است که امروزه برای حضور جهانی این فیلمها نیاز به چنین نظارتی حس شده است. آفریده درباره میزان عملی بودن این تصمیم نیز میگوید: اکنون پیشرفت تکنولوژی بهگونهای است که امکانات متعددی را در اختیار فیلمسازان قرار میدهد و با بهرهگیری و با وجود این پدیدهها دیگر محدودکردن فیلمها در یک کشور به نوعی غیرممکن تلقی میشود.
اکنون شرایط دنیا بهگونهای است که کپی فیلمها به راحتی وارد بازار قاچاق میشوند و بسیار ساده این فیلمها روی اینترنت قرار میگیرند و در تمام دنیا دیده میشوند، حال چگونه میتوان با یک آییننامه و یا بند قانونی جلوی این روند را گرفت؟
پیشبینی آفریده از دستور شمقدری نیز جالب است. او به ایسنا میگوید: فکر میکنم که تمام این صحبتها تنها در حد یک بخشنامه باقیبماند، چرا که در اجرا خیلی نمیتوان اینگونه برخورد کرد.
به جز آفریده، ناصر صفاریان و مهناز افضلی، 2 کارگردان فیلمهای مستند و کوتاه دیگر نیز پس از دستور شمقدری واکنش مشابهی نشان دادهاند و جالب اینکه این دو نیز نکات مشابهی مطرح کردند. ناصر صفاریان، سخنگوی انجمن مستندسازان گفت: فیلمسازی که با قرض و بدهیهای مختلف و عملا با تلاش کاملا شخصی خودش، بدون هیچ کمک از سوی دولت و هر نهاد دولتی فیلمش را ساخته این حق را دارد که برای نمایش فیلم خودش تصمیم بگیرد.
این نکته قابل تأملی است. سینمای مستند و کوتاه، با سینمای بلند تفاوت بسیاری دارد. فیلمسازانی که فیلم کوتاه یا مستند میسازند - جز آنهایی که به سفارش جایی کاری را تهیه میکنند؛ عملا به شکل کاملا فردی و بدون هیچ کمکی از طرف دولت کار میکنند.
خودشان مشکلات خودشان را حل میکنند و کارشان مشابه نویسندهای است که در فضای کاملا انفرادی خود، ماهها تنهایی و رنج را تحمل میکند تا مثلا رمانی را تمام کند. در آن صورت دولت میتواند برای انتشار این کتاب در ایران روال صدور مجوز و ممیزی را تعیین کند اما پس از انتشار، آیا مجاز است برای ترجمه کتاب در خارج از ایران و گرفتن جایزه و... محدودیت ایجاد کند؟ بهنظر نمیرسد منطقی باشد.
صفاریان ادامه میدهد: در حال حاضر که آقای شمقدری صراحتا اعلام کردند مانع حضور برخی فیلمهای بلند در خارج از کشور خواهند شد، اعمال چنین محدودیتی برای آثار کوتاه و مستند، بسیار عجیبتر از مورد پیشین است. بهدلیل اینکه اگر فیلمهای بلند داستانی تا حدودی متکی به بودجه دولتی، وام فارابی، حمایتهای اکران و هر حمایت دیگری میشوند، سینمای کوتاه و مستند اساسا از همه این حمایتها بیبهره است.
اینکه شمقدری چه میزان برای صدور این دستور مطالعه کرده و حاصل چقدر کارشناسی و تأمل است، مشخص نیست اما برای رسیدن به پاسخ این پرسش و پرسشهایی نظیر اینکه اصولا چه ضرورتی برای اعمال این محدودیت هست، باید منتظر ماند و مثل همیشه به آینده امیدوار بود.
پایان یک تصمیم
محدودیت هر چه بیشتر برای حضور آثار کوتاه و مستند ایرانی در جشنوارهها، بروز حواشی بسیار درباره تصمیمات شورا، کاغذبازی و فوت وقت برای اینکه شورای ویژه در زمان مورد نظر خود تشکیل جلسه دهد و اعلام نظر کند و.... بهنظر میرسد هدف اصلی شمقدری از تشکیل این شورا، ممانعت از حضور آثار ایرانی در جشنوارههایی که وزارت ارشاد تایید نمیکند یا از نظر دیگر، ممانعت از حضور آثاری که ارشاد نمیپسندد در جشنوارههای خارجی باشد.
اما اصولا تشکیل این شورا چه ضرورتی دارد که تاکنون وجود نداشته و مشکلی هم حس نشده و حالا ناگهان ضروری شده است؟ به جز این، اصولا اعمال این میزان محدودیت در عمل ممکن است؟