که رژیم صهیونیستی با محاصره این کاروان و پیاده کردن کماندوها و نظامیان، عدهای از فعالان حقوق بشر را کشته و زخمی کردند و دیگران را نیز بهعنوان اسیر به سرزمینهای اشغالی انتقال دادند.
این اقدام رژیم صهیونیستی چون دیگر اقدامات آن فاقد هرگونه توجیه حقوقی و رسمی است و به یک آدمربایی وحشیانه از جنس رفتار صهیونیستها شبیه است و از چند منظر قابل بررسی است:
1- صهیونیستها بسیار کوشیدند تا با برخی حکام مرتجع عرب، محاصره غزه را که از 3 سال پیش شروع شده بود تداوم بخشند. این حصر انسانی که رژیم صهیونیستی را به یک زندانبان بزرگ تبدیل کرده در ایجاد انزوای غزه و خاموش کردن صدای مردم آن دنبال میشد. این اقدام صهیونیستها نهتنها غزه را از انزوا خارج خواهد کرد بلکه موجب گسیل افکار عمومی جهانیان بهسمت آنها خواهد شد؛ بهطوریکه زندانبان مردم غزه خود در انزوا و فشار جهانیان قرار میگیرد.
2- سیاست مشت آهنین صهیونیستها که از همان بدو تأسیس این رژیم جعلی شروع شده بود علیرغم اعلام خوشخیالان نیرنگباز! نهتنها کاهش نیافته بلکه بر شدت و دامنه آن نیز افزوده شده است.
اقدام ننگین صهیونیستها در کشتار و اسارت فعالان حقوق بشر و افرادی که بهعنوان امدادگر به غزه میرفتند تأکید دوبارهای بر حقانیت راه نورانی مبارزان قدس شریف است که راه رسیدن به حقوق خود را نه در لابیهای سیاه صهیونیستها و حکام مرتجع عرب با هدایت آمریکا بلکه در مبارزه، جهاد و شهادت میدانند؛ به همین خاطر سازشکاران و خائنان به آرمان قدس شریف، بیش از گذشته منزوی خواهند شد و سیاست ترسیمی از جانب آمریکا برای آنها به شکست و اضمحلال خواهد رفت.
3- حضور مقتدرانه کاروان آزادی با انبوهی از انسانهای آزادیخواه با سنین متفاوت - یعنی از کودک یکساله تا پیرمرد 88ساله و با ملیتهای گوناگون از زنان و مردان - سندی از وجدان خفته و اسیر شهوات و سرگردان در برهوت سراب آمریکا، انگلیس و حکام مرتجع عرب است؛ آنها که نهتنها حق همسایگی و همزبانی و هممسلکی را بهجا نیاوردند بلکه خود ابزار دست پلیدترین انسانهای روی زمین در حصر و شکنجه مردم بیپناه و گرفتار معادلات باطل قدرتهای جهانی شدند.
حادثه کاروان آزادی ثابت کرد که وجدان جهانیان بهرغم خواب خرگوشی حکام مرتجع عرب بیدار است و آزادیخواهان، مستقل از نژاد و دین صدای مردم غزه را و همچنین فریاد کمکخواهی آنها را شنیدهاند.
4- اقدام کاروان آزادی در رساندن کمکها به غزه بهرغم تهدیدات صهیونیستها نشانگر آن است که معادلات جهانی که براساس رعب و وحشت شکل گرفته است و قدرتهای پوشالی و ببرهای توخالی که دائم تهدید میکنند دیگر خاصیت خود را از دست دادهاند و روابط جدیدی در عرصه بینالملل جدا از خواست دولتها در حال شکلگیری است که بهصورت عملی نه شعاری، حقوق بشر، صلحدوستی و انساندوستی را پیگیری میکنند.
این قدرتهای معنوی جدید که در حال شکلگیری هستند نظام سلطه و امپراتوری قدرت غربی را با چالش روبهرو کرده است. حادثه اخیر سرآغازی بر شکلگیری قدرتهای جدید فارغ از خطکشیهای مرسوم و اعتبارهای صوری و موهوم براساس هژمونی سنتی آمریکا و همپیمانان آن است.
5- این حادثه چون گذشته ثابت خواهد کرد که دستگاهها و سازمانهای بینالمللی چون سازمان ملل همچنان ناکارآمد و در خدمت قدرتها قرار دارند و متأسفانه سازمانهایی چون اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی نیز با ابراز تأسف یا اعلام محکومیتی پرونده را تمام شده خواهند دید و سندی بر ناکارآمدی خود اضافه خواهند کرد.
6- حمله بربرهای صهیونیست به کاروان آزادی، سیاست یک بام و دوهوای حقوق بشر غربی را معرفی خواهد کرد؛ آنجا که کشورهای مستقل را به بهانه واهی حقوق بشر تحت فشار قرار میدهند و آنها را تهدید میکنند اما رژیم نامشروع و فاقد هویتی را چنان تسلیح میکنند و بدان چراغ سبز نشان میدهند که به امدادگران غیرنظامی حمله میکنند و آنها را میکشند و به اسارت میبرند؛ گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده و اقدام ضدحقوق بشری انجام نشده است.
7- امروز غزه امروز سند مظلومیت بشر در قرن توسعه و پیشرفت است؛ آنجا که رهزنان مدرن بهنام توسعه و حقوق بشر، انسانهایی را از ابتداییترین حقوق انسانی که آب و نان است، محروم میکنند و ادعای تغییر و ایجاد صلح جهانی را دارند اما در واقع آنها خونریزترین و درندهخوترین انسانهایی هستند که در عصر بربریت مدرن به غصب و کشتار مشغول هستند و آمریکا سردسته این اشرار میباشد.